English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
data link control U کنترل اتصال داده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
high level data link control U کنترل پیوند دادههای سطح بالا
synchronous data link control U کنترل پیوند دادهای همگام
Other Matches
data link U تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link U اتصال داده
data link U پیوند داده
data link U راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link U ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link U محور مخابرات
data link U پیوند دادهای
radio data link U ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
data link escape U گریز اتصال دادهای
data control U کنترل داده ها
control data U داده کنترلی
control data corporation U یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
data control section U بخش کنترل داده
data control block U بلاک کنترل داده ها
fine data entry control U کنترلدخولاطلاعاتعالی
fast data entry control U کنترلدخولاطاعاتسریع
data set control block U بلاک کنترل مجموعه داده ها
link U دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
link U لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
link U قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link U دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
link U تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
link U تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
link U مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
link U پیوند
link U ارتباط
link U به هم پیوستن
link U پیوند دادن
link up U عمل الحاق
link up U پیوستن
link-up U عمل الحاق
link-up U پیوستن
link U طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link U بهم پیوستن
link U متصل کردن
link U زنجیر قلاب
link U میدان گلف
link U حلقه
link U بند
link U اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
link U حلقه زنجیر
T link U اتصال سریع و طولانی داده
link U دانه زنجیر پیوند
T link U که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
link U جفت کردن
link U پیونددادن
link U نقطه الحاق
link U ملحق شدن دو یکان
link U رابط
link U الحاق ملحق
link U اتصال
link U حلقه زنجیر نوار فشنگ
link U عضو اتصال
link U نوار
link U شاخه رابط
link U رکابی
warm link U پیوند گرم
line link U خط اصلی
compression link U حلقهاتصال
link-ups U عمل الحاق
coupler link U لینک اتصال
link-ups U پیوستن
link chain U زنجیر اتصال
intermediate link U حلقه میانی
causal link U رابطه سببیت
the connecting link U علت
link register U ثبات پیوند
link road U راه فرعی
to link hands U دست بهم دادن
radio link U پیوند رادیویی
link trainer U دستگاه پروازاموز
link verb U افعالربطیمثلAppear,Be,Seem
coupler link U عضو اتصال
cuff link U دکمهسرآستین
cutter link U اتصال
common link U حلقه معمولی
communication link U تسلسل مخابراتی
communication link U رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication link U اتثال ارتباطی
communications link U پیوند مخابراتی
communication link U پیوند ارتباطی
lifting link U اتصالدنده
sleeve link U دکمه زنجیری
acetylenic link U پیوند استیلنی
acetylene link U پیوند استیلنی
split link U چاکشاخهایرابط
missing link U حلقه مفقوده
cold link U پیوند دستی
saddle link U حلقه زین دار
cold link U پیوند سرد
drag link U اتصال کششی
fuse link U رابط فیوز
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
fuse link U فشنگ فیوز
link fuse U فیوز باز
fusible link U عضو ذوب شونده
fusible link U اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
end link U حلقه پایانی
end link U حلقه انتهایی
dynamic link U پیوند پویا
fusible link U اتصال گداختنی
drag link U عضو کشش
fuse link U فیوز باز
link chain U زنجیر رابط
link attached U دور دست
link belt U نوار فشنگ
track link U اتصالشیار
link belt U نوار حلقهای جداشونده فشنگ
link attached U راه دور
link belt U تسمه رابط
link attached U دور
link belt U تسمه اتصال
link boy U مشعل دار
link bar U میله اتصال
micro to mainframe link U اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
dynamic link library U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
permissive action link U ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
link route segments U راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
open link fuse U فیوز باز
link lift vehicle U حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
data U دادههای اماری
data U مختصات
data U داده ها
data name U نام داده
data U سوابق عناصر داده ها
data U ارقام
data value U مقدار داده
data U سوابق دانسته ها
data U داده
t data U دادههای ازمون
data U اطلاعات
known data U عناصر معلوم
known data U عناصر تیرمعلوم
data U مفروضات
data compaction U فشردگی داده ها
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
data dictionary U فهرست داده ها
data channel U کانال داده
numeric data U دادههای عددی
objective data U دادههای عینی
data diddling U روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
data check U مقابله داده ها
data directory U فهرست راهنمای داده ها
data display U داده نما
data display U داده نمایی
data division U قسمت
data editing U ویرایش داده
data code U کد تخصصی
data dictionary U فرهنگ داده ها
data concentration U تمرکز داده
data compression U متراکم سازی داده ها فشردگی داده ها
data compression U متراکم سازی داده ها
data definition U تعریف داده
data communication U ارتباط داده ها
data compaction U داده فشاری
data communication U مخابره داده ها
data deletion U حذف داده ها
data communication U داد وستداطلاعات
data communication U انتقال اطلاعات
data communication U ارتباط دادهای
data collection U جمع اوری داده ها
data descriptor U توصیف گر داده ها
data dictionary U لغت نامه داده
data conversion U تبدیل داده ها
intelligence data U عناصر اطلاعات
data adapter U وفق دهنده داده
master data U شاه داده
data administrator U مسئول داده ها
data aggregate U متراکم سازی داده ها
data aggregate U دادههای متراکم
data aggregate U مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
master data U شاه دادهها
data aggregate U تراکم داده ها
data analysis U داده کاوی
master data U دادههای اصلی
data acquisition U اکتساب داده
data acquisition U اکتساب داده ها
conversion of data U تبدیل عناصر
live data U داده موثر
data strike U چاهک داده ها
logistical data U اطلاعات لجستیکی
marginal data U اطلاعات حاشیهای نقشه
input data U داده ورودی
mass data U دادههای انبوه
input data U دادههای اولیه
input data U معطیات ورودی
input data U معلومات یا دادههای ورودی
data analysis U تحلیل داده ها
data arttibute U صفت داده
data attribute U صفت داده ها
data carrier U حامل داده
data cell U یاخته داده
data cell U سلول
data cell U سلول داده
data center U مرکز داده ها
data chaining U فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
data channel U مجرای داده ها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com