English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crystal detector U اشکارساز بلورین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
detector U ردیاب
detector U وسیلهای که میتواند تشخیص دهد
second detector U اشکارساز
first detector U یکسوساز فرکانس بالا
first detector U اشکارساز
second detector U دومین
first detector U نخستین
detector U مفتش
detector U اشکارگر
detector U اشکارساز
detector U کشف کننده موج یاب
detector U یابنده
detector U کشف کننده
detector U گیرنده حساس برای کشف واندازه گیری اشعه مادون قرمز
detector U کاراگاه
insulation detector U دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
lie detector U دستگاه کشف دروغ
lie detector U دروغیاب
lindberg detector U اشکارساز لیندبرگ
linear detector U اشکارساز خطی
maximum detector U اشکارساز حداکثر
nuclear detector U اشکارساز هستهای
phase detector U اشکارساز فاز
regenerative detector U اشکارساز تشدیدی
diode detector U یکسوسازدیودی
lie detector U دروغ سنج
ratio detector U اشکارساز نسبت
impluse detector U اشکارسازجریان ضربهای
impluse detector U مدولاتور ایمپولز
detector tube U لامپ اشکارساز
detector paper U کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
detector circuit U مدار اشکارساز
electrolytic detector U اشکارساز الکترولیتی
current detector U اشکارساز جریان
fault detector U اشکارساز خطا
detector crayon U مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
gas detector U اشکارساز گازی
grid detector U اشکارساز شبکه
grid detector U یکسوسازشبکه
ground detector U اشکارساز اتصال با زمین
ground detector U تستر زمین
ground detector U اشکارساز زمین
diode detector U اشکارسازی دیودی
activation detector U دستگاه تعیین غلظت نوترون
video detector U اشکارساز ویدئو
metal detector U فلزیاب
silicon detector U دیود سیلیسیم دار
contact detector U اشکارساز کنتاکتی
flame ionization detector U اشکارساز یونش شعلهای
hydrogen flame detector U اشکارساز شعلهای هیدروژن
vacuum tube detector U اشکارساز با لامپ خلاء
signal quality detector U اشکارگر کیفیت سیگنال
anode band detector U اشکارسازی اندی یکسوسازی اندی
electron capture detector U اشکارساز الکترون گیراندازی
crankcase mist detector U اشکارساز الودگی روغن
sweep potential detector U اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
barrier layer detector U اشکارساز لایه سدی
grid leak condenser detector U اشکارسازی با خازن ومقاومت نشتی
crystal U بلور
crystal U کریستال
crystal U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal U ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal U صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal U زلال بلوری کردن
crystal U شفاف
crystal U بلور کوارتز
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
iceland crystal U بلور ایسلند
filter crystal U کریستال صافی
distorted crystal U بلور واپیچیده
rock crystal U سنگ بلور
x cut crystal U کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
as clear as crystal <idiom> U مثل اشک چشم [زلال]
quasi crystal U شبه بلور
quartz crystal U بلور کوارتز
pizoelectric crystal U کریستال پیزوالکتریک
monovalent crystal U بلور تک والانسی
molecular crystal U بلور مولکولی
mixed crystal U کریستال امیخته
mixed crystal U کریستال مخلوط
metal crystal U بلور فلز
crystal button U ریسهکریستالی
ionic crystal U بلور یونی
crystal drop U اشککریستالی
crystal clear U واضح-مبرهن
I cant do any crystal – gazing . U علم غیب که ندارم
ideal crystal U کریستال ایده ال
host crystal U بلور میزبان
host crystal U بلور زمینه
single crystal U تک بلور
crystal ball U انتن رادار
crystal diode U دیود
crystal filter U صافی بلورین
crystal gazer U ساحر یا جادوگر
crystal gazing U بلور بینی
crystal glass U بلور
crystal energy U انرژی بلور
crystal grain U دانه بلوری
crystal growth U رشد بلور
crystal lattic U شبکه کریستالی
crystal lattice U شبکه بلورین
crystal lattice U شبکه بلوری
crystal diode U دیود بلوری
crystal defect U نقص بلور
crystal control U تنظیم با بلور
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls U انتن رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
liquid crystal U کریستال مایع
atomic crystal U بلور اتمی
cast crystal U بلور ریخته
colored crystal U بلور سنگین
covalent crystal U بلور کووالانسی
valence crystal U بلور کووالانسی
crystal allotropy U چند شکلی بلور
crystal axis U محور کریستال
crystal lattice U شبکه کریستالی
crystal lattice U شبکه بلور
crystal plane U سطح کریستالی
crystal plane U صفحه بلور
crystal system U دستگاه بلور
crystal pulling U بلور پردازی
crystal rectifier U دیود
crystal rectifier U دو قطبی بلورین
crystal set U رادیوی ترانزیستوری
crystal set U اشکارساز کریستالی
crystal transducer U کریستالی
crystal set U گیرنده اشکارساز
crystal structure U ساختار بلور
crystal plane U سطح بلوری
crystal transducer U مبدل
detecting crystal U بلور اشکارساز
crystal microphone U میکروفون بلوری
crystal mixer U ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator U نوسان ساز کریستالی
crystal water U اب تبلور
crystal pendant U اویز
crystal pickup U پیکاپ بلورین
crystal pickup U پیک اپ کریستالی
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
crystal video rectifier U یکسوکننده بلورین ویدئو
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid-crystal display U نمایشکریستالمایع
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
burnout of a crystal rectifier U سوختن یکسوکننده دیودی
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
interplanar crystal spacing U فاصله بین صفحهای
hexagonal crystal system U سیستم کریستال شش گوش
crystal field theory U نظریه میدان بلور
crystal ball stopper U گلوله بلوری شیشه لیموناد
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
liquid crystal display colour pigmented U صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. U مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com