Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crossing points
U
نقطه تلاقی
crossing points
U
محل برخورد دو خط
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crossing
U
رژه رونده
crossing
U
مسیررژه
crossing
U
نقطه تقاطع
crossing over
U
تبادل ژنی
crossing out
U
قلم خوردگی
crossing
U
نقطه تلاقی دوراهی
crossing
U
هدف عبورکننده در مسیر رژه
crossing
U
عبور
crossing the t
U
قطع کردن راه ستون دشمن
crossing
U
محل تقاطع
crossing
U
دوراهی
crossing
U
گذرگاه
pedestrian crossing
U
گذرگاه پیاده
pedestrian crossing
U
گذرگاه پیادگان
street crossing
U
چهارراه
grade crossing
U
تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
grade crossing
U
تقاطع راه اهن
grade crossing
U
تقاطع شاهراه
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
double-crossing
U
نارو زدن
crossing tower
U
برج تقاطع در کلیسا
street crossing
U
تقاطع
built up crossing
U
قطعه ریل متقاطع
crossing target
U
هدف متحرک
crossing target
U
هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
crossing target
U
هدفهای متحرک عرضی
crossing the line
U
عبور از استوا
deliberate crossing
U
عبور با فرصت از رودخانه
flank crossing
U
دور زدن جناح دشمن
flank crossing
U
عبوراز جناح دشمن
forced crossing
U
عبور اجباری از رودخانه
ford crossing
U
تقاطع جاده با مجاری ابگذر
crossing site
U
محل پایاب
crossing site
U
محل گذار
occupation crossing
U
پل اختصاصی
occupation crossing
U
پل محلی
cart crossing
U
گذرگاه ارابه
cattle crossing
U
گذرگاه چارپایان
crossing the line
U
عبور از خط استوا
crossing area
U
منطقه عبور
crossing line
U
خط تقاطع
crossing plane
U
سطح تقاطع
crossing site
U
محل عبور اجباری
hasty crossing
U
عبور تعجیلی از رودخانه
crossing point
U
محل برخورد دو خط
crossing point
U
نقطه تلاقی
criss-crossing
U
همبر کردن
criss-crossing
U
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crossing
U
بهطور متقاطع حرکت کردن
How long does the crossing take?
U
چه مدت این مسافرت دریایی طول می کشد؟
criss-crossing
U
یکوری
level crossing
U
محل تقاطع دو خط راه اهن
level crossing
U
گذرگاه همکف
criss-crossing
U
به طور ضربدر
level crossing
U
گذر همتراز
double-crossing
U
دورویی کردن خیانت کردن
crossing area
U
منطقه گذار منطقه پایاب
criss-crossing
U
چلیپایی کردن
criss-crossing
U
با ضربدر مشخص کردن
criss-crossing
U
برخورد
criss-crossing
U
کج
wading crossing
U
عبور از پایاب
wading crossing
U
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
zebra crossing
U
خط عابر پیاده
criss-crossing
U
پایی
criss-crossing
U
همبر
criss-crossing
U
امضای اشخاص بیسواد
criss-crossing
U
طرحچلیپایی
criss-crossing
U
سردرگمی
criss-crossing
U
سوتفاهم
pelican crossing
دکمه ای که با زدن آن عبور و مرور قطع میشود
level crossing sign
U
علامتخطعبور
level crossing bell
U
زنگخطعبور
heading crossing angle
U
زاویه بین سمت مسیرهواپیمای رهگیر و هواپیمای هدف در لحظه درگیری
crossing barrier mechanism
U
قالبفلزی
points
U
پلاتین دلکو
points
U
قطبهای پلاتین
at all points
U
درهمه جا
at all points
U
در همه نقاط
points lever
U
اهرم پلاتینی
interactional points
U
نقاط تماس
intercardinal points
U
جهات فرعی
vital points
U
نقاط حساس بدن
points signal
U
نقاطعلامتدار
intermediate points
U
جهات میانی
To score points.
U
امتیاز آوردن ( ورزش )
key points
U
نقاط حساس
To win on points.
U
با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
points motor
U
موتورپلاتینی
distance between two points
U
فاصله دو نقطه
[ریاضی]
[فیزیک]
points of sailing
U
نقاطقایقسواری
direction of points
U
جهتیاب
the four cardinal points
U
جهات اربعه
stadia points
U
تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
quadrantal points
U
جهات فرعی
points of order
U
اخطار نظامنامهای
quadrantal points
U
نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
pressure points
U
نقطههای گیرنده فشار
p is nine points of the law
U
تصرف شرط عمده مالکیت است
sticking points
U
نقطهی عدم تحرک
sticking points
U
مرز ناجنبایی
needle points
U
نوکهای سوزنی
loss on points
U
باخت با امتیاز
lagrangian points
U
نقاط لاگرانژی
sticking points
U
حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند
key points
U
نقاط مهم
sticking points
U
نکتهی مورد بحث یا منازعه
sticking points
U
نکتهیاصلی
win on points
U
پیروزی با امتیاز
interactional points
U
نقاط تلاقی
check-points
U
علامتی در نزدیکی خط اغاز هرکدام از نقاط معین توقف در نوعی مسابقه دوصحرانوردی به کمک نقشه وقطبنما
match points
U
اخرین امتیاز
boiling points
U
نقطه غلیان
boiling points
U
عصبانیت
boiling points
U
نقطه جوش
talking points
U
نکته یا دلیل مهم بحث وگفتگو
decimal points
U
ممیز
decimal points
U
ممیز اعشاری
decimal points
U
نقطه اعشار
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
rallying points
U
محل تجمع مجدد
rallying points
U
محل تجمع برای تجدید قوا محل جمع اوری یکانها یا خودروها
exclamation points
U
علامت تعجب
exclamation points
U
این علامت !
turning points
U
نقطه برگشت
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
turning points
U
نقطه چرخش
turning points
U
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning points
U
نقطه لولای چرخش
freezing points
U
نقطه انجماد
freezing points
U
درجه یخ بندان
decimal points
U
ممیز اعشار
points of view
U
نقطه نظر
cardinal points
U
چهار جهت اصلی
contact points
U
نوکهای کنتاکت
boiling points
U
درجه جوش
design points
U
ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
fourteen points
U
اصول چهارده گانه
fourteen points
U
طرح برنامهای برای صلح که "وودرو ویلسن " رئیس جمهور امریکا در 8 ژانویه 8191 ضمن خطابهای به کنگره امریکا اعلام کرد و درواقع پیامی به کلیه ملل ودول جهان تلقی شد
ignition points
U
پلاتین دلکو
cardinal points
U
جهات اصلی
ignition points
U
پلاتین
points of view
U
دیدگاه
points of view
U
نظریه
points of view
U
دید
points of view
U
لحاظ
check-points
U
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
awarding of points
U
امتیاز دادن
cardinal points effect
U
اثر چهار جهت اصلی
cardinal points effect
U
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
bay with black points
U
کهر دست وپا مشکی
all points addressable mode
U
حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
all points addressable graphics
U
نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
remote-controlled points
U
نقطهکنترلازراهدور
manually-operated points
U
مدیریتدستینقاط
bay with black points
U
قره کهر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com