Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
delay line storage
U
یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
delay line
U
خط تاخیری
delay line
U
خط تاخیر
mercury delay line
U
تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت
mercury delay line
U
داده خوانده می شد
mercury delay line
U
روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
mercury delay line
U
خط تاخیری جیوهای
electromagnetic delay line
U
خط تاخیر الکترومغناطیسی
delay line register
U
ثبات با خط تاخیری
magnetic delay line
U
خط تاخیر مغناطیسی
artificial delay line
U
خط تاخیر
sonic delay line
U
خط تاخیری صوتی
acoustic delay line
U
خط تاخیر دهنده صوتی
off line storage
U
حافظه برون خطی
on line storage
U
حافظه درون خطی
delay
U
عملیات تاخیری
delay
U
دیرکرد
delay
U
به تاخیر انداختن
delay
U
تاخیر
delay
U
به تاخیر افتادن تاخیرکردن
delay
U
بتاخیرانداختن تعلل
delay
U
درنگ
to delay
U
به تعویق انداختن
delay
U
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد
to delay
U
عقب انداختن
[زمان]
delay
U
خیری ایجاد کردن در چیزی
delay
U
مدت زمانی که چیزی دیرتر از برنامه ریزی انجام شود
delay
U
یچ بسته به دیگری عبور میکند
delay
U
خیر داده کاملاگ خوانده میشود
delay
U
وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
non delay
U
بدون تاخیر
non delay
U
ماسوره بی تاخیر
delay time
U
زمان تاخیر
delay arming
U
مکانیسم تاخیری
delay arming
U
مسلح کننده تاخیری
ignition delay
U
تاخیر اختراق
propagation delay
U
تاخیر پخش
external delay
U
تاخیر خارجی
propagation delay
U
1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
height delay
U
زمان تاخیر رسیدن هواپیمابارتفاع معین
to delay the proceedings
U
به تأخیر انداختن دادرسی
It was not worth all that delay .
U
به اینهمه معطلی نمی ارزید
delay distortion
U
اعوجاج تاخیری
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
delay position
U
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
delay position
U
موضع تاخیری
fuze delay
U
ماسوره تاخیری
delay fuze
U
ماسوره تاخیری
delay equalizer
U
متعادل کننده تاخیری
delay equalizer
U
برابر کننده تاخیر
delay en route
U
تاخیر در حین راه
delay element
U
عنصر تاخیری
propagation delay
U
تاخیر انتشار
delay allowance
U
زمان تقسیم
delay action
U
عمل تاخیری
delay action
U
عملیات تاخیری
arming delay
U
تاخیر در مسلح شدن
interest for delay
U
بهره دیرکرد
magnetic delay
U
تاخیر توسط حافظه مغناطیسی
coding delay
U
تاخیر زمانی مربوط به کشف رمز و پیام
rotational delay
U
تاخیر چرخشی
delay circuit
U
مدار تاخیر
delay en route
U
تاخیر درحین حرکت در مسیر
waiting delay
U
تاخیر ناشی از عدم توانایی پرداخت
There will be a delay of 8 minutes.
