Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
data base administrator
U
مسئول پایگاه داده ها
data base administrator
U
مدیرپایگاه داده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
data administrator
U
مسئول داده ها
data base
U
پایگاه داده ها
data base
U
مبنای اطلاعات
data base packages
U
management base data
data base specialist
U
متخصص پایگاه داده
data base manager
U
مدیر پایگاه داده
data base management
U
مدیریت پایگاه داده
data base management
U
مدیریت پایگاه داده ها
data base analyst
U
تحلیل گر پایگاه داده
data base environment
U
محیط پایگاه داده
distributed data base
U
پایگاه داده توزیعی
computerized data base
U
پایگاه دادههای کامپیوتری
very large data base
U
پایگاه داده بسیار بزرگ
data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
hierarchical data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
administrator
U
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrator
U
مدیر
administrator
U
رئیس
administrator
U
وصی و مجری
administrator
U
مدیر تصفیه
administrator
U
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
administrator
U
شخصی که مسول اجرا و نگهداری سیستم پایگاه داده ها است
administrator
U
شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
administrator
U
شخصی که مراقب شبکه است و وفایفی از قبیل نصب
administrator
U
فرمدار
administrator
U
متولی
dat administrator
U
adminstrator base data
network administrator
U
سرپرست شبکه
administrator of an endowed property
U
متولی مال موقوفه
r base
U
ار- بیس
first base
U
اولینپایگاه
base 0
U
پایه 01
base course
U
قشر لعاب
base course
U
قشر پی راه
sub base
U
زیر بستر
base course
U
لایه اساس قشر اساس
get to first base
<idiom>
U
موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
off base
<idiom>
U
غیر دقیق ،نادرست
sub base
U
زیر قشر
base course
U
لایه شالوده
third base
U
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
base 0
U
decimal
to base one self
U
اعتماد کردن
to base one self
U
تکیه کردن
second base
U
دومینپایگاه
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base section
U
بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base of origin
U
مبداء اصلی
base shop
U
تعمیرگاه پادگانی
base shop
U
تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base surge
U
ابر پایه قارچ اتمی
base width
U
ستبرای پایه
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base unit
U
یکای بنیادی
base unit
U
یکان مبنا
base unit
U
یکان پایگاهی
base symbol
U
علایم قراردادی مبنا
base stone
U
سنگ زیرین
base spray
U
بسک ته
base of operations
U
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
base spray
U
بسکهای ته گلوله
base speed
U
سرعت منتجه
base speed
U
سرعت مبنا
base surge
U
ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base running
U
دویدن بسوی پایگاه
base register
U
ثبات مینا
base piece
U
توپ اصلی
base piece
U
توپ مبنا
base piece
U
قبضه مبنا
base piece
U
قنداق
base piece
U
کف
base register
U
ثبات پایه
base piece
U
پایه پایه استقرار
base piece
U
مقر
base pitch
U
فاصله بین نیمرخهای مشابه دو دندانه مجاور از یک چرخ دنده
base plate
U
صفحه پای ستون
base plate
U
صفحه زیر ستون
base price
U
قیمت مبنا
base point
U
نقطه مبنا
base repair
U
تعمیر اساسی
base repair
U
تعمیرات پایگاهی
base runner
U
توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
base of origin
U
پایگاه مبداء منبع اصلی مبداء ارسال
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
base of wall
U
روپی
base reserves
U
ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
base operation
U
عملیات پایگاهی
base ore
U
کانه کم عیار
base pairing
U
جفت شدن بازی
base path
U
مسیر بین پایگاهها
base pay
U
حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
base peak
U
پیک مبنا
base ring
U
رینگ پایه
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
base period
U
زمان مبنا
base reserves
U
اماد مبنای ذخیره
base plug
U
درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
base width
U
عرض پایه پهنای پایه
defense base
U
پایگاه پدافندی
lewis base
U
باز لوویس
loctal base
U
لامپ قفلی
magneto base
U
پایه مگنت
mobilization base
U
مبنای بسیج
mobilization base
U
حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
monetary base
U
مبنای پولی
monetary base
U
پایه پولی
naval base
U
پایگاه دریایی
number base
U
مبنای عددی
number base
U
عدد پایه
defense base
U
پایگاه دفاعی
number base
U
پایه عدد
octal base
U
هشت پایهای
knowledge base
U
پایگاه اگاهی
knowledge base
U
پایگاه دانش
filbert base
U
پایگاه فریبنده
filbert base
U
پایگاه دروغین
floating base
U
پایگاه شناور دریایی
floating base
U
ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
fox base+
U
فاکس بیس پلاس
fuse base
U
پایه ی فیوز
hard base
U
سکوی پرتاب مستحکم
hard base
U
سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard base
U
باز سختbaseball
inorganic base
U
باز معدنی
inorganic base
U
باز غیر الی
knowledge base
U
پایگاه معلومات
polyacid base
U
باز چند اسیدی
polyacidic base
U
باز چند اسیدی
prisoners base
U
بازی گرگم بهوا
tax base
U
ماخذ مالیات
conjugate base
U
باز مزدوج
column base
U
پایه ستون
column base
U
ته ستون
column base
U
زیرستون
chart base
U
چارت مادر
chart base
U
چارت مبنا
center base
U
میدان مرکزی
time base
U
ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
time base
U
مبدا زمانی
bayonet base
U
پایه لامپ میخی
base on halls
U
گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
coupling base
U
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
tax base
U
مبنای مالیاتی
loktal base
U
لامپ قفلی
production base
U
مبنای تولید یا تولیدات ملی
pseudo base
U
شبه باز
return to base
U
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
schiff base
U
باز شیف
sight base
U
پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
single base
U
باروت یک حبهای
single base
U
تک مادهای
soft base
U
باز نرم
software base
U
مبنای نرم افزار
square base
U
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
staging base
U
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
stanchion base
U
زیرستون
coupling base
U
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
wheel base
U
فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
base band
U
ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
advance base
U
پایگاه مقدم صحنه عملیات
advance base
U
پایگاه جلو
hardwood base
U
پایهسختچوبی
lamp base
U
پایهلامپ
air base
U
پایگاه هوایی
magazine base
U
محلانبارخشاب
pin base
U
پایهمیله
recharging base
U
بخشتغذیه
sinister base
U
منحنیانتهایی
sprung base
U
تشکفنری
fixed base
U
پایهثابت
dexter base
U
پایهراستی
army base
U
پایگاه نیروی زمینی
base address
آدرس مبنا
base address
U
نشانی پایه
bare base
U
فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
bare base
U
پایگاه اماده نشده
bare base
U
پایگاه اشغال نشده
base of splat
U
پایهپشتصندلی
bracket base
U
پایهقلاب
centre base
U
ستونمرکزی
concrete base
U
پایهیبتونی
army base
U
پادگان نیروی زمینی
swivel base
U
پایهگردنده
telescope base
U
پایهتلسکوپ
Attic base
U
پایه ی آتنی
base-court
U
حیات بیرونی
base of a triangle
U
قاعده
[مثلثی]
[ریاضی]
base metals
U
فلز پست
base metals
U
فلزات اصلی فلزات کم بها
base metals
U
فلزات بنیانی
base metals
U
فلز پایه
base metal
U
فلز پست
base metal
U
فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal
U
فلزات بنیانی
base metal
U
فلز پایه
Asiatic base
U
پایه یونی
[آسیایی]
base rate
U
اهنگ پایه
base rate
U
نرخ پایه
wave base
U
سطحموج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com