English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
defensive computing U روش برنامه سازی که همه نوع خطای ممکن را در نظر می گیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
computing U مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
computing U میزان سرعت یا توانایی کامپیوتر برای انجام یک محاسبات
computing U سرعت محاسبه یک کامپیوتر
computing U رشته کامپیوتر
computing U محسبات
computing U محاسبه
computing gunsight U دوربین محاسب توپ
computing sight U وسیله محاسبه عناصر تیر
computing gunsight U دوربین محاسب عناصر تیر
computing sight U دوربین محاسب
computing system U سیستم کامپیوتری
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
computing center U مرکز محاسبات
personal computing U محاسبات شخصی
personal computing U استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
remote computing services U خدمات محاسباتی از راه دور
association for women in computing U سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
association for women in computing U متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
self defensive U مدافع خود
defensive U پدافندی
defensive U حالت تدافع
defensive U تدافعی
defensive U مقام تدافع
defensive U تدافی
defensive U منطقه دفاع
defensive U منطقه دفاعی شامل دروازه
defensive U دفاعی
defensive war U جنگ دفاعی
defensive wrestler U کشتی گیر دفاعی
defensive rebound U توپ گیری از سبد
right defensive tackle U مهرهشکلتدافعیراست
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
defensive player U شطرنج باز دفاعی
defensive architecture U معماری نظامی
defensive board U دفاع سبد
defensive fire U اتش دفاعی
defensive fire U اتش پدافندی
defensive league U اتحادیه دفاعی
defensive league U اتحاد دفاعی
defensive line U خط دفاعی
defensive line U خط پدافندی
defensive minefield U میدان مین پدافندی
right defensive end U مهرهتدافعیانتهاییراست
left defensive tackle U مهرهشکلتدافعیچپ
left defensive end U مهرهتدافعیانتهایچپ
close defensive fires U اتشهای پدافندی نزدیک
advance of defensive line U در جلو خطوط پدافندی
defensive sea area U منطقه پدافندی دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com