English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
criterion trials U کوششهای ملاکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trials U محاکمه
trials U مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trials U امتحان ها
trials U آزمایش ها
trials U آزمون ها
trials U تست ها
trials U محاکمه محاکمه کردن
trials U دادرسی
trials U ازمایش امتحان
trials U رنج
trials U کوشش
trials U سعی
trials U ازمایش
trials U امتحان
trials U امتحان کردن
trials U ازمایش کردن ازمایشی
criterion U مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
criterion U سنجه
criterion U معیار
criterion U محک
criterion U معیار نشان قطعی
criterion U مقیاس
criterion U میزان
criterion U ملاک
criterion U ضابطه
dock trials U ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
practice trials U کوششهای تمرینی
pareto criterion U معیار پاراتو
pareto criterion U ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
validity criterion U ملاک اعتبار
kaldor criterion U مطرح گردید
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
bergson criterion U ضابطه برگسون
bergson criterion U ضابطهای که نشان میدهد هر تغییری که موجب کاهش مطلوبیت شود نامطلوب است
criterion analysis U تحلیل ملاک
criterion contamination U ناخالصی ملاک
criterion group U گروه ملاک
criterion of degeneracy U معیار تبهگنی
kaldor criterion U ضابطه کالدور
scitovsky double criterion U که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
criterion refernced tests U ازمونهای ملاکی
air quality criterion U معیار کیفیت هوا
scitovsky double criterion U معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com