English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
data management U مدیریت داده ها
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
data management system U سیستم مدیریت داده ها
data processing management U مدیریت پردازش داده
data base management U مدیریت پایگاه داده
spatial data management U مدیریت داده فضایی
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
programs U مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
programs U دستور
programs U برنامه دادن برنامه ریختن
programs U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs U برنامه
programs U نقشه
programs U دستور کار
programs U برنامه ریزی کردن
programs U برنامه دارکردن
programs U برنامه دستور
programs U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
programs U برنامه نوشتن
programs U برنامه تهیه کردن
programs U روش کار پروگرام
Programs menu U زیر منوییکه از دکمه Start در ویندوز قابل دستیابی است
suite of programs U 1-گروه برنامه هایی که یکی پس از دیگری اجرا می شوند. 2-تعداد برنامههای یک کار مشخص
application programs U برنامههای کاربردی
control programs U برنامههای کنترلی
social programs U برنامههای اجتماعی
utility programs U برنامههای سودمند
system programs U برنامههای سیستم
welfare programs U برنامههای رفاهی
conservation programs U برنامههای حفافت منابع
medical programs U برنامههای پزشکی
national programs U برنامههای ملی
support programs U برنامههای پشتیبانی
family planning programs U برنامههای تنظیم خانواده
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs). U باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
management U اداره
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management U حیله
management U ship leader
management U حل و عقد
management U سرپرستی
management U هدایت یا سازماندهی
management U مدیریت
management U مدیران کارفرمایی
management U سازماندهی
management U برنامه ریزی
management U ترتیب
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
management U اجرا و نگهداری شبکه
management expenses U مخارج مدیریت
materials management U مدیریت مواد
resource management U مدیریت منبع
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
supply management U مدیریت عرضه
career management U مدیریت مشاغل
scientific management U مدیریت علمی
management graphics U مدیریت گرافیک
management expenses U مخارج اداری
management science U علم مدیریت
management system U سیستم مدیریت
personnel management U اداره کردن پرسنلی
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel management U مدیریت استخدام
operational management U مدیریت عملیاتی
ownership and management U مالکیت و مدیریت
monopoly management U مدیریت انحصاری
management report U گزارش مدیریت
memory management U مدیریت حافظه
materiel management U مدیریت اقلام
record management U مدیریت رکوردها
configuration management U مدیریت پیکربندی
concurrency management U مدیریت همزمانی
management system U سیستم اداره
materiel management U مدیریت اماد
production management U مدیریت تولید
demand management U مدیریت تقاضا
watershed management U ابخیزداری
wildlife management U مدیریت حیات وحش
game management U شکاربانی
game management U شکارداری
financial management U مدیریت مالی
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management group U ائتلاف چند شرکت
management group U ائتلاف تجاری
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
database management U مدیریت پایگاه داده ها
file management U مدیریت فایل
file management U مدیریت پرونده
facilities management U مدیریت امکانات
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
watershed management U انجیرداری
job management U مدیریت برنامه
task management U مدیریت وفیفه
file management U مدیریت پرونده ها
inventory management U مدیریت موجودی
task management U مدیریت کار
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
record management U مدیریت مدارک
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
industrial management U مدیریت صنعتی
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
project management system U سیستم مدیریت پروژه
project management program U برنامه مدیریت پروژه
file management program U برنامه مدیریت فایل
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
lower level management U مدیریت سطح پایین
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
top level management U مدیریت سطح بالا
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
middle level management U مدیریت سطح متوسط
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
data U داده ها
data U مختصات
data U سوابق عناصر داده ها
known data U عناصر تیرمعلوم
known data U عناصر معلوم
data U داده
data U سوابق دانسته ها
data U دادههای اماری
data value U مقدار داده
data name U نام داده
data U ارقام
t data U دادههای ازمون
data U مفروضات
data U اطلاعات
data source U منبع داده
data sheet U ورق داده ها صفحه داده ها
data transfer U انتقال داده ها
data transmission U مخابره داده ها
data transmission U ارسال داده
data sheet U برگ داده ها
data set U ترتیب داده
data set name U نام مجموعه داده ها
data transmission U مخابره داده
data sharing U اشتراک داده
data table U جدول داده ها
data statement U حکم دادهای
data stream U سیر داده
data tablet U یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data structure U ساختمان داده ها
data termianl U پایانه دادهای
data terminal U ترمینال داده
data structure U ساختار داده ها
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
data structures U ساختارهای داده
data structure U ساخت داده ها
data transducer U مبدل داده ها
data strike U چاهک داده ها
data stream U مسیل یا نهر داده
data set U مجموعه داده ها
data set U دادگان
data pulse U ضربان داده
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data protection U حفافت داده ها
data processor U پردازنده داده ها
data processor U داده پرداز
data privacy U محرمانه بودن داده ها
data preparation U امایش داده ها
data preparation U داده امایی
data point U نقطه داده
data plotter U رسم کننده داده ها
data plotter U رسام داده ها
data banks U بانک داده ها
data packet U منبع ارسال سری داده در یک بسته
data rate U نرخ
data rate U میزان داده
data security U امنیت داده ها
data section U بخش داده ها
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data retrieval U بازیابی داده ها
data register U ثبات داده ها
data redundancy U زائد بودن داده ها
data redundancy U حشو داده ها
data reduction U تقلیل داده ها کاهش داده ها
data reduction U تقلیل داده ها
data reduction U داده کاهی
data recording U ضبط داده ها
data recording U داده نگاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com