Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
double break knife switch
U
کلید تیغهای دو اتصالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
knife switch
U
کلید تیغهای
knife switch
U
کلید چاقویی
knife switch
U
کلید اهرمی
load break switch
U
کلید قطع بار
load break switch
U
کلید ترنر
quick break switch
U
کلید قطع سریع
quick make and break switch
U
کلید قطع ووصل سریع
quick make and break switch
U
کلید لحظهای
double accumulator switch
U
کلید انباره دوبل
double throw switch
U
کلید دو طرفه
double pole switch
U
کلید دو پل
the knife
U
الت جراحی
the knife
U
چاقوی جراحی
knife
U
کارد زدن
before you can say knife
U
برقی ناگهان
knife
U
گزلیک
knife
U
تیغه
before you can say knife
U
فورا
a knife
U
یک چاقو
before you can say knife
U
خیلی زود
knife
U
: چاقو کارد
knife
U
: چاقو زدن
bowie knife
U
دشنه
fettling knife
U
چاقویتراشیدنغذا
filleting knife
U
چاقویماهیچهبربی
flint knife
U
چاقویسنگچخماقی
knife board
U
نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
knife grinder
U
چاقوتیزکن
bowie knife
U
خنجر
steak knife
U
کارد رومیزی دارای تیغه مضرس
bread knife
U
کارد نان بری
war to the knife
U
جنگ سخت
folding knife
U
کارد جیبی تاشو
[کارد سوئیسی]
I don't have a knife.
من چاقو ندارم.
war to the knife
U
کارد و کارد کشی
dinner knife
U
چاقویغذاخوری
trench knife
U
کارد سنگری
moon knife
U
چاقوی هلالی
moon knife
U
چاقوی پوست تراشی
knife polishing
U
[پرداخت پرزهای فرش به کمک چاقو یا تیغه تیز]
hook knife
U
چاقوی قلاب شکل
[جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
finish knife
U
کارد یا تیغ
[مخصوص پرداخت سطح فرش]
knife rest
U
جای چاقو
hand knife
U
خوش بافت
hack knife
U
چاقوی مخصوص برش کامل
pocket knife
U
چاقوی جیبی
jack-knife
U
چاقوی بزرگ جیبی
knife rest
U
نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
painting knife
U
چاقوینقاشی
oyster knife
U
چاقویمخصوصصدف
knife machine
U
کاردپاک کن
grapefruit knife
چاقوی گریپ فروت
knife grinder
U
تیزگر
knife machine
U
ماشین کاردپاک کنی چاقوتمیزکن
ham knife
U
چاقویژامبون
knife board
U
میزی که روی ان کاردهاراپاک می کنند
kitchen knife
U
چاقویآشپزخانه
knife pleat
U
پیلهتیغهای
palette knife
U
کاردک نقاشی
carving knife
U
چاقوی حکاکی یا گوشت بری
war to the knife
U
جنگ خونین
switchblade knife
U
چاقوی ضامن دار
paring knife
U
ناخن گیر
paring knife
U
سم تراش
spackle knife
U
کارتک
[ابزار]
putty knife
U
کارتک
[ابزار]
pallet knife
U
ماله رنگ امیزی
knife edge
U
لبه کارد
paper knife
U
کارد کاغذبری
knife edge
U
لبه تیز هرچیزی
knife edge
U
تیغه در
knife edge
U
لبه چاقو
knife edge
U
لبه تیغ
plane knife
U
تیغه رنده
boning knife
U
چاقویتزئینی
clasp knife
U
چاقوی ضامن دار
case knife
U
چاقوی بزرگ
case knife
U
چاقوی جلد دار
cut it with a knife
U
برضد
cut it with a knife
U
درمقابل
cook's knife
U
چاقویآشپزی
commando knife
U
چاقویکماندو
pruning knife
U
چاقوی شاخه زنی
dissecting knife
U
چاقوی تشریح
dissecting knife
U
کاردتشریح
three bladed knife
U
چاقوی سه تیغه
cheese knife
U
چاقویپنیر
butter knife
U
ضربهپایشنایپروانه
knife-edge
U
لبه کارد
knife-edge
U
لبه تیز هرچیزی
paper-knife
U
کاغذ بر
sheath knife
U
چاقوی غلاف دار
dessert knife
U
چاقویدسر
flick-knife
U
چاقوی ضامندار
knife-edges
U
لبه تیغ
jack knife
U
خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
pallet knife
U
کاردک نقاشی
knife-edges
U
لبه چاقو
knife-edges
U
تیغه در
knife-edge
U
تیغه در
knife-edge
U
لبه چاقو
pallet knife
U
کاردک
knife-edge
U
لبه تیغ
knife-edges
U
لبه کارد
knife-edges
U
لبه تیز هرچیزی
jack knife bridge
U
پل متحرک تاشو
Swiss army knife
U
دستهچاقوسوئیسی
types of kitchen knife
U
انواعچاقویآشپزخانه
principal types of knife
U
انواععمدهچاقو
This knife is too blunt for words .
