Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
developed countries
U
کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
developed market economy countries
U
کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
developed market economy countries
U
کشورهای مرفه
least developed countries
U
پائین ترین کشورهای در حال توسعه
less developed countries
U
کشورهای کمتر توسعه یافته
Other Matches
developed
U
رشدیافته
the developed world
U
جهان توسعه یافته
[پیشرفته]
developed contries
U
ممالک توسعه یافته
developed contries
U
ممالک پیشرفته
less developed contries
U
کشورهای کم رشد
The project is not fully developed yet.
U
این طرح هنوز پخته وآماده نیست
developed muzzle velocity
U
سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
countries
U
ییلاق
countries
U
کشور
countries
U
دیار
countries
U
مملکت
countries
U
بیرون شهر دهات
poor countries
U
کشورهای فقیر
poor countries
U
عقب مانده
third world countries
U
کشورهای جهان سوم
uncomitted countries
U
کشورهای غیرمتعهد
underdeveloped countries
U
کشورهای توسعه نیافته
capitalist countries
U
کشورهای سرمایه داری
development countries
U
کشورهای قابل توسعه
backward countries
U
کشورهای عقب مانده
advanced countries
U
کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
mother countries
U
میهن
mother countries
U
کشور اصلی
developing countries
U
کشورهای در حال توسعه
developing countries
U
کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
retarded countries
U
کشورهای عقب مانده
The English speaking-countries.
U
کشورهای انگلیسی زبان
Underdeveloped ( backward) countries .
U
کشورهای عقب افتاده
Our company is oprerating in several countries .
U
شرکت ما درچندین کشور عمل می کند
oil rich countries
U
کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
Comparison with other countries is extremely interesting.
U
مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
The teo countries are separated by this river.
U
این رودخانه دو کشور را از یکدیگه جدامی کند
Racial prejudice prevails in some countries.
U
دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
Organization of Petroleum Exporting Countries
U
سازمانصادرکنندگاننفتخام
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence.
U
در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
I liked the taste of it . I developed a taste for it .
U
به دهانم مزه کرد
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...