Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crest clearance
U
بازی نوک پیچ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crest
U
کاکل
crest
U
خط الراس
crest
U
نوک
crest
U
یال
crest
U
مانع
crest
U
تاج
crest
U
کلاله
crest
U
قله
crest
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
crest
U
بالاترین درجه
crest
U
به بالاترین درجه رسیدن
crest
U
ستیغ
crest value
U
جریان بیشینه
crest
U
تاج سد
crest
U
نوک تیزی راس خاکریز
military crest
U
خط الراس نظامی
crest level
U
یال
crest fallen
U
افتاده
crest fallen
U
تاج
crest fallen
U
خوار
crest fallen
U
سرافگنده
crest elevation
U
فرازای ستیغ تراز ستیغ
crest of spillway
U
سرآبسطحسد
hill crest
U
خط الراس
hill crest
U
نوک تپه
hill crest
U
قله تپه
crest clearing
U
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
crest elevation
U
فرازای تاج
arch center for crest
U
مرکزانحنای ستیغ
crest clearing graph
U
نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
arch center for crest
U
مرکز قوس ستیغ
arch center for crest
U
مرکز خمیدگی ستیغ
central angle at crest
U
فرجه ستیغ
included angle of crest
U
فرجه ستیغ
centre of crest circle
U
مرکز خمیدگی
centre of crest circle
U
مرکز انحنای ستیغ
downstream radius of crest
U
شعاع انحنای ستیغ در پایاب شعاع انحنای ستیغ در پایین دست
clearance
U
تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance
U
اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance
U
فضای بیکار
clearance
U
تعیین صلاحیت کردن
clearance
U
برداشتن مانع
clearance
U
گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance
U
اختیار
clearance
U
اجازه زدودگی
clearance
U
تولرانس
clearance
U
پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance
U
فاصله باز
clearance
U
صلاحیت
clearance
U
ترخیص کالا ازگمرک
clearance
U
فاصله
clearance
U
ترخیص گمرکی
clearance
U
مجوز دستیابی به یک فایل
clearance
U
ترخیص
clearance
U
تصفیه
clearance
U
تهاتر
clearance
U
مفاصا
clearance
U
بازی
clearance
U
فضای بازی
clearance
U
هوا فضای خالی فاصله
road clearance
U
تخلیه کردن جاده
excess clearance
U
تولرانس زیاده از حد
flight clearance
U
تعیین امنیت پرواز
flight clearance
U
اجازه پرواز
height clearance
U
ارتفاع مجاز
security clearance
U
داشتن صلاحیت خدمتی
valve clearance
U
لقی سوپاپ
security clearance
U
برگ عدم سوء پیشینه
security clearance
U
تاییدصلاحیت
security clearance
U
تایید صلاحیت کردن
road clearance
U
انضباط و نظم حرکت در جاده
site clearance
U
تخلیه کارگاه
road clearance
U
تخلیه جاده
presumption of clearance
U
فرض برائت درامور مدنی
presumption of clearance
U
اصل برائت
overhead clearance
U
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
minus clearance
U
تولرانس منفی
terrain clearance
U
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
mine clearance
U
مین روبی کردن
mine clearance
U
پاک کردن مین
tooth clearance
U
بازی دندانه
minimum clearance
U
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
fitting clearance
U
بازی مناسب
clearance from obligation
U
برائت ذمه
clearance fit
U
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
clearance diving
U
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clearance diagram
U
قواره
clearance capacity
U
فرفیت تخلیه بار اسکله
clearance capacity
U
فرفیت تخلیه بار
clearance angle
U
زاویه ازاد
certificate of clearance
U
مفاصا حساب
approach clearance
U
اجازه تقرب
approach clearance
U
اجازه فرود
clearance volume
U
کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
clearance sale
U
فروش به منظور تصفیه حراج
clearance in ward
U
گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
customs clearance
U
ترخیص از گمرک
clearance space
U
چاک
clearance rate
U
نواخت جمع کردن مین
clearance rate
U
نواخت مین روبی
clearance sales
U
فروش به منظور تصفیه حراج
clearance papers
U
اسناد خروج کشتی از بندر
clearance outwards
U
مجوز خروج کشتی
clearance outwards
U
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance inwards
U
مجوز ورود کشتی
clearance inwards
U
اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards
U
ورود کشتی به محوطه گمرک
hot valve clearance
U
فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
bankers automated clearance system
U
سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
air traffic control clearance
U
اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com