Perdic | die stock | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 276 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	die stock U	بدنه رنده
	die stock U	دسته حدیده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	stock-still U	بی جنبش
	stock-still U	بی حرکت
	stock exchange U	بورس سهام
	stock exchange U	بورس اوراق بهادار
	stock exchanges U	بورس سهام
	stock exchanges U	بورس اوراق بهادار
	rolling stock U	گردونههای ریل دار
	rolling stock U	ترنهای روی خط اهن
	stock U	: مایه
	stock U	ذخیره
	stock U	موجودی موجودی کالا
	stock U	کنده
	stock U	تنه
	stock U	ته ساقه
	stock U	قنداق تفنگ
	stock U	پایه دسته ریشه
	stock U	نیا
	stock U	سهام سرمایه
	stock U	مواشی پیوندگیر
	stock U	:حاضر
	stock U	موجود
	stock U	دم دست
	stock U	درانبار
	stock U	اماده
	stock U	انبارکردن
	stock U	ذخیره کردن
	stock U	به موجودی افزودن
	stock U	سهم
	stock U	انباشته انباره
	stock U	اماد ذخیره
	stock U	ذخیره ذخیره کردن
	stock U	انبار
	stock U	قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
	stock U	میله لنگر
	stock U	موجودی
	stock U	موجودی کالا ذخیره
	stock U	ذخیره اولیه
	stock U	جوراب ساق بلند
	stock U	عادی ازلحاظ مدل
	stock U	دسته چوب ماهیگیری
	stock U	ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
	stock U	رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
	stock U	سهام
	stock U	مال التجاره
	stock U	عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
	stock U	دودمان
	stock U	جامع نسب
	stock U	دسته حدیده
	stock U	بدنه رنده
	stock U	ماده اولیه
	stock U	موجودی ذخیره
	stock U	موجودی انبار
	stock-in-trade U	راس المال
	stock car U	اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
	stock car U	قدرت و دوام
	stock-car U	اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
	stock-car U	قدرت و دوام
	stock-cars U	اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
	stock-cars U	قدرت و دوام
	stock market U	بورس سهام وارز
	stock market U	بورس کالاهای مختلف
	stock markets U	بورس سهام وارز
	stock markets U	بورس کالاهای مختلف
	joint-stock companies U	شرکت سهامی
	joint-stock company U	شرکت سهامی
	active stock U	موجودی فعال
	active stock U	موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
	anticipated stock losses U	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
	anvil stock U	کنده
	assemble capital stock U	سرمایه پرداخت نشده
	assemble capital stock U	بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
	balanced stock U	ذخیره اماد متعادل
	bank stock U	سهام بانک
	bar stock U	ماده اولیه مصرفی
	bar stock U	دسته حدیده
	base stock control U	کنترل موجودی مبنا
	bearer stock U	سهام و اوراق قرضه بدون نام
	bearer stock U	اسناد در وجه حامل
	buffer stock U	ذخیره اتکائی
	buffer stock U	تامین ذخیره
	buffer stock U	موجودی ذخیره
	buffer stock U	مواد اولیه ذخیره
	buffer stock U	موجودی احتیاطی
	bulk stock U	ذخایر قوال
	bulk stock U	ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
	capital stock U	سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
	capital stock U	عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
	capital stock U	موجودی سرمایه
	capital stock U	حجم سرمایه
	capital stock U	اورده
	capital stock U	سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
	claimant stock U	ذخایر امانی
	claimant stock U	انبار امانی
	closed stock U	اجناس ذخیره
	closed stock U	اجناس انبارشده ثابت
	common stock U	سهام معمولی شرکت
	common stock U	سهام عادی
	consignment stock U	کلاهای امانی
	consumable stock U	موجودی مصرفی
	contingency retention stock U	اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
Other Matches

	out of stock;ex stock U	از موجودی یاذخیره
	stock U	دسته ابزار و اسلحه
	take stock <idiom> U	جمع بندی کردن
	in stock <idiom> U	روی بورس
	stock still U	بی جنبش
	stock still U	بی حرکت
	out of stock <adj.> U	غیر موجودی کالا [در انبار]
	take stock of <idiom> U	شمردن فرصتها
	to take stock of U	برانداز کردن
	to have in stock U	موجود داشتن
	seed stock U	ذخیره بذرکاشتنی
	seed stock U	نیروی ذخیره
	safety stock U	موجودی تضمینی
	safety stock U	موجودی ذخیره انبار
	reserve stock U	موجودی ذخیره
	reserve stock U	اماد ذخیره
	raw stock U	موجودی مواد خام
	valuation of stock U	ارزیابی موجودی
	service stock U	اماد و کالاهای جنگی
	service stock U	امادرزمی
	stock broker U	دلال سهام
	stock bottle U	شیشه ذخیره
	stock audit U	حسابرسی موجودی
	stock and die U	دسته حدیده و حدیده
	stock adjustment U	تطبیق موجودی
	stock adjustment U	تعدیل موجودی
	stock accounting U	حساب کالاهای موجود
	stock accounting U	حسابداری موجودی
	stock account U	حساب موجودی
	spares stock U	موجودی لوازم یدکی
	stock broker U	کارگزار بورس
	warehouse stock U	موجودی انبار
	preferred stock U	سهام ممتازه
	live stock U	چارپایان اهلی
	We dont have it in stock . U	این جنس موجود نیست ( نداریم )
	intermediate stock U	کالاهای نیمه تمام
	take stock in (usually negative) <idiom> U	باورداشتن
	joint stock U	سرمایه مشترک
	intransit stock U	اماد سیال
	intransit stock U	اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع
	joint stock U	شرکت سهامی
	live stock U	مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
	maximum stock U	حداکثر موجودی انبار
	preferred stock U	سهم ممتاز
	laughing stock U	مایهی خنده
	laughing stock U	مضحکه
