English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dual compressor U کمپرسور دوتایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compressor U ماشین فشار
compressor U برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressor U دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor U کمپرسور
compressor U دستگاه تراکم هوا
compressor U متراکم کننده
compressor U منگنه کمپرسور
compressor U دستگاه یاماشین فشردن هوا
air compressor U هوای فشرده ساز
gas compressor U متراکم کننده هوا
reciprocating compressor U کمپرسور پیستونی
compressor vane U تیغههای ثابت روی استاتور
compressor stator U استاتور کمپرسور
compressor rotor U رتور کمپرسور
air compressor U کمپرسورهوا
suoersonic compressor U کمپرسور مافوق صوت
centrifugal compressor U کمپرسور سانتریفوژ
compressor turbine U توربینکمپرسور
compressor oil U روغن کمپرسور
axial compressor U کمپرسور جریان خطی
volume compressor U محدودکننده دینامیکی
turbo compressor U کمپرسور دورانی
axial flow compressor U کمپرسور جریان خطی یامحوری
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
compressor bleed air U هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
compressor inlet pressure U فشار در قسمت ورودی کمپرسور
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
turbine-compressor shaft U میلهکمپرسورتوربین
axial compressor blade U تیغهمحورکمپرسور
air conditioner compressor U کمپرسورتهویههوا
rotary piston compressor U کمپرسور پیستون دار
high pressure compressor U منراکم کننده فشار قوی
diagonal flow compressor U کمپرسور با جریان متناوب
compressor discharge pressure U فشار در قسمت خروجی کمپرسور
dual U دوتایی
dual U در یک سیستم FDDI ایستگاهی که حاوی دو حلقه شبکه است و برنامه تحمل خطا به کار می روند
dual U حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
dual U دومسیر جداگانه ضبط صوت که در وسایل استریو دیده میشود
dual U دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
dual U دو لیست موازی جدا از اطلاعات
dual U دوتائی
dual U سیستم مرتب کردن قط عات RAM روی دو طرف کابلها به طوری که در صورت بروز خطا دو مسیر جداگانه بین سرور ها باشد
dual U سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
dual U دوگانه
dual U دوجنبهای همزاد
dual U استفاده ازیک جفت
dual U استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
dual U دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
dual U دو واحدی
dual U دولا
dual personality U شخصیت دوگانه
dual magneto U مگنتوی دوتایی
dual meet U مسابقههای تیمی
dual morality U دوگانگی اخلاقی
dual nationality U تابعیت مضاعف
dual operation U عمل همزاد
dual processors U پردازندههای دوگانه
dual sensation U احساس دوگانه
dual tire U لاستیک دوبل
dual seat U زینموتور
the dual number U تثنیه
dual lane U راه دو خطه
dual lane U راه دو طرفه
dual carriageway U شوسه دوگانه
dual crank U میل لنگ دوبل
dual agent U عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual agent U عامل دو جانبه
dual density U تراکم مضاعف
dual carriageway U راه ارابه رو دو خطی
dual capacitor U خازن دوبل
dual carriage way U شاهراه دو طرفه
dual carriageways U راه ارابه رو دو خطی
dual granulation U باروت دو حبهای
dual ignition U احتراق دو برقی
dual magneto U مگنت دو برقی
dual impression U برداشت دوگانه
dual carriageways U شوسه دوگانه
dual indicator U نشاندهنده دوتایی
dual intensity U تاکید علائم خاص
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
dual ignition system U سیستم احتراق دوتایی
dual labor market U بازار کار دوگانه
dual swivel mirror U آینهبازشو
dual carriageway road U راه بادو جاده
dual carriageway road U راه با دو شوسه جدا
dual in line package U بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
dual port ram U حافظه تسهیم شده
dual price system U نظام دو قیمتی
dual disk drive U گرداننده دیسک دوگانه
dual purpose gun U توپ دو کاره
dual sex therapy U درمان دو جنسیتی
dual tone horn U بوق با دو صدا
dual y axis graph U نمودار با دو محور y
dual channel controller U کنترل کننده دو کاناله
dual sided disk drives U گردانندههای دیسک دو طرفه
dual channel sound system U کانال صوتی دوگانه
dual channel television sound system U کانال صوتی دوگانه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com