Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
data general corporation
U
سازنده سیستمهای مینی کامپیوتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
control data corporation
U
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
general information data
U
اطلاعات و امار عمومی
General manager . Director general .
U
مدیر کل
corporation
U
شرکت
corporation
U
شرکت سهامی
corporation
U
شرکت بامسئولیت محدود
corporation
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporation
U
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
corporation
U
موسسه
corporation
U
که دارای شخصیت حقوقی باشند
corporation
U
گروهی از مردم
corporation
U
بنگاه
ibm corporation
U
IBشرکت
intel corporation
U
شرکت اینتل
close corporation
U
شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
close corporation
U
شرکت یا بنگاهی که توسط عده معدودی از افراد اداره میشود
microsoft corporation
U
شرکت مایکروسافت
tandy corporation
U
شرکت Tandy
Hayes Corporation
U
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
ncr corporation
U
شرکت NCR
Hayes Corporation
U
مودمی که سازگار با مجموعه دستورات Hayes At است
giant corporation
U
شرکت بزرگ
major corporation
U
شرکت سهامی بزرگ
giant corporation
U
شرکت غول پیکر
public corporation
U
شرکت سهامی عام
Hayes Corporation
U
مجموعه دستوراتی که مودمی را که حروف AT در نام آن است کنترل میکند
corporation tax
U
مالیات بر شرکتها
private corporation
U
شرکت خصوصی
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
non-resident corporation
[American E]
U
شرکت غیر ساکن
digital equipment corporation
U
سازنده انواع سیستمهای مینی کامپیوتر
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
corporation income tax
U
مالیات بر درامد شرکتها
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
Apple Computer Corporation
U
شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
Apple Computer Corporation
U
Lisa Apple و در این اواخر Apple Macintosh را ایجاد کرده است
compaq computer corporation
U
IB
general
U
مربوط به همه چیز
general
U
معمولی و نه مخصوص
general
U
شرکت مربوط به امور اداری اصلی
general
U
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
general
U
عام
general
U
ژنرال ارتشبد
general
U
همگان
general
U
کلی معمولی
general
U
جامع همگانی
general
U
متداول
general
U
عمومی
general
U
سرتیپ سرکرده
general
U
کلی
general
U
طبقه
general
U
استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
general
U
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
in general
U
به طور کلی
general
U
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
general
U
ژنرال امیر ارتش دادگاه عالی تیمسار
general
U
همگانی
general
U
سرتیپ
general porpose
U
کارهای عمومی مصارف عمومی
general principles
U
اصول کلی
general principles
U
کلیات
general psychology
U
روانشناسی عمومی
general support
U
ماموریت عمل کلی
general purpose
U
بدرد هر کاری خورنده
general supplies
U
اماد عمومی
general support
U
پشتیبانی عمومی
general theory
U
نظریه عمومی
general partnership
U
شرکت تضامنی
general plan
U
نقشه کلی
general partner
U
شریک ضامن
general tariff
U
تعرفه عمومی
general paresis
U
فلج عمومی
general support
U
یکان پشتیبانی عمومی
general plan
U
نقشه عمومی
general porpose
U
عمومی
general quarters
U
اسایشگاههای عمومی
general purpose
U
همه منظوره
general store
U
فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
general stock
U
سهام عمومی
general staff
U
ستادفرماندهی
general staff
U
ستاد عمومی
general staff
U
ستاد کل
general staff
U
ستاد ارتش
consul general
U
ژنرال قونسول
general specification
U
مشخصات عمومی قرارداد
general reserve
U
احتیاط عمومی
general representatives
U
نواب عام
general relativity
U
نسبیت عمومی
general register
U
ثبات کلی
general register
U
ثبات عمومی
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
general supplies
U
تدارکات عمومی
general stores
U
فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
