Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
detection of seismic waves
U
ردیابامواجمرتعش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
visualization of seismic waves
U
تجسمارتعاشاتزمینلرزه
amplification of seismic waves
U
تقویتکنندهامواجمتزلزل
transcription of seismic waves
U
آوانویسیارتعاشزمینی
seismic
U
وابسته به زمین لرزه مرتعش
seismic
U
متزلزل
seismic method
U
روش زلزله نگاری
seismic wave
U
ارتعاشاتزمینلرزه
seismic belt
U
کمربند زلزله
seismic loads
U
سربارهای زلزله
seismic focus
U
کانون زلزله
detection
U
ردیابی
detection
U
اشکار سازی
detection
U
تفتیش
detection
U
اکتشاف
detection
U
بازیابی بازرسی
detection
U
اشکارسازی
detection
U
نمایان سازی
detection
U
یافت
detection
U
عمل تشخیص چیزی
detection
U
کشف
probability of detection
U
احتمال کشف
radio detection
U
اکتشاف رادیویی
radio detection
U
در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
collision detection
U
تشخیص و گزارش داده برخورد دو عمل یا رویداد
detection range
U
قدرت اکتشافی
fault detection
U
عیب یابی
grid detection
U
اشکارسازی شبکه
error detection
U
خطا یابی
signal detection
U
علامت یابی
edge detection
U
اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
detection range
U
برد اکتشافی
detection limit
U
حد اشکارسازی
surface detection
U
اکتشاف سطحی
collision detection
U
تشخیص تصادم
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
probability of detection
U
احتمال اکتشاف
surface detection
U
راداراکتشافی سطحی
comouflage detection photography
U
نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
fire detection system
U
سیستم اشکارساز حریق
metal detection device
U
دستگاه فلزیاب
square law detection
U
یکسوکنندگی مربعی
grid current detection
U
یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
characteristic detection width
U
عرض منطقه اکتشافی کشتی مین جمع کن
target detection radar
U
رادارحمایتکنندههدف
anode band detection
U
یکسوسازی اندی
maximum probility detection
U
تعیین احتمال حداکثر
waves
U
هیجان
waves
U
موجی بودن موج زدن
waves
U
موج رادیویی
waves
U
فر موی سر دست تکان دادن
waves
U
موج زدن
waves
U
خیزاب
waves
U
موج
new waves
U
نیوویو
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
magnetic anomaly detection gear
U
دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
make waves
<idiom>
U
ایجاد دردسر
train of waves
U
قطار موج
thermal waves
U
امواج گرمایی
the waves of the sea
U
خیزابهای دریا
the waves of the sea
U
امواج دریا
radio waves
U
امواج رادیویی
crashing waves
U
امواج خروشان
metric waves
U
موجهای متری
assault waves
U
امواج هجومی نفرات و وسایل
assault waves
U
موجهای هجوم
tidal waves
U
موجهای پس از زمین لرزه
tidal waves
U
امواج جزرومدی
shock waves
U
موج ضربه
shock waves
U
موج ضربت
shock waves
U
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
sound waves
U
صوت
bed waves
U
موج بستر
sound waves
U
موج صوتی
incoherent waves
U
امواج همدوس
hertzian waves
U
امواج هرتز
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
ground waves
U
امواج زمینی
gravity waves
U
امواج ثقلی
gravitational waves
U
امواج جاذبه
gravitational waves
U
امواج گرانشی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومغناطیسی پرتوهای الکترومغناطیسی
electromagnetic waves
U
امواج الکترومگنتیک
shock waves
U
موج ضربهای
brain waves
U
امواج مغزی
The waves were mountain - high .
U
موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
The infantry attacked in waves .
U
پیاده نظام بصورت موج ( موج) وار حمله کرد
deep water waves
U
موجهای زیرابی
the waves beats or the shore
U
امواج به ساحل می کوبد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com