Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dock warrant
U
رسید لنگرگاه
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
dock warrant
U
رسید انبار بارانداز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dock
U
لنگرگاه
dock
U
حوضچه تعمیر ناو
dock
U
حوض تعمیرات
dock
U
تعمیرگاه کشتی
dock
U
سرسره
dock
U
جایگاه متهم در دادگاه
dock
U
اسکله
dock
U
جای محکوم یازندانی در محکمه
dock
U
جاخالی کردن موقوف کردن
dock
U
بریدن کوتاه کردن
dock
U
بارانداز
warrant
U
تضمین حکم
warrant
U
ضمانت
warrant
U
ضمانت کردن مجوز
i warrant
U
قول میدهم
warrant
U
حواله
warrant
U
اختیار
warrant
U
مجوز
warrant
U
گواهی
warrant
U
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrant
U
اجازه قانونی
warrant
U
گواهی حکم
i'll warrant
U
بدون شک
i'll warrant
U
اطمینان میدهم
warrant
U
گواهی کردن
warrant
U
تضمین کردن
warrant
U
سند عندالمطالبه
elf dock
U
زنجبیل شامی
dock yard
U
محوطه بارانداز
graving dock
U
حوضچه تعمیرکشتی
dock workers
U
رجوع شود به longshoreman
loading dock
U
بارگیریبارانداز
To dock . To berth.
U
پهلو گرفتن (کشتی در اسکله )
dock trials
U
ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
dock receipt
U
رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
elf dock
U
شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
floating dock
U
حوضچه شناور تعمیر کشتی
wet dock
U
basin
sour dock
U
ترشک
sill of a dock
U
سد حوض دریایی
sill of a dock
U
ستون مدخل حوض دریایی
graving dock
U
اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
graving dock
U
حوض در دار
dock worker
U
رجوع شود به longshoreman
floating dock
U
حوض شناور
dock receipt
U
رسید لنگرگاه
dock receipt
U
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
dock yard
U
محوطه لنگرگاه
dry dock
U
کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dry dock
U
محل تعمیر کشتی
dry dock
U
حوض خشک
dry dock
U
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dove dock
U
حشیشه السعال
dock master
U
راهنمای حوض
dock dues
U
هزینههای لنگرگاه
dock charges
U
هزینههای حوض dock-dues : syn
withdrawal warrant
U
مجوز برداشت
warrant officer
U
افسریار
warrant to bearer
U
به حواله کرد حامل
warrant as arrest
U
حکم توقیف
warrant as arrest
U
حکم بازداشت
warehouse warrant
U
قبض انبار
warrant officer
U
ناوبانیار ستوانیار
warrant officer
U
افسر یار
search warrant
U
اجازه تفتیش
warrant of attorney
U
اجازه نامه
warrant of attorney
U
اختیار نامه
extradition warrant
U
درخواستبرایدستگیریفردمتهمازکشوریدیگر
search warrant
U
حکم تفتیش
search warrant
U
حکم بازرسی و ورود
warrant of attorney
U
وکالت نامه
treasury warrant
U
گواهی خزانه
warrant officers
U
افسر یار
warrant officers
U
ناوبانیار ستوانیار
divided warrant
U
حواله پرداخت سود سهام
arrest warrant
U
قرار توقیف
bench warrant
U
حکم دادگاه یا قاضی علیه شخص گناهکار
search warrant
U
حکم تفتیش منزل
death warrant
U
حکم اعدام
warrant of attorney
U
وکالت نامه
warrant officers
U
افسریار
share warrant
U
گواهینامه سهام
searcher warrant
U
اجازه تفتیش
searcher warrant
U
اجازه بازرسی
dividend warrant
U
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
rigging warrant
U
فهرست وسایل
amphibious transport dock
U
ناو حمل و نقل اب خاکی
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
amphibious transport dock
U
ناومخصوص ترابری اب خاکی
warrant of presumed death
U
حکم موت فرضی
chief warrant officer
U
استوار یکم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com