English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
dock trials U ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trials U محاکمه
trials U مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trials U امتحان ها
trials U آزمایش ها
trials U آزمون ها
trials U تست ها
trials U محاکمه محاکمه کردن
trials U دادرسی
trials U ازمایش امتحان
trials U رنج
trials U کوشش
trials U سعی
trials U ازمایش کردن ازمایشی
trials U امتحان کردن
trials U امتحان
trials U ازمایش
practice trials U کوششهای تمرینی
criterion trials U کوششهای ملاکی
dock U سرسره
dock U اسکله
dock U جایگاه متهم در دادگاه
dock U جای محکوم یازندانی در محکمه
dock U حوضچه تعمیر ناو
dock U تعمیرگاه کشتی
dock U حوض تعمیرات
dock U جاخالی کردن موقوف کردن
dock U بریدن کوتاه کردن
dock U لنگرگاه
dock U بارانداز
graving dock U حوض در دار
graving dock U اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
sour dock U ترشک
floating dock U حوض شناور
sill of a dock U سد حوض دریایی
sill of a dock U ستون مدخل حوض دریایی
dock worker U رجوع شود به longshoreman
dock workers U رجوع شود به longshoreman
loading dock U بارگیریبارانداز
To dock . To berth. U پهلو گرفتن (کشتی در اسکله )
wet dock U basin
graving dock U حوضچه تعمیرکشتی
floating dock U حوضچه شناور تعمیر کشتی
elf dock U شیرینی که اززنجبیل شامی سازند
elf dock U زنجبیل شامی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
dock master U راهنمای حوض
dock charges U هزینههای حوض dock-dues : syn
dove dock U حشیشه السعال
dock dues U هزینههای لنگرگاه
dry dock U استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dry dock U حوض خشک
dry dock U محل تعمیر کشتی
dock receipt U رسید لنگرگاه
dock receipt U رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
dock yard U محوطه لنگرگاه
dock yard U محوطه بارانداز
dock warrant U رسید انبار بارانداز
dry dock U کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
dock warrant U رسید لنگرگاه
amphibious transport dock U ناو حمل و نقل اب خاکی
amphibious transport dock U ناومخصوص ترابری اب خاکی
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com