U
این چاقو ماست راهم نمی برد ( خیلی کند است )
large chopping knife
U
ساطور
plaster cutting knife
U
کارد گچبری
to play a good knife and fork
U
ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
knife-blade cartridge fuse
U
فیوزفشنگیتیغهدار
A sharp knife (pin , needle)
U
چاقو (سوزن ) تیر
switch
U
نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
on-off switch
U
دکمهروشنوخاموش
on off switch
U
گزینه قطع و وصل
four way switch
U
کلید صلیبی
to switch on
U
روشن کردن
to switch off
U
رابادیگری قطع کردن
x y switch
U
کلید ایکس- ایگرگ
one way switch
U
کلید یکراهه
two way switch
U
کلید دو راهه
on/off switch
U
دکمهروشنوخاموش
n way switch
U
گزینه N راهی
to switch on
U
اتصال دادن جریان دادن
to switch on
U
طرف صحبت کردن
tr switch
U
کلید فرگیر
to switch off
U
خاموش کردن
two way switch
U
قطع و وصل کننده برق از دوطرف
to switch off
U
قطع کردن اتصال
one way switch
U
کلید یک پل
switch
U
ترکه
switch
U
وصل کردن برق
switch
U
نافم حرکت
switch
U
روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch
U
سوزن دوراهی
the switch is on
U
برق جریان دارد
switch
U
راه گزیدن
switch
U
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch
U
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switch
U
تعویض جا
switch
U
تغییر جهت دادن
switch
U
چوب زدن
switch
U
سویچ برق سویچ زدن
switch
U
جریان را عوض کردن
switch
U
تعویض
switch
U
گزینه راه گزین
switch
U
کلید
switch
U
سویچ
the switch is on
U
چراغ برق روشن است
switch
U
یچ
switch
U
شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
the switch
U
فن رو دست
the switch is on
U
کلید برق باز است
switch
U
راه گزین
switch
U
گزینه
switch
U
ثیر قرار میدهد
three way switch
U
کلید تبدیل
switch
U
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch over
U
تعویض کردن برق
switch off
U
قطع جریان برق
switch
U
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
plug switch
U
کلید دو شاخهای
impluse switch
U
کلید ضربهای
disconnection switch
U
سوئیچ قطع کننده
ignition switch
U
کلید سیستم جرقه زنی
selector switch
U
شماره یاب
programmer's switch
U
سوئیچ برنامه
three phase switch
U
ترنرسه فاز
installasion switch
U
کلید برق
three phase switch
U
کلید جداکننده سه فاز
indicating switch
U
کلید نشان دار
selector switch
U
کلید گردان
impluse switch
U
تکمه ضربهای
thermal switch
U
سویچ حرارتی
selector switch
U
انتخابگر
divertor switch
U
کلید منحرف کننده
switch plug
U
کلید دو شاخهای
progarm switch
U
سوئیچ برنامه
industrial switch
U
کلید صنعتی
pendant switch
U
کلید اویزان
ignition switch
U
کلید احتراق
transfer switch
U
کلید انتقال
transformer switch
U
کلید ترانسفورماتور
tumbler switch
U
قطع و وصل کن قپانی
switch register
U
ثبات راه گزین
switch storage
U
انباره گزینهای
control switch
U
کلید فرمان
oil switch
U
کلید روغنی
single way switch
U
کلید یکراهه
sense switch
U
سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
sense switch
U
گزینهء احساس
one pole switch
U
کلید یک قطبی
autofocus on/off switch
U
دکمهخاموشوروشنزون
igniter switch
U
کلید راه اندازی
switch theory
U
نظریه راه گزینی
igniter switch
U
سوئیچ احتراق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com