English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
delivery groups U گروه معروف پیام
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
groups U گروه رزمی
groups U جمع شدن
groups U شیعه
groups U دسته دسته کردن
groups U جمعیت گروه بندی کردن
groups U کد مشخص کردن شروع و خاتمه گروهی از رگوردهای مربوط به هم یا داده ها
groups U دسته
groups U نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست
groups U ناوگروه
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U حزب
groups U دسته بندی کردن
groups U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
groups U جمع کردن چندین وسیله با هم
groups U دسته دسته
groups U طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups U گروه
groups U انجمن
groups U جمع اوری چندین چیز با هم
groups U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
groups U کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
groups U مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند
interest groups U گروههای ذینفع
matched groups U گروههای جور
enentiotopic groups U گروههای اناتیتوتوپیک
to form into groups U گروه بندی کردن
to form into groups U دسته بندی کردن
matched groups U گروههای همتا
In groups. In batches. U دسته دسته ( گروه گروه )
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
blood groups U گروه خون
blood groups U تعیین کردن
blood groups U گروه خونی
peer groups U گروه همسالان
age groups U گروه سالخور
age groups U گروه سنی
pressure groups U گروه فشار
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
vested interest groups U گروههای همسود
directive effect of functional groups U اثر جهت دهندگی گروههای عاملی
delivery U تحویل کالا دادن
delivery U فروریختن گلوله
To take delivery of something. U چیزی را تحویل گرفتن
delivery U نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
delivery U مرسوله
delivery U رهایی
delivery U محموله
delivery U انتقال دادن
delivery U پرتاب گلوله
p delivery U زاییمان پیش ازموعدطبیعی
delivery U فراغت اززایمان
possible of delivery U مقدورالتسلیم
take delivery of U تحویل گرفتن
take delivery of U قبض کردن اقباض
delivery U تسلیم
delivery U حمل بار
delivery U کالای ارسالی
delivery U کالای ارسال شده
delivery U توپ پرتاب شده
delivery U پرتاب توپ
delivery U دریافت
delivery U قبض و اقباض تحویل
delivery U تسلیم در CL یکی ازشرایط اساسی اعتبار سند این است که پس از تنظیم و امضاو مهر به طرف " تسلیم "شود
available for delivery <adj.> U قابل ارسال
delivery U تحویل
prompt delivery U تحویل فوری
pick up and delivery U بارگیری و تحویل
period of delivery U دوره تحویل
pump delivery U خروجی پمپ
taking delivery U تسلم
rug delivery U [جابه جایی و حمل فرش به محل خرید یا فروش]
delivery [of a pump] U مقدار انتقال [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery ramp U شیبرساندنوسائل
delivery entrance U ورودیحامل
delivery [of a pump] U مقدار تحویل [تلمبه ای] [مهندسی]
delivery [of a pump] U مقدار حمل [تلمبه ای] [مهندسی]
general delivery U بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
general delivery U پست رستانت
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
smooth delivery U تحویل بی اشکال
When do you take delivery of yourcar ? U اتوموبیلت را کی تحویل می گیری ؟
give delivery U اقباض
special delivery U پست سفارشی
delivery car U واگن تحویل دهنده
delivery channel U نهر فرعی یا نهر ابگیر
delivery date U تاریخ تحویل
delivery error U اشتباه در تیراندازی
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
delivery forecast U پیش بینی وضع تولید
delivery forecast U پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید
delivery free U تحویل رایگان
delivery free U حمل مجانی
delivery leadtime U زمان تحویل اولین پارتی وسایل
delivery cannel U نهر انحرافی
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
recorded delivery U تحویل سفارشی
recorded delivery U ارسال بصورت سفارشی
aerial delivery U پرتاب هوایی
aerial delivery U پرتاب از راه هوا
air delivery U نقل و انتقال هوایی
air delivery U نقل وانتقال از راه هوا
air delivery U حمل ونقل از راه هوا
cargo delivery U تحویل بار
cash on delivery U پرداخت هنگام تحویل
cash on delivery U فروش نقدی
delivery leadtime U زمان تحویل اولین قسمت وسایل
delivery note U حواله تحویل
delivery note U فهرست کالاهای در حال حمل
delivery terms U نحوه تحویل
delivery terms U شرایط تحویل
delivery table U میز تحویل
delivery speed U سرعت تحویل
delivery side U سمت تحویل
delivery order U دستورحمل
delivery valve U سوپاپ تحویل
forward delivery U تحویل به وعده
forward delivery U تحویل دراینده
delivery order U حواله تحویل
delivery notice U اعلامیه تحویل
delivery to the home U تحویل در خانه
delivery order U دستور تحویل کالا
give delivery U به قبض دادن
air delivery platform U پالت مخصوص بارریزی هوایی
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
landing, storage, delivery U تحویل
landing, storage, delivery U نگهداری
cumulative delivery diagram U منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
variable delivery pump U پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
Payment on delivery of goods. U پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
theft, pilferage, non delivery U عدم تحویل
theft, pilferage, non delivery U دله دزدی
to be available for delivery at short notice U بلافاصله قابل تحویل بودن
theft, pilferage, non delivery U سرقت
landing, storage, delivery U تخلیه
named place of delivery at frontier U تحویل در مرز مشخص
This company guarantees prompt delivery of goods. U این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com