Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dual intensity
U
تاکید علائم خاص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dual
U
دوجنبهای همزاد
dual
U
دو لیست موازی جدا از اطلاعات
dual
U
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
dual
U
دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
dual
U
دوتایی
dual
U
دولا
dual
U
در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
dual
U
دو واحدی
dual
U
دوگانه
dual
U
دوتائی
dual
U
سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
dual
U
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
dual
U
استفاده ازیک جفت
dual
U
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
dual
U
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
dual
U
دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
dual
U
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
dual magneto
U
مگنتوی دوتایی
dual meet
U
مسابقههای تیمی
dual magneto
U
مگنت دو برقی
dual agent
U
عامل دو جانبه
dual impression
U
برداشت دوگانه
dual ignition
U
احتراق دو برقی
dual granulation
U
باروت دو حبهای
dual density
U
تراکم مضاعف
dual crank
U
میل لنگ دوبل
dual compressor
U
کمپرسور دوتایی
dual lane
U
راه دو طرفه
dual lane
U
راه دو خطه
dual carriage way
U
شاهراه دو طرفه
dual capacitor
U
خازن دوبل
dual capable
U
جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
dual agent
U
عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual morality
U
دوگانگی اخلاقی
dual nationality
U
تابعیت مضاعف
dual carriageways
U
راه ارابه رو دو خطی
dual sensation
U
احساس دوگانه
dual processors
U
پردازندههای دوگانه
the dual number
U
تثنیه
dual seat
U
زینموتور
dual personality
U
شخصیت دوگانه
dual operation
U
عمل همزاد
dual carriageways
U
شوسه دوگانه
dual indicator
U
نشاندهنده دوتایی
dual carriageway
U
راه ارابه رو دو خطی
dual carriageway
U
شوسه دوگانه
dual tire
U
لاستیک دوبل
dual in line package
U
بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
dual y axis graph
U
نمودار با دو محور y
dual sex therapy
U
درمان دو جنسیتی
dual tone horn
U
بوق با دو صدا
dual labor market
U
بازار کار دوگانه
dual purpose gun
U
توپ دو کاره
dual price system
U
نظام دو قیمتی
dual port ram
U
حافظه تسهیم شده
dual swivel mirror
U
آینهبازشو
dual ignition system
U
سیستم احتراق دوتایی
dual disk drive
U
گرداننده دیسک دوگانه
dual channel controller
U
کنترل کننده دو کاناله
dual carriageway road
U
راه بادو جاده
dual carriageway road
U
راه با دو شوسه جدا
intensity
U
شدت اتش حجم
intensity
U
زیادی
intensity
U
اندازه گیری قدرت سیگنال یا شدت نور منبع نور
intensity
U
شدت فزونی
intensity
U
نیرومندی
intensity
U
قوت کثرت
intensity
U
شدت
intensity
U
سختی
dual sided disk drives
U
گردانندههای دیسک دو طرفه
dual channel sound system
U
کانال صوتی دوگانه
intensity of sound
U
شدت صوت
magnetic intensity
U
شدت میدان مغناطیسی
labor intensity
U
کاربری
labor intensity
U
کارطلبی
intensity of radiation
U
شدت تشعشع
intensity of noise
U
شدت پارازیت
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization
U
شدت مغناطیس گری
intensity of luminescence
U
شدت پرتوافکنی
intensity of load
U
شدت بار
intensity of illumination
U
شدت روشنایی
intensity of heat
U
شدت گرما
light intensity
U
شدت نور
luminous intensity
U
شدت نورانیت
luminous intensity
U
شدت روشنایی
stress intensity
U
شدت تنش
stimulus intensity
U
شدت محرک
sound intensity
U
شدت نور
response intensity
U
شدت پاسخ
rainfall intensity
U
شدت بارندگی
radiation intensity
U
شدت تابش
radiation intensity
U
شدت تشعشع اتمی
radiant intensity
U
شدت تابش
maximum of intensity
U
حداکثر شدت
magnezation intensity
U
شدت مغناطیس کنندگی
traffic intensity
U
شدت عبور و مرور
current intensity
U
شدت جریان
intensity decrease
U
کاهش شدت
intensity control
U
کنترل شدت
intensity control
U
پیچ رنگ
intensity amplifier
U
تقویت کننده شدت روشنایی
acoustic intensity
U
شدت صوتی
flux intensity
U
شدت میدان مغناطیسی
field intensity
U
شدت میدان
field intensity
U
شدت میدان مغناطیسی
acoustic intensity
U
شدت اکوستیکی
average intensity
U
شدت جریان متوسط
intensity distribution
U
پخش شدت
intensity maximum
U
حداکثر شدت
intensity of current
U
شدت جریان
integrated intensity
U
شدت کل
intensity of gravity
U
شدت با زیادی جاذبه
integrated intensity
U
شدت انتگرال گرفته شده
intensity level
U
سطح روشنایی
intensity of gravity
U
گرانی یا جاذبه زیاد
intensity maximum
U
پیشینه نور ماکسیمم نور
intensity of current
U
شدت جریان الکتریکی
dual channel television sound system
U
کانال صوتی دوگانه
electric field intensity
U
شدت میدان الکتریکی
intensity of electric field
U
شدت میدان الکتریکی
electric current intensity
U
شدت جریان الکتریکی
intensity distribution curve
U
منحنی پخش شدت
field intensity measurement
U
دستگاه اندازه گیری شدت میدان
intensity distribution curve
U
منحنی پخش نور
intensity electric field
U
شدت میدان الکتریکی
intensity of the magnetic field
U
شدت میدان مغناطیسی
magnetic field intensity
U
شدت میدان مغناطیسی
intensity of rain fall
U
شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
magnetic flux intensity
U
شدت فلوی مغناطیسی
instantaneous luminous intensity
U
شدت نور لحظهای
instantaneous acoustic intensity
U
شدت صوت لحظهای
high intensity magnetic field
U
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com