Perdic | dump check | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dump check U	مقابله حین روبرداری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	dump U	انبار موقتی اشغالدان
	dump U	چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
	dump U	نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
	dump U	نشان دادن متن یا گرافیک روی صفحه نمایش بر روی چاپگر
	dump U	نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود
	dump U	بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	dump U	جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
	dump U	روگرفت
	dump U	روبرداری کردن روبرداری
	dump U	رونوشت انباشتن
	dump U	ریختن
	dump U	انباشت نسخه برداری
	dump U	با صدا افتادن
	dump U	شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
	dump U	اشغال
	dump U	موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
	dump U	تفکر
	dump U	خیال
	dump U	جنس را
	dump U	بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
	dump U	رو گرفت روبرداری کردن
	dump U	انبار کوچک
	dump U	زباله
	dump U	رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
	dump U	باخت عمدی
	dump U	از کار انداختن ناگهانی کل سیستم
	dump U	مخزن انبار کردن
	dump U	انبار موقتی زاغه مهمات انبار
	selective dump U	روگرفت گزیده
	screen dump U	رونوشت صفحه نمایش
	screen dump U	روبرداری صفحه
	rescue dump U	دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
	postmortem dump U	روگرفت پس از واقعه
	dynamic dump U	رو گرفت پویا
	memory dump U	رونوشت ازحافظه
	memory dump U	روگرفت حافظه
	core dump U	روگرفت حافظه
	snapshot dump U	روگرفت لحظهای
	ammunition dump U	انبار مهمات
	ammunition dump U	زاغه مهمات
	beach dump U	انبار موقت ساحلی
	beach dump U	انباراسکله
	beach dump U	نقطه اماد در سر پل دریایی
	binary dump U	روگرفت دودوئی
	storage dump U	روبرداری حافظه
	static dump U	روبرداری ایستا
	static dump U	روگرفت ایستا
	snapshot dump U	روبرداری لحظهای
	gasoline dump U	مخزن موقتی بنزین
	dump bucket U	سطل اشغال
	dump tape U	نوار روبرداری
	dump car U	ماشین شهرداری
	dump slag U	هالدن شلاکه
	dump slag U	سرباره دورریز
	dump truck U	کامیون کمپرسی
	dynamic dump U	روبرداری پویا
	gasoline dump U	باک بنزین
	dump truck U	کامیون زباله بر شهرداری
	dump valve U	شیر کاهنده
	dump valve U	شیر خروج
	dump bucket U	سطل زباله
	dump box U	زباله دان اشغالدان
	dynamic dump U	نسخه برداری پویا
	dump barrow U	زنبه
	dump barrow U	خاک کش
	dump box U	فرف مخصوص زباله
	dump barrow U	حرخ دستی
	disaster dump U	رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
	disaster dump U	اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
	post mortem dump U	روگرفت پس از واقعه
	post mortem dump U	رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
	to check in U	نام نویسی کردن [هتل]
	to check out something U	چیزی را بررسی یا امتحان کردن
	Please check the ...	لطفا ... را کنترل کنید.
	in check <idiom> U	غیرقابل کنترل
	check up U	رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
	check out U	بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
	check out U	تصفیه حساب کردن
	check off U	تغییرروش بازی درتجمع
	second check U	بررسی نهایی
	second check U	بررسی دوباره
	to check off U	رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
	to check up U	درست رسیدگی یاحساب کردن
	check U	حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
	check up U	معاینه کردن
	check U	رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
	check U	بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
	check U	منع
	check U	چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
	check U	مقابله کردن بررسی
	check U	نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
	check U	محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
	check U	کم یا متوقف کردن سرعت بدن
	check in U	وارد شدن
	check U	کیش
	check U	و شدن بوی شکار
	check U	خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
	check U	بازرسی شد
	check U	اطمینان از صحت چیزی
	check U	خطا یا توقف کوچک در فرآیند
	check U	امتحان کردن بازرسی
	check U	امتحان
	check U	سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
	check U	حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
	check U	مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
	check U	وارسی
	check U	جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
	check U	یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
	check U	بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
	check U	اجرای خشک یک برنامه
	check U	چک
	check U	او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
	check U	مقابله
	check U	تطبیق
	check U	بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
	check U	بازرسی کردن
	check U	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
	check U	تحقیق کردن
	check U	بررسی کردن
	check U	سنجیدن
	check U	مطالعه کردن
	check U	ممانعت کردن
	check U	تجزیه کردن
	check U	محک زدن
	check U	عیار گرفتن
	check-up U	بازبینی
	check-up U	کنترل
	check-up U	بازبینی کردن
	check-up U	کنترل کردن
	check U	ارزیابی کردن
	check-in U	نام نویسی کردن مراسم ورود
	check U	دریچه تنظیم
	check U	چک بانک
	check U	نشان گذاردن
	check U	تطبیق کردن
	check U	بررسی کردن
	check in U	نام نویسی کردن مراسم ورود
	check U	بررسی
	check U	جلوگیری کردن از
	check-in U	وارد شدن
	check U	مقابله کردن مقابله
	check U	سرزنش کردن رسیدگی کردن
	modulo n check U	مقابله به پیمانه
	marginal check U	برسی مرزی
	overflow check U	بررسی سرریزی
	odd even check U	بررسی فرد و زوج
	overflow check U	بررسی سرریز
	overflow check U	مقابله سرریز
	odd even check U	مقابله فرد و زوج
	limit check U	بررسی حدی
	marginal check U	مقابله مرزی
	machine check U	برسی ماشین
	identity check U	بررسی هویت
	parity check U	مقابله ایستایی
	houndstooth check U	طرح خانه خانه مورب پارچه
	echo check U	مقابله
	echo check U	بکمک طنین
	echo check U	بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
	even parity check U	بررسی توازن زوج
	family check U	کیش همگانی
	fore check U	جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
	frequency check U	کنترل فرکانس
	rain check U	نوید یا قول دعوت بعدی
	hardware check U	مقابله سخت افزاری
	hip check U	سد کردن راه حریف با کمر وباسن
	hook check U	سد کردن راه چوب حریف ازعقب
	indian check U	سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
	limit check U	مقابله حدود
	identity check U	بازرسی شناسنامه
	parity check U	مقابله کردن توازن
	Please check the battery.	لطفا باطری را کنترل کنید.
	validity check U	بررسی اعتبار
	validity check U	مقابله اعتبار
	twin check U	بررسی توام
	twin check U	مقابله توام
	traveler's check U	چک مسافرتی
	transfer check U	انتقال
	transfer check U	مقابله
	system check U	بررسی سیستم
	system check U	مقابله سیستم
	synchronization check U	کنترل همزمانی
	summation check U	بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
	visual check U	مقابله دیداری
	Please check the oil.	لطفا روغن را کنترل کنید.
	Please check the water.	لطفا آب را کنترل کنید.
	What time should I check in? U	چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
	rain check <idiom> U	بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
	rain check <idiom>	رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
	double-check <idiom> U	دوباره چک کردن
	security check U	چکامنیتی
	check-rail U	ریلتنظیم
	rain check U	بلیط باران
	rain check U	بلیط مجانی یا مجدد
	wraparound check U	سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
	visual check U	مقابله بصری
	sum check U	مقابله جمعی
	stock check U	کنترل موجودی
	reasonableness check U	بررسی معقول بودن
	range check U	بررسی محدوده