English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
differential gear U دنده عقب اتومبیل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
differential U نماد متغیر انتگرال گیری [ریاضی]
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
differential U افتراقی
differential U دیفرانسیل
differential U مشتقه
differential U تشخیص دهنده
differential U دارای ضریب متغیر
differential U تفاضلی
differential amplifier U تقویت کننده تفاضلی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
differential diagnosis U تشخیص افتراقی
differential galvanometer U گالوانومتر تفاضلی
differential equation U معادله دیفرانسیل [ریاضی]
differential equations U معادلات دیفرانسیل
differential operator U عملگر دیفرانسیلی [ریاضی]
differential forces U نیروهای دیفرانسیلی
differential calculus U حساب فاضله
differential drive U دیفرانسیل
differential cost U ارزش نهایی
differential cost U هزینه نهایی
differential conditioning U شرطی سازی افتراقی
differential effects U اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
differential electromagnet U اهنربای برقی تقابلی
differential equation U معادله متغیر مشتق چیزی
differential compaction U تراکم متناوب
differential equation U معادله دیفرانسیل
differential calulus U حساب فاضله
differential booster U ولت افزای تفاضلی
differential equations U معادلات مشتق
differential equation U معادله فاضلهای
differential analyzer U تحلیل کننده تفاضلی
differential geometry U هندسه دیفرانسیل [ریاضی]
differential generator U مولد تفاضلی
differential selsyn U همگردهای تفاضلی
differential sensitivity U حساسیت افتراقی
differential spoilers U اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
differential stage U مرحله تفاضلی
differential threshold U استانه افتراقی
differential validity U اعتبار افتراقی
differential winding U سیم پیچ تفاضلی
total differential U تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
total differential U دیفرانسیل کل
price differential U تفاوت قیمت
differential scoring U نمره گذاری افتراقی
differential reinforcement U تقویت افتراقی
differential coefficient U ضریب دیفرانسیل
differential leveling U تعیین اختلاف تراز نقاط
differential head U بار تفاضلی
differential motor U موتور تفاضلی
differential prediction U پیش بینی افتراقی
differential pressure U اختلاف فشار بین دو سیستم یادو حجم
differential psychology U روانشناسی افتراقی
line differential protection U حفافت دیفرانسیلی خط
multiple differential prediction U پیش بینی افتراقی چند متغیری
partial differential equation U معادلات دیفرانسیل جزئی
partial differential equation U معادله دیفرانسیل جزیی
semantic differential scale U مقیاس افتراق معنایی
magnetic differential permeability U پرمئابیلیته ی اختلافی
differential heat of solution U گرمای انحلال تفاضلی
differential ionization chamber U اتاقک یونش تفاضلی
differential laser gyro U دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
differential field winding U سیمپیچ اهنربایی متقابل
differential thermal analysis U تجزیه گرمایی تفاضلی
differential susceptibility and permeabi U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
differential ballistic wind U بادبالیستیکی مفروض
differential cost analysis U تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
differential aptitude tests U ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
differential ballistic wind U باد بالیستیکی فرضی
differential compound winding U سیمپیچ مرکب تفاضلی
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
partial differential equation [PDE] U معادله دیفرانسیل با مشتقات پاره ای [ریاضی]
ordinary differential equation [ODE] U معادله دیفرانسیل معمولی [ریاضی]
differential compound wound motor U موتور با سیم پیچ کمپوندتفاضلی
gear U اسباب لوازم
to go out of gear U مختل شدن ازکارافتادن
out of gear U ازدنده بیرون افتاده
out of gear U ازهم سواشده
gear U جعبه دنده
gear U ادوات
gear U پوشانیدن
gear U افزار
gear U الات جامه
gear in U درگیر شدن
gear in U درگیری دو چرخ دنده
gear U پوشش دنده دار
to gear down U باعوض کردن دنده کندکردن
to gear up U باعوض کردن دنده تندکردن
to go out of gear U خراب شدن
gear U کردن اماده کارکردن
gear U ابزار وسایل لباس مخصوص
in gear U دایر
in gear U اماده حرکت
get in gear [get into gear] <idiom> U بعد از مدتی دوباره سررشته امور را به دست گرفتن.
