English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crest clearing graph U نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
crest U کلاله
crest U قله
crest U بالاترین درجه
crest U ستیغ
crest U به بالاترین درجه رسیدن
crest U مانع
crest U نوک
crest U خط الراس
crest U نوک تیزی راس خاکریز
crest U کاکل
crest U یال
crest U تاج
crest U یال [حیوانات و جانور شناسی]
crest value U جریان بیشینه
crest U تاج سد
crest fallen U تاج
military crest U خط الراس نظامی
hill crest U قله تپه
crest fallen U سرافگنده
crest elevation U فرازای تاج
hill crest U نوک تپه
hill crest U خط الراس
crest fallen U خوار
crest level U یال
crest fallen U افتاده
crest elevation U فرازای ستیغ تراز ستیغ
crest of spillway U سرآبسطحسد
crest clearance U بازی نوک پیچ
clearing U مکان مسطح
clearing U بوته کنی
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing U سترده
clearing U تسویه تسطیح
clearing U پاک کردن
clearing U جمع کردن
clearing U تسطیح
clearing U تهاتر بانکی
clearing U تعویض اطلاعات در یک ثبات یاخانه حافظه یا واحد ذخیره با صفر یا جای خالی پاک کردن متن و یا تصاویرگرافیکی روی صفحه نمایش
clearing U تسویه
clearing U تبرئه
clearing U نقل وانتقال بانکی
arch center for crest U مرکز قوس ستیغ
arch center for crest U مرکزانحنای ستیغ
arch center for crest U مرکز خمیدگی ستیغ
central angle at crest U فرجه ستیغ
centre of crest circle U مرکز خمیدگی
downstream radius of crest U شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
included angle of crest U فرجه ستیغ
centre of crest circle U مرکز انحنای ستیغ
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
clearing bank U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing station U پست تخلیه بیماران
clearing bank U بانک پس انداز
clearing banks U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
clearing banks U بانک پس انداز
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
clearing agreement U موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
clearing block U قطعه بازدارنده
clearing block U قطعه ممانعت از بسته شدن کولاس
clearing iron U جاده پاک کن
clearing iron U سنگ پس زن
clearing of jungle U پاکسازی جنگل
clearing operations U عملیات مین روبی
clearing operations U عملیات پاک کردن مین
clearing house U اطاق پایاپای
clearing house U دفتر تسویه حساب
clearing house U شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
clearing out [of a place] U اخراج [از مکانی]
clearing houses U قسمت تهاتر دربانکها
clearing houses U اتاق تهاتر
clearing houses U شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing houses U شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing houses U دفتر تسویه حساب
clearing house U شرکتی که حسابها راتسویه میکند
clearing house U اتاق تهاتر
clearing house U قسمت تهاتر دربانکها
clearing houses U اطاق پایاپای
clearing and switch buying U توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
market clearing price U قیمت تعادل در بازار
paying off [clearing off] [repayment] U بازپرداخت [پرداخت کامل اقساط]
x y graph U نمودار x-y
graph U نگاره
graph U رسم
graph U اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graph U نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
graph U وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graph U با نمودار نشان دادن
graph U گراف
graph U نگار
graph U نمودار
graph U نمایش هندسی
graph U نقشه هندسی گرافیک
graph U هجای کلمه
graph U طرح خطی
progarm graph U گراف برنامه
isomorphic graph U گراف هم ریخت
line graph U نمودار خطی
logarithmic graph U نمودار لگاریتمی
structural graph U گراف ساختاری
reaction graph U گراف واکنش
graph follower U دنبال گر گراف
picture graph U نمودار تصویری
pie graph U نمودار مدور
pie graph U نمودار گرد
planar graph U گراف مستوی
graph invariants U ناورداهای گراف
bar graph U نمایش میلهای
circle graph U نمودار دایرهای
directed graph U گراف جهت دار
derivation graph U ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
cyclic graph U گراف دوری
current graph U نمودار فعلی
area graph U نمودار ناحیهای
graph paper U کاغذ شطرنجی
acyclic graph U نگاره سازی ناچرخه یی
graph paper U کاغذ گراف
bar graph U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
bar graph U نمودار میلهای
constitutional graph U گراف سرشتی
graph theory U تئوری گراف
column graph U نمودار ستونی
complete graph U گراف کامل
graph theory U نظریه گرافها
graph solution U حل ترسیمی
frequency graph U نمودار بسامد
connected graph U گراف همبسته
graph paper U کاغذ میلیمتری
connected acyclic graph U گراف همبسته نادوری
stacked column graph U نمودار ستونی انباشته
road movement graph U منحنی مسیر راهپیمایی
road movement graph U گرافیک راهپیمایی
proportional pie graph U نمودار گرد متناسب
dual y axis graph U نمودار با دو محور y
paired bar graph U نمودار میلهای مزدوج
exploded pie graph U نمودار گرد تفکیک شده
linked pie/column graph U نمودار گرد و ستونی پیوسته
mixed column line graph U نمودار ستونی- خطی ترکیبی
one hyndred percent column graph U نمودار یکصد درصد ستونی
high/low/close/open graph U نمودار بالا / پایین / بسته /باز
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com