English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crystal pulling U بلور پردازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pulling U خمیدگی
pulling boat U قایق پارویی
You are not pulling my leg , are you ? U نکند دار ؟ سر بسرم می گذار ؟
pulling ring U حلقهکشش
hair pulling U کندن مو
hair pulling U مو کنش
wire pulling U گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
pulling figure U اندیس تغییر بسامد بالا
pulling power U نیروی کشش
pulling boat U boat rowing :syn
crystal U کریستال
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal U بلور
crystal U شفاف
crystal U زلال بلوری کردن
crystal U بلور کوارتز
crystal U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal U صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal U ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
host crystal U بلور زمینه
crystal transducer U کریستالی
crystal water U اب تبلور
detecting crystal U بلور اشکارساز
distorted crystal U بلور واپیچیده
filter crystal U کریستال صافی
host crystal U بلور میزبان
crystal transducer U مبدل
crystal system U دستگاه بلور
crystal structure U ساختار بلور
crystal set U گیرنده اشکارساز
crystal set U اشکارساز کریستالی
crystal set U رادیوی ترانزیستوری
crystal rectifier U دو قطبی بلورین
crystal rectifier U دیود
crystal plane U صفحه بلور
iceland crystal U بلور ایسلند
ideal crystal U کریستال ایده ال
crystal clear U واضح-مبرهن
crystal drop U اشککریستالی
crystal button U ریسهکریستالی
x cut crystal U کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
single crystal U تک بلور
rock crystal U سنگ بلور
quasi crystal U شبه بلور
quartz crystal U بلور کوارتز
pizoelectric crystal U کریستال پیزوالکتریک
monovalent crystal U بلور تک والانسی
molecular crystal U بلور مولکولی
mixed crystal U کریستال امیخته
mixed crystal U کریستال مخلوط
metal crystal U بلور فلز
ionic crystal U بلور یونی
as clear as crystal <idiom> U مثل اشک چشم [زلال]
I cant do any crystal – gazing . U علم غیب که ندارم
crystal plane U سطح بلوری
crystal ball U انتن رادار
crystal axis U محور کریستال
crystal control U تنظیم با بلور
crystal defect U نقص بلور
crystal detector U اشکارساز بلورین
crystal diode U دیود بلوری
crystal diode U دیود
crystal energy U انرژی بلور
crystal filter U صافی بلورین
crystal allotropy U چند شکلی بلور
valence crystal U بلور کووالانسی
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls U انتن رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
liquid crystal U کریستال مایع
atomic crystal U بلور اتمی
cast crystal U بلور ریخته
colored crystal U بلور سنگین
covalent crystal U بلور کووالانسی
crystal gazer U ساحر یا جادوگر
crystal gazing U بلور بینی
crystal lattice U شبکه بلوری
crystal lattice U شبکه بلور
crystal lattice U شبکه بلورین
crystal microphone U میکروفون بلوری
crystal lattic U شبکه کریستالی
crystal mixer U ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator U نوسان ساز کریستالی
crystal growth U رشد بلور
crystal lattice U شبکه کریستالی
crystal pickup U پیکاپ بلورین
crystal grain U دانه بلوری
crystal glass U بلور
crystal plane U سطح کریستالی
crystal pickup U پیک اپ کریستالی
crystal pendant U اویز
burnout of a crystal rectifier U سوختن یکسوکننده دیودی
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid-crystal display U نمایشکریستالمایع
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
hexagonal crystal system U سیستم کریستال شش گوش
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
crystal field theory U نظریه میدان بلور
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
interplanar crystal spacing U فاصله بین صفحهای
crystal ball stopper U گلوله بلوری شیشه لیموناد
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
crystal video rectifier U یکسوکننده بلورین ویدئو
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
liquid crystal display colour pigmented U صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. U مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com