Perdic | discrimination learning | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 95 (6 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	discrimination learning U	یادگیری افتراقی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	discrimination U	تمیز
	discrimination U	تبعیض کردن
	discrimination U	حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
	discrimination U	افتراق
	discrimination U	تبعیض
	discrimination U	فرق گذاری
	sensory discrimination U	افتراق حسی
	unjust discrimination U	تبعیض
	unjust discrimination U	تبعیض کردن
	discrimination index U	شاخص افتراق
	discrimination instruction U	دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
	stimulus discrimination U	تمیز محرک
	flag discrimination U	مخالفت یک کشور با حمل کالاهای خود توسط کشتیهای غیر
	frequency discrimination U	تشخیص فرکانس
	sensory discrimination U	تمیز حسی
	target discrimination U	قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
	discrimination box U	جعبه افتراق
	price discrimination U	تبعیض قیمت
	racial discrimination U	تبعیض نژادی
	radar discrimination U	قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
	sex discrimination U	تبعیض جنسی
	positive discrimination U	رفتارتبعیضآمیز
	rate discrimination U	تبعیض نرخ
	stimulus discrimination U	افتراق محرک
	item discrimination index U	ضریب افتراق پرسش
	perfect price discrimination U	تبعیض قیمت کامل
	prevention of discrimination sub commiss U	کمیسیون فرعی جلوگیری ازتبعیض
	learning U	یادگیری
	learning U	فضل وکمال
	whole learning U	یادگیری سرتاسری
	learning U	دانش یادگیری
	self learning U	خود فراگیر
	learning U	اطلاع
	learning U	فراگیری
	learning U	معرفت
	perceptual learning U	یادگیری ادراکی
	relation learning U	رابطه اموزی
	patrons of learning U	دانش پروران
	part learning U	یادگیری بخش بخش
	probability learning U	یادگیری احتمالاتی
	one trial learning U	یادگیری یک کوششی
	place learning U	مکان اموزی
	subliminal learning U	یادگیری زیراستانهای
	social learning U	یادگیری اجتماعی
	skill learning U	مهارت اموزی
	sign learning U	علامت اموزی
	serial learning U	یادگیری زنجیرهای
	transfer of learning U	انتقال یادگیری
	verbal learning U	یادگیری کلامی
	rote learning U	یادگیری طوطی وار
	vicarious learning U	یادگیری مشاهدهای
	motor learning U	یادگیری حرکتی
	mastery learning U	یادگیری در حدتسلط
	avoidance learning U	یادگیری اجتنابی
	learning curve U	منحنی اموزش
	learning curve U	منحنی یادگیری
	latent learning U	یادگیری نهفته
	insightful learning U	یادگیری بینش افرین
	incidental learning U	یادگیری اتفاقی
	incentive learning U	یادگیری با مشوق
	heuristic learning U	یادگیری ذهنی
	he is a prodigy of learning U	درعلم معرکه است
	he is a prodigy of learning U	اعجوبه ایست در دانش
	global learning U	یادگیری یکپارچه
	distributed learning U	یادگیری فاصله دار
	cue learning U	نشانه اموزی
	conceptual learning U	مفهوم اموزی
	concept learning U	مفهوم اموزی
	book learning U	علم کتابی
	learning curve U	منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
	maze learning U	یادگیری در ماز
	maze learning U	مازاموزی
	learning set U	امایه یادگیری
	massed learning U	یادگیری بی وقفه
	machine learning U	فراگیری ماشین
	learning to learn U	یادگیری اموزی
	mastery learning U	تسلط اموزی
	learning curve U	که استفاده از آن بسیار سخت باشد
	learning curve U	نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
	learning machine U	ماشین فراگیر
	learning rate U	سرعت یادگیری
	rate of learning U	سرعت یادگیری
	learning theory U	نظریه یادگیری
	means end learning U	یادگیری وسیله- هدف
	There is no royal road to learning . <proverb> U	مقصد علم و دانش را,جاده اى نیست هموار .
	computer augmented learning U	بسط اموزش به کمک کامپیوتر
	He lays claim to learning. U	ادعای علم وفضل می کند
	computer based learning U	یادگیری بر پایه کامپیوتر
	trial and error learning U	یادگیری از راه کوشش و خطا
	the common wealth of learning U	افراد اهل علم
	the common wealth of learning U	مجمع ادبا
	statistical learning theory U	نظریه اماری یادگیری
	mathematical learning theory U	نظریه ریاضی یادگیری
	there is no royal road to learning <proverb> U	تن به دود چراغ و بی خوابی ننهادی هنر کجا یابی

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy