English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dock worker U رجوع شود به longshoreman
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dock U تعمیرگاه کشتی
dock U حوضچه تعمیر ناو
dock U حوض تعمیرات
dock U سرسره
dock U جایگاه متهم در دادگاه
dock U اسکله
dock U جای محکوم یازندانی در محکمه
dock U جاخالی کردن موقوف کردن
dock U بارانداز
dock U لنگرگاه
dock U بریدن کوتاه کردن
dock trials U ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
elf dock U شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
elf dock U زنجبیل شامی
dock yard U محوطه لنگرگاه
dock yard U محوطه بارانداز
dock warrant U رسید انبار بارانداز
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
dock warrant U رسید لنگرگاه
floating dock U حوض شناور
graving dock U حوضچه تعمیرکشتی
To dock . To berth. U پهلو گرفتن (کشتی در اسکله )
dock workers U رجوع شود به longshoreman
loading dock U بارگیریبارانداز
wet dock U basin
sill of a dock U ستون مدخل حوض دریایی
sill of a dock U سد حوض دریایی
sour dock U ترشک
graving dock U اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
graving dock U حوض در دار
dock receipt U رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
dock receipt U رسید لنگرگاه
dry dock U کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dry dock U استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dry dock U محل تعمیر کشتی
dry dock U حوض خشک
floating dock U حوضچه شناور تعمیر کشتی
dove dock U حشیشه السعال
dock charges U هزینههای حوض dock-dues : syn
dock dues U هزینههای لنگرگاه
dock master U راهنمای حوض
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
worker U عمله
worker U ازکار در امده
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
wonder worker U ادم خارق العاده و صاحب کرامت
worker U کارگر
worker U ایجاد کننده
co worker U همکار
co worker U همقطار
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
amphibious transport dock U ناومخصوص ترابری اب خاکی
amphibious transport dock U ناو حمل و نقل اب خاکی
piece worker U مقاطعه کار
piece-worker U مقاطعه چی
piece worker U مقاطعه چی
social worker U مددکار اجتماعی
piece worker U پیمانکار
social worker U کارگزار اجتماعی
piece-worker U مقاطعه کار
migrant worker U کارگر مهاجر
aid worker U دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
social worker U همزی پایمرد
piece-worker U پیمانکار
aid worker U دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
power worker U فردیکهدرایستگاهبرقکارمیکند
brain worker U کارگر مغزی
brain worker U کارگر ذهنی روشنفکر
field worker U پژوهشگر میدانی
he is a terrible worker U معرکه میکند درکارکردن معرکه است در........
hired worker U اجیر
metal worker U فلزکار
metal worker U حلبی ساز
seasonal worker U کارگر فصلی
skilled worker U کارگر ماهر
unskilled worker U کارگر ساده
unskilled worker U عمله فعله کسی که صرفا" ازنیروی بدنیش و نه مهارتش در انجام کار استفاده میکند
steel worker U پولادگر
unskilled worker U کارگر غیر متخصص
unskilled worker U کارگر غیر ماهر
unskilled worker U کارگر غیرمتخصص
building trade worker U تعمیرکار ساختمان
jobber [piece worker] U مقاطعه چی
jobber [piece worker] U پیمانکار
development aid worker U دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker U دستیار مدد کار [برای توسعه دادن کشوری]
jobber [piece worker] U مقاطعه کار
semi skilled worker U کارگر نیمه ماهر
sheet metal worker U حلبی ساز
white collar worker U کارمندان یقه سفید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com