Perdic | distance vision | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 167 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	distance vision U	دید دوربرد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	vision U	رویا
	vision U	پنداره
	vision U	بصیرت
	vision U	وحی الهام
	vision U	منظره
	vision U	دید
	vision U	بینایی
	vision U	یا نشان دادن
	vision U	تصور
	vision U	دیدن
	beyond one's vision U	بیرون ازحدبینایی
	vision U	خیال تصور
	he saw in his vision U	در عالم رویادید
	mesopic vision U	دید میانه
	field of vision U	میدان بینایی
	facial vision U	بینایی صورتی
	field of vision U	میدان دید
	photopic vision U	دید روزگاهی
	daylight vision U	دید روزگاهی
	double vision U	دو بینی
	tunnel vision U	بینایی کانونی
	vision slit U	دریچه دید
	twilight vision U	دید شامگاهی
	vision slit U	روزنه دید
	vision test U	ازمون بینایی
	stereoscopic vision U	دید سه بعدی
	vision recognition U	تشخیص بصری
	night vision U	دیدبانی در شب دید شبانه دیدبانی شبانه
	night vision U	دید در شب
	night vision U	دید شب
	monocular vision U	بینایی یک چشمی
	line of vision U	خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
	color vision deficiency U	کوررنگی
	X distance U	سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
	mean distance U	فاصله حداکثر وحداقل سیاره از قمر
	to keep one's distance U	دوری جستن
	to keep one's distance U	اشنایی نکردن
	following distance U	فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
	to keep one's distance U	کناره گیری کردن
	out of distance U	دور بودن شمشیرباز از حریف
	known distance U	فاصله معلوم
	known distance U	مسافت معلوم
	in distance U	نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
	distance U	مسیر مسابقه
	distance U	دورنگاهداشتن پشت سرگذاشتن
	distance U	مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
	distance U	برد سلاح
	distance U	دوری
	distance U	بعد دورکردن
	distance U	تعدادکیلومترهای طی شده درشکار با اسب
	distance U	مسافت
	distance U	فاصله
	distance U	بعد
	sight distance U	مسافت دید
	shouting distance U	فاصله صدا رس
	safe distance U	مسافت امن اطراف مین
	safe distance U	فاصله بی خطر
	sight distance U	فاصله دید
	interocular distance U	فاصله بین عدسیهای یک وسیله دیدبانی یا بین دوچشم
	offset distance U	مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
	road distance U	مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
	polar distance U	فاصله قطبی
	facing distance U	مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
	haul distance U	فاصله حمل
	photo distance U	مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
	offset distance U	فاصله برون محوری
	internuclear distance U	فاصله بین هستهای
	signal distance U	فاصله علامتی
	zenith distance U	فاصله ارتفاع نافر
	zenith distance U	ارتفاع راس القدم
	middle distance U	فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
	distance post U	قرارگاهمحلمسابقه
	distance scale U	مقیاسمسافت
	distance travelled U	مقدارطیشده
	It can be seen from a distance of two kilometers . U	از فاصله دو کیلومتری دیده می شود
	It is some distance to the school . U	تا مدرسه فاصله زیاد است
	distance between two points U	فاصله دو نقطه [ریاضی] [فیزیک]
	time distance U	مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
	weaving distance U	طول تلاقی مسافت همبری
	weaving distance U	طول تقاطع
	skip distance U	خیز موج
	social distance U	فاصله اجتماعی
	supporting distance U	مسافت پشتیبانی
	supporting distance U	بردپشتیبانی سلاحها
	time distance U	زمان عبور ستون
	to step a distance U	قدم کردن
	training distance U	مسافت تمرین
	unit distance U	با فاصله واحد
	sight distance U	طول دید
	distance light U	نورافکن
	countermining distance U	فاصله مجاز بین دومین
	long-distance U	دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
	long-distance U	از راه دور
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	distance between centers U	طول دوران
	distance line U	طناب نگهدارنده ناوها
	distance line U	طناب تنظیم فاصله
	distance man U	دونده استقامت
	distance runner U	دونده استقامت
	long-distance U	دارای مسافت دور
	distance medley U	دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
	distance meter U	بعد سنج
	distance meter U	فاصله سنج
	distance protection U	وسیله حفافت فاصله
	countermining distance U	فاصله ضد انفجار زنجیری مین
	coherence distance U	فاصله همدوسی
	long-distance U	با شعاع عمل زیاد طولانی
	long-distance U	دارای مسافت زیاد
	linear distance U	خط هوایی
	air distance U	مسافت هوایی
	air distance U	مسافت طی شده به وسیله هواپیما
	anchorage distance U	فاصله تکیه گاهی
	angular distance U	فاصله زاویهای
	long-distance U	ازراه دور تلفن کردن
	bond distance U	طول پیوند
	buffer distance U	حاشیه امنیت
	buffer distance U	محوطه امنیت
	center distance U	فاصله مرکزی
	center distance U	فاصله ازمرکز
	code distance U	فاصله رمز
	distance receptor U	گیرنده دوربرد
	long distance U	دارای مسافت دور
	long distance U	از راه دور
	long distance U	با شعاع عمل زیاد طولانی
	focal distance U	فاصله کانونی
	long distance U	ازراه دور تلفن کردن
	long distance U	دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
	frequency distance U	فاصله فرکانس
	long distance U	دارای مسافت زیاد
	hyperfocal distance U	نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
	hyperfocal distance U	مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
	distance wadding U	لایی
	long-distance U	راه دور
	f. distance or length U	فاصله کانونی
	distance wadding U	بوش داخل پوکه فشنگ
	image distance U	عرض تصویر
	distance wadding U	لایی جازم
	long distance U	راه دور
	ecological distance U	فاصله بوم شناختی
	long distance supply U	تغذیه مسافت دور
	long distance reception U	دریافت دور
	long distance line U	خط ارتباطی
	half-distance line U	خطنیمفاصله
	long distance cable U	کابل ارتباطی
	fixed distance marking U	خطمقطعثابت
	stopping sight distance U	فاصله دید برای ایست
	limited distance modem U	وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
	to distance [dissociate] oneself from U	دوری [قطع همکاری] کردن از
	The bus stop is no distance at all . U	ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
	middle distance race U	دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
	economic haul distance U	فاصله اقتصادی حمل
	stopping sight distance U	فاصله دید ایست
	distance vector protocols U	اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
	telephone modal distance U	مسافت مکالمه تلفنی
	overtaking sight distance U	فاصله دیدپیش افتی
	overtaking sight distance U	فاصله دیدبرای پیشدستی
	overtaking sight distance U	مسافت دید برای سبقت گرفتن
	overtaking sight distance U	طول دید
	direct distance dialing U	شماره گیری فاصله مستقیم
	hole center distance U	فاصله مرکز سوراخ
	critical anode distance U	فاصله بحرانی اندی
	vehicle stopping distance U	مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
	total stopping distance U	طول ایست کامل
	miss distance scorer U	دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
	social distance scale U	مقیاس فاصله اجتماعی
	bogardus social distance scale U	مقیاس فاصله اجتماعی بوگاردوس