English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dock workers U رجوع شود به longshoreman
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
workers U کارگران
All of the workers want to go. U تمام کارگران می خواهند بروند
piece workers U پیمانکار ها
industrial workers U کارگران صنعتی
manual workers U کارگران دستکار
skilled workers U کارگران متخصص
to sweat workers U کارسخت ومزدکم دادن به کارگر
social workers U مددکار اجتماعی
social workers U همزی پایمرد
social workers U کارگزار اجتماعی
piece-workers U مقاطعه چی ها
piece workers U مقاطعه کار ها
piece-workers U مقاطعه کار ها
piece workers U مقاطعه چی ها
piece-workers U پیمانکار ها
brick workers tool U ابزار بنایی
industrial workers of the world U کارگران صنعتی جهان
Don't allow co-workers to push your buttons. U به همکاران میدان نده تا کفرت را در بیاورند.
dock U تعمیرگاه کشتی
dock U بارانداز
dock U اسکله
dock U جایگاه متهم در دادگاه
dock U سرسره
dock U حوض تعمیرات
dock U حوضچه تعمیر ناو
dock U لنگرگاه
dock U جای محکوم یازندانی در محکمه
dock U جاخالی کردن موقوف کردن
dock U بریدن کوتاه کردن
sill of a dock U ستون مدخل حوض دریایی
wet dock U basin
dry dock U حوض خشک
dry dock U استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dock worker U رجوع شود به longshoreman
dry dock U محل تعمیر کشتی
dry dock U کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
loading dock U بارگیریبارانداز
To dock . To berth. U پهلو گرفتن (کشتی در اسکله )
elf dock U زنجبیل شامی
dock trials U ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
sill of a dock U سد حوض دریایی
sour dock U ترشک
dock yard U محوطه بارانداز
dock warrant U رسید انبار بارانداز
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
dock warrant U رسید لنگرگاه
dock charges U هزینههای حوض dock-dues : syn
dock receipt U رسید لنگرگاه
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
dock master U راهنمای حوض
dock yard U محوطه لنگرگاه
dove dock U حشیشه السعال
elf dock U شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
dock receipt U رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
graving dock U اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
graving dock U حوض در دار
graving dock U حوضچه تعمیرکشتی
floating dock U حوض شناور
floating dock U حوضچه شناور تعمیر کشتی
dock dues U هزینههای لنگرگاه
amphibious transport dock U ناومخصوص ترابری اب خاکی
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
amphibious transport dock U ناو حمل و نقل اب خاکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com