in gear U اماده
gear دنده
gear چرخ دنده
gear مجموع چرخهای دنده دار
out of gear U خراب
gear U انتقال دادن
landing gear U ارابه فرود
rocker gear U تنظیم جاروبک
running gear U قسمت حرکت کننده ماشین
oil gear U جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
spur gear U چرخ دندانه دار
spur gear U دنده ملخی
mess gear U وسایل غذاخوری
mess gear U وسایل نظافت نهارخوری
mess gear U جعبه فروف سرباز یا مسافر
planetary gear U دنده خورشیدی
planetary gear U جعبه دنده خورشیدی
planetary gear U چرخ دنده سیارهای
timing gear U چرخ دنده میل بادامک
reduction gear U جعبه دنده تبدیل سرعت
reduction gear U جعبه دنده کاهنده سرعت
nose gear U قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
low gear U دنده کندکن
reduction gear U چرخ دنده کاهنده
spur gear U دنده مهمیزی دنده خاردار
steering gear U دنده فرمان
steering gear U دنده سکان
gear housing U پوششچرخدنده
riot gear U نوعیلباسخاصپلیسضدآشوب
gear wheels U چرخ های دندانه دار
gear wheels U چرخ دنده ها
bathing gear U لباس شنا [حمام]
bathing gear U لوازم شنا [حمام]
gear stick U دسته دنده اتومبیل
gear lever U دسته دنده اتومبیل
gear shift U دسته دنده اتومبیل
gear box U جعبه دنده گیرباکس
high gear <idiom> U آخر سرعت
worm gear U چرخ دنده حلزونی
worm gear U دنده حلزونی پیچ حلزونی
steering gear U جعبه دنده فرمان
steering gear U جعبه فرمان
step up gear U چرخ دنده افزاینده
sun gear U چرخ دنده خورشیدی
switch gear U وسیله اتصال
synchromesh gear U گیربکس سنکرون
gear cable U کابلچرخدنده
training gear U گردونه در سمت
transmission gear U چرخ دنده انتقال
tumble gear U چرخ واسطه
tumble gear U چرخ دنده واسطه
valve gear U مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
worm gear U دنده مارپیچی
worm gear U دنده مورب
get one's rear in gear <idiom> U عجله کردن
gear case U پوسته جعبه دنده
four gear drive U گیربکس چهار دنده
flight gear U لباس پرواز
fishing gear U اسباب ماهیگیری
external gear U تاج دندانه خارجی
exhaust gear U چرخ دندانه خروجی
elevator gear U گردونه در ارتفاع
elevating gear U چرخ دندانه بالابر
driving gear U چرخ دنده محرک
foxer gear U صداساز
foxer gear U وسیله تولید صدا
fuse gear U متعلقات فیوز
gear case U جعبه دنده
gear brake U ترمز سیستم انتقال
gear box U گیربکس
gear box U جعبه دنده
gear blank U چرخ دنده کار نکرده
gear assembly U مجموعه چرخ دنده ها
gear arrangment U نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
crown gear U چرخ دنده محدب
crank gear U چرخ دنده سر میل لنگ
bell gear U چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
beaching gear U وسایل به ساحل کشیدن ناو
beaching gear U سرسره قایق
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
back gear U یک رشته چرخ دنده که به پایه نظام ماشین تراش وصل می شوند
arresting gear U قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
arrester gear U سیم نگهدارنده
bevel gear U دنده مورب
bevel gear U دنده کرامویل
bevel gear U چرخ دنده مخروطی
control gear U دستگاه کنترل
compasition gear U چرخ دنده مرکب
change gear U چرخ دندانه تبدیل
chaffing gear U وسایل ضد سایش
chaffing gear U وسایل ضد ساییدگی
breathing gear U وسیله تنفسی
breathing gear U ماسک تنفسی
bevel gear U چرخ دندانه مخروطی
reverse gear U دنده معکوس
gear wheel U چرخ دندانه دار
gear pump U پمپ دندهای
gear pump U پمپ روغن دندهای
high gear U دنده قوی خودرو
herringbone gear U چرخ دندانه جناغی
gear quadrant U ماهک جعبه دنده
head gear U روسری
spiral gear U چرخ دنده حلزونی
helical gear U چرخ دنده حلزونی
gear wheel U چرخ دنده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com