8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
seek delay
U
تاخیر پیگردی
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
delay action fuse
U
فیوز تاخیری
delay zction firing
U
عمل احتراق با تاخیر
delay zction firing
U
دیرسوزی
delay action voltage
U
ولتاژ تاخیری
time delay device
U
دستگاه تاخیردار
time delay relay
U
رله تاخیری
line to line fault
U
تماس خطوط
line to line fault
U
اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line spacing
U
فاصله سطور
line to line voltage
U
ولتاژ بین دو خط
line by line analysis
U
تجزیه سطر به سطر
line by line milling
U
فرز کردن سطری
line to line voltage
U
ولتاژ زنجیر شده
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault
U
اتصال کوتاه دوقطبی
line by line milling
U
فرز کردن سطر به سطر
storage
U
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage
U
ذخیره کردن ذخیره
storage
U
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage
U
هر رسانه ذخیره سازی داده
storage
U
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage
U
حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage
U
مشابه 9641
storage
U
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage
U
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage
U
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage
U
دیسک برای ذخیره داده
storage
U
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage
U
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage
U
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage
U
ذخیره سازی
storage
U
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage
U
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage
U
می نیست
storage
U
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage
U
انباره
storage
U
انبارش
storage
U
ذخیره سازی انبار کالا
storage
U
ذخیره کردن
storage
U
مخزن
storage
U
انبار کردن
storage
U
انبار
storage
U
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage
U
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage
U
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage
U
نگهداری
storage
U
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage
U
اندوزش
storage
U
خزانه
storage
U
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
storage cycle
U
چرخه انباره
storage cycle
U
سیکل انباره
storage device
U
دستگاه انبارش
storage device
U
دستگاه ذخیره
buffer storage
U
انباره میانگیر
storage device
U
دستگاه ذخیره سازی
storage cell
U
سلول انباره
gas storage
U
مخزن بنزین
backing storage
U
انباره پشتیبان
storage costs
U
هزینههای انبارداری
storage compaction
U
فشردگی انباره
storage bunker
U
انبار
storage bunker
U
دخیره
scenery storage
U
چشماندازانبار
storage capacity
U
گنجایش انباره
storage capacity
U
فرفیت انباره
storage cell
U
یاخته انباره
storage cell
U
پیل باتری
storage circuit
U
مدار ذخیره
storage device
U
دستگاه انباره
storage dump
U
روبرداری حافظه
storage location
U
مکان انباره محل انباره
storage location
U
موقعیت انباره
bulk storage
U
انباره پر گنجایش
bulk storage
U
انباره پرگنجایش
storage map
U
نقشه حافظه
storage map
U
نقشه انباره نقشه انبارش
carryover storage
U
ذخیره سالیان
capacitor storage
U
حافظه خازنی
caged storage
U
انبار کردن به طریقه محصور
storage location
U
مکان ذخیره
storage location
U
مکان انباره
buffer storage
U
حافظه میانگیر
storage fragmentation
U
تکه تکه شدن انباره
fuel storage
U
انبار سوخت
storage granules
U
دانههای اندوزش
storage interleaving
U
برگ برگ سازی انباره
storage interleaving
U
درمیان انباره جای دادن
storage level
U
تراز خزانه
storage level
U
تراز ذخیره تراز مخزن
caged storage
U
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
temporary storage
U
انباره موقت
external storage
U
انباره خارجی
external storage
U
حافظه خارجی
core storage
U
انباره هستهای
core storage
U
انبار چنبرهای
dry storage
U
خشک داری
drum storage
U
drum magnetic
temporary storage
U
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage
U
فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
core storage
U
انباره چنبرهای
external storage
U
ثبات خارجی کامپیوتر
field storage
U
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
file storage
U
انباره فایل
storage unit
U
واحد انباره
switch storage
U
انباره گزینهای
erasable storage
U
انباره پاک شدنی
dead storage
U
حجم مرده
dead storage
U
گنجایش مرده
dead storage
U
مانداب
dead storage
U
انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
dynamic storage
U
انباره پویا
dynamic storage
U
حافظه پویا
temporary storage
U
انباره موقتی
terabit storage
U
بیلیون بیت حافظه
electrostatic storage
U
انباره الکترواستاتیکی
tape storage
U
انباره نواری
daily storage
U
مخزن روزانه
cryoelectronic storage
U
یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند
energy storage
U
انباره ی انرژی
storage unit
U
واحد ذخیره
storage tank
U
انبار
storage tank
U
مخزن
circulating storage
U
انباره گردشی
weekly storage
U
مخزن هفتگی
wet storage
U
تر داری
wet storage
U
بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
storage protection
U
حفافت انباره
erasable storage
U
حافظه پاک شدنی
storage device
U
انباره
winter storage
U
مخزن زمستانه
working storage
U
حافظه کاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com