	intermediate stock U	موجودی کالاهای درحال ساخت
	money stock U	عرضه پول
	money stock U	حجم پول در گردش
	laughing stock U	مورد تمسخر
	stock pot U	قابلمهگود
	vine stock U	نیایبرگمو
	joint stock U	سهامی
	stock broker U	دلال بورس
	to lay in a stock U	موجودی تهیه کردن
	stock requisition U	درخواست کالا
	stock record U	سابقه موجودی
	stock piling U	ذخیره کردن در انبار
	stock piling U	ذخیره نمودن
	stock piling U	انبار کردن
	stock number U	شماره فنی انبار شماره انبار
	stock number U	شماره فنی جنس
	stock level U	سطح ذخیره انبار
	stock level U	سطح انبار
	stock jobbing U	سفته بازی
	stock requisition U	تقاضا جهت کالا
	stock room U	انبار
	stock room U	انبار کالا
	surplus stock U	موجودی مازاد
	surplus stock U	موجودی اضافی
	stock yard U	حیاط طویله
	stock watering U	سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
	stock valuation U	ارزیابی موجودی
	stock trading U	خرید و فروش سهام
	stock taking U	رسیدگی به موجودی
	stock solution U	محلول ذخیره
	stock shears U	قیچی پادار
	stock saddle U	نوعی زین
	stock jobbery U	سفته بازی
	stock jobber U	محتکر سهام دلال سهام
	treasury stock U	سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
	stock control U	کنترل وسفارش موجودی انبار
	stock talking U	سیاهه برداری از موجودی
	stock control U	کنترل موجودی
	stock control U	کنترل ذخیره انبار
	stock control U	کنترل موجودی انبار
	stock company U	شرکت سهامی
	stock clerk U	انباردار
	stock check U	کنترل موجودی
	stock certificate U	گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
	stock dividend U	سهام صادره بابت سود سهام
	stock evaluation U	بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
	stock exchnge U	بورس
	stock jobber U	سفته باز
	stock in trade U	لوازم وابزار کار فوت وفن
	stock in trade U	مال التجاره
	stock in trade U	موجودی کالای مغازه
	stock holder U	سهامدار
	stock holder U	صاحب سهم
	to i. one's capital in stock U	سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
	stock funds U	اعتبار خریدنقدی
	stock funds U	اعتبار نقدی اماد
	stock exchnge U	بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
	outside [stock exchange] <adj.> U	خارج از بورس [فروخته شده ]
	inscribed stock U	سهام با اسم
	gun stock U	قنداق تفنگ
	gun stock U	قنداق
	government stock U	اوراق بهاداردولتی
	government stock U	سهام دولت
	general stock U	سهام عمومی
	gazing stock U	انگشت نما
	gazing stock U	مایه عبرت
	gaping stock U	چیزی که موجب خیره نگریستن گرد د
	gaping stock U	مایه حیرت
	fixed stock U	مالک انحصاری سهام
	hard stock U	اجر سخت
	he comes of a good stock U	اوازخانواده اصیلی است
	inscribed stock U	سهام نامدار
	inscribed stock U	سهام ثبت شده
	idle stock U	موجودی بی مصرف
	head stock U	جعبه هرزگردماشین تراش
	head stock U	قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
	head stock U	سردستگاه
	head stock U	کلاهک
	head stock U	راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
	head stock U	بستر
	head stock U	پایه
	finish stock U	موجودی کالای ساخته شده
	debenture stock U	سهام قرضه
	dead stock U	موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
	dead stock U	کالای بنجل
	dead stock U	کالای بدون خریدان
	dead stock U	موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
	head stock U	یاتاقان
	cycle stock U	موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
	cycle stock U	موجودی فعال
	stock exchange U	بورس اوراق بهادار
	dimension stock U	چوب سختی که به ابعاد معینی تبدیل شده
	feed stock U	مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
	feed stock U	مواد اولیه
	stock exchange U	بورس سهام
	excess stock U	موجودی مازاد
	excess stock U	ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
	excess stock U	مواد اضافی
	earmarked stock U	موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
	drill stock U	مته نگهدار
	drill stock U	پایه مته
	lock, stock, and barrel U	با همه چیز
	wooden anvil stock U	کنده چوب
	stock handling cost U	هزینه جابجایی موجودی
	cyclical stock check U	کنترل موجودی دورهای
	finished goods stock U	موجودی کالاهای تمام شده
	federal stock number U	شماره فنی فدرال
	fast moving stock U	موجودی که به سرعت کاهش می یابد
	fast moving stock U	کالایی که به سرعت فروخته میشود
	continuous stock taking U	رسیدگی مستمر موجودی
	continuous stock taking U	موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
	continuous stock control U	کنترل مستمر موجودی
	improvement in stock breading U	اصلاح نژاد چارپایان
	joint stock company U	شرکت سهامی
	stock control program U	نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
	raw material stock U	موجودی مواد اولیه
	perpetual stock record U	سابقه دائمی موجودی انبار
	periodic stock check U	کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
	modified stock car U	اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
	minimum stock level U	موجودی
	minimum stock level U	حداقل
	joint stock partnership U	شرکت مختلط سهامی
	rolling stock cleaning yard U	میلهچرخندهتمیزکنندهحیاط
	share of stock [American English] U	سهم [اقتصاد]
	private joint stock company U	شرکت سهامی خاص
	public joint stock company U	شرکت سهامی عام
	Financial Times Stock Exchange 100 Index U	شاخصقیمتهایسهام
	this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock. U	اجناس این مغازه جور ( ناجور )است