English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vector analysis [vector calculus] U حساب برداری [ریاضی]
vector potential of a solenoidal vector U پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
protocols U پیوند نامه
protocols U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocols U پیش نویس سند
protocols U اداب ورسوم
protocols U پروتکل
protocols U تشریفات
protocols U مقاوله نامه نوشتن
protocols U صورت جلسه ازمایش
protocols U پیش نویس معاهده
protocols U قرارداد
protocols U ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocols U سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocols U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
protocols U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocols U صورت جلسه کنفرانس
vector U برداری
vector U حامل
vector U مسیر ناوبری هواپیما
vector U خط پرتاب بمب یاگلوله
vector U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector U پردار
vector U مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
vector U آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vector U سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vector U پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
vector U که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector U شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vector U بردار
vector U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector U خط سیر
vector U مسیر جهت
vector U حامل بردار
dope vector U خصیصه نما
magnetic vector U بردار مغناطیسی
magnetization vector U بردار مغناطیس کنندگی
dope vector U بردار خصیصه نما
vector graphics U نگاره سازی برداری
normal vector U بردار عمود
normal vector U بردار قائم
field vector U بردار میدان
flux of a vector U شاره بردار
light vector U بردار نور
lift vector U بردار برا
interrupt vector U بردار وقفه
vector pair U زوج برداری
initial vector U مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
axial vector U بردار محوری
arthropod vector U کنه ارتروپود
arthropod vector U کنه خونخوار
polar vector U بردار قطبی
poynting's vector U بردار پوینتینگ
vector field U میدان برداری
vector display U نمایش برداری
vector diagram U نمودار برداری
code vector U بردار رمز
circulation of a vector U چرخه بردار
vector analysis U تحلیل برداری
dope vector U بردار
state vector U بردار حالت
state vector U بردار وضعیت
state vector U بردار حلات
radius vector U شعاع حامل
radius vector U بردار شعاعی
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
burgers vector U بردار برگرز
basis vector U بردار پایه [ریاضی]
position vector U بردار مکان [ریاضی]
vector calculus U حساب برداری [ریاضی]
vector field U میدان برداری [ریاضی] [فیزیک]
Euclidean vector U بردار اقلیدسی [ریاضی]
location vector U بردار مکان [ریاضی]
vector space U فضای خطی [ریاضی]
vector product U ضرب برداری [ریاضی]
vector product U ضرب خارجی [ریاضی]
vector space U فضای برداری [ریاضی]
radius vector U بردار مکان [ریاضی]
vector quantity U کمیت برداری
vector quantities U اندازههای برداری
vector psychology U روانشناسی بردار نگر
vector product U حاصلضرب برداری
vector processor U پردازنده برداری
vector power U توان برداری
vector sights U دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
voltage vector U بردار ولتاژ
wind vector U سمت باد
wave vector U بردار موج
wind vector U جهت حرکت باد
magnetic vector potential U پتانسیل بردار مغناطیسی
magnetic field vector U بردار میدان مغناطیسی
vector/waveform monitor U صفحهنمایشدیجیتالی
vector graphics display U بردار نمایش گرافیکی
continuously set vector U عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
vector data aggregate U بردار اطلاعات مجتمع
fallout wind vector plot U طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
to keep one's distance U کناره گیری کردن
X distance U سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی
known distance U مسافت معلوم
known distance U فاصله معلوم
to keep one's distance U دوری جستن
to keep one's distance U اشنایی نکردن
out of distance U دور بودن شمشیرباز از حریف
mean distance U فاصله حداکثر وحداقل سیاره از قمر
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
distance U مسافت
distance U مسیر مسابقه
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
distance U بعد
distance U تعدادکیلومترهای طی شده درشکار با اسب
distance U برد سلاح
distance U فاصله
distance U بعد دورکردن
distance U دورنگاهداشتن پشت سرگذاشتن
distance U دوری
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
long-distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
long-distance U دارای مسافت زیاد
long-distance U ازراه دور تلفن کردن
linear distance U خط هوایی
air distance U مسافت هوایی
air distance U مسافت طی شده به وسیله هواپیما
anchorage distance U فاصله تکیه گاهی
angular distance U فاصله زاویهای
distance light U نورافکن
bond distance U طول پیوند
countermining distance U فاصله مجاز بین دومین
training distance U مسافت تمرین
to step a distance U قدم کردن
countermining distance U فاصله ضد انفجار زنجیری مین
coherence distance U فاصله همدوسی
code distance U فاصله رمز
center distance U فاصله ازمرکز
center distance U فاصله مرکزی
buffer distance U محوطه امنیت
buffer distance U حاشیه امنیت
long-distance U دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
weaving distance U طول تقاطع
It can be seen from a distance of two kilometers . U از فاصله دو کیلومتری دیده می شود
It is some distance to the school . U تا مدرسه فاصله زیاد است
long distance U دارای مسافت زیاد
long distance U ازراه دور تلفن کردن
long distance U دور برد مکالمات تلفنی از راه دور
long distance U از راه دور
long distance U راه دور
unit distance U با فاصله واحد
distance between two points U فاصله دو نقطه [ریاضی] [فیزیک]
long distance U با شعاع عمل زیاد طولانی
distance travelled U مقدارطیشده
weaving distance U طول تلاقی مسافت همبری
long-distance U از راه دور
long-distance U راه دور
long distance U دارای مسافت دور
zenith distance U فاصله ارتفاع نافر
zenith distance U ارتفاع راس القدم
middle distance U فاصلهی میان زمینه و پیش زمینه
distance post U قرارگاهمحلمسابقه
distance scale U مقیاسمسافت
image distance U عرض تصویر
offset distance U فاصله برون محوری
distance vision U دید دوربرد
photo distance U مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
polar distance U فاصله قطبی
distance receptor U گیرنده دوربرد
distance between centers U طول دوران
distance protection U وسیله حفافت فاصله
distance meter U فاصله سنج
distance meter U بعد سنج
distance medley U دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
distance runner U دونده استقامت
offset distance U مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
distance wadding U لایی
distance wadding U لایی جازم
hyperfocal distance U مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
hyperfocal distance U نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
internuclear distance U فاصله بین هستهای
interocular distance U فاصله بین عدسیهای یک وسیله دیدبانی یا بین دوچشم
haul distance U فاصله حمل
frequency distance U فاصله فرکانس
focal distance U فاصله کانونی
facing distance U مسافت بین نفرات در صف برای سهولت چرخش به اطراف
f. distance or length U فاصله کانونی
ecological distance U فاصله بوم شناختی
distance wadding U بوش داخل پوکه فشنگ
road distance U مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
safe distance U فاصله بی خطر
safe distance U مسافت امن اطراف مین
time distance U مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
time distance U زمان عبور ستون
social distance U فاصله اجتماعی
long-distance U دارای مسافت دور
supporting distance U بردپشتیبانی سلاحها
distance man U دونده استقامت
distance line U طناب تنظیم فاصله
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
skip distance U خیز موج
shouting distance U فاصله صدا رس
sight distance U مسافت دید
signal distance U فاصله علامتی
sight distance U فاصله دید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com