general paralysis
U
فلج عمومی
general concepts
U
تدبیر عمومی
general concepts
U
تدابیر کلی روشهای کلی
general creditor
U
طلبکار عادی
general damage
U
خسارت عمومی
general damage
U
خسارت کلی
general depot
U
انبار عمومی
general depot
U
امادگاه عمومی
general discharge
U
ترخیص عمومی از خدمت سربازی
general discharge
U
خاتمه خدمت
general education
U
اموزش عمومی
general equilibrium
U
تعادل عمومی
general factor
U
عامل عمومی
general cargo
U
بار متفرقه
general cargo
U
کالای معمولی
farmer general
U
مستاجرمالیات بخش درفرانسه از7961 تاتشکیل شورای ملی
general ability
U
توانایی عمومی
general act
U
سند عمومی
general act
U
قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
general alarm
U
اژیر اعلام خطر عمومی
general allotment
U
اختصاصات عمومی
general allotment
U
سهمیه عمومی یا کلی
general amnesty
U
عفو عمومی
general assembly
U
مجلس عوام
general assembly
U
مجمع عمومی
general average
U
خسارت دریایی عمومی خسارت کلی
general cargo
U
بار عمومی
general format
U
فرمت کلی
general governor
U
استاندار
general grant
U
کمک عمومی
general meeting
U
جلسه عمومی
general meeting
U
مجمع عمومی
general meeting
U
مجمع عمومی شرکت
general message
U
پیام عمومی
general mobilization
U
بسیج عمومی
general muster
U
شیپور جمع عمومی
general muster
U
مراسم اجتماعی عمومی
general officer
U
تیمساران
general officer
U
امرای ارتش امیران
general orders
U
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general outpost
U
پاسدار عمومی
general overhaul
U
تعمیرات کلی
general meeting
U
گردهمایی عمومی
general massacre
U
قتل عام
general grant
U
کمک دولت مرکزی به مقامات محلی به عنوان مثال کمک به اموزش و پرورش استان
general headquarters
U
قرارگاه کل
general headquarters
U
سرفرماندهی کل
general index
U
شاخص کلی
general intelligence
U
هوش عمومی
general issue
U
ملزومات ارتش
general issue
U
تدارکات عمومی ارتش
general lassitude
U
سستی تب
general lassitude
U
تب سبک
general layout
U
طرح کلی
general ledger
U
معین عام
general manager
U
مدیر باشگاه
general paresis
U
جنون و فلج حاصل در اثرضایعات سیفلیسی مغز
brigadier general
U
میرپنج
lieutenant general
U
سپهبد
Solicitors General
U
دادیار
Solicitors General
U
دلال
general purpose
U
هر کاره
Solicitors General
U
مشاور حقوقی دولت که دررتبه پایین تر از دادستان است
Solicitor General
U
دادیار
Solicitor General
U
دلال
Solicitor General
U
معاون دادستان
Solicitor General
U
مشاور حقوقی دولت که دررتبه پایین تر از دادستان است
post general
U
رئیس کل پست
procurator general
U
کفیل خزانه داری
quartermaster general
U
رئیس کل کارپردازی ارتش
Attorney General
U
مدعی العموم
lieutenant general
U
سپهدار
new general catalogue
U
فهرست عمومی نوین
paymaster general
U
سررشته دار
paymaster general
U
رئیس سررشته داری رئیس کارپردازی
post general
U
رئیس اداره پست
Attorneys General
U
وزیر دادگستری
Attorneys General
U
دادستان کل
Attorneys General
U
دادستان
Attorneys General
U
مدعی العموم
Attorney General
U
وزیر دادگستری
Attorney General
U
دادستان کل
Attorney General
U
دادستان
surgeon general
U
پزشک ارشد
treasury general
U
خرانه داری کل
tresury general
U
خزانه داری کل
Governors General
U
حاکم کل
Governor General
U
استاندار
Governor General
U
والی
Governor General
U
فرماندار کل فرمانفرما
Governor General
U
حاکم کل
Solicitors General
U
معاون دادستان
major general
U
امیر تومان تومان اغا
major general
U
سرلشگر
major general
U
سرلشکر
general public
U
عامهمردم
to get a general idea of something
U
فهمیدن موقعیتی
[موضوعی]
به طور کلی
Governors General
U
فرماندار کل فرمانفرما
Governors General
U
والی
general delivery
U
پست رستانت
general delivery
U
بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
general view
U
نگاهکلی
general practice
U
وفیفهپزشکعمومیدراتاقعمل
Secretary-General
U
دبیرکل
secretary general
U
دبیرکل
directors general
U
مدیر کل
directors general
U
رئیس کل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com