Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cracking
U
شکستن هیدروکربورهای متشکله نفت خام و تبدیل ان به هیدروکربورهای سبکتر
cracking
U
ترک خوردگی
cracking
U
شکافتگی
cracking
U
شکستن
cracking
U
تجزیه
cracking
U
وارد کردن گرما و معمولافشار برای شکستن هیدروکربنهای کمپلکس گاه درحضور کاتالیزور
cracking
U
کراکینگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to get cracking
U
شروع کردن
[به کاری]
[اصطلاح روزمره]
get cracking
<idiom>
U
عجله کردن
season cracking
U
ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
resistance to cracking
U
مقاوم در برابر شکستگی
map cracking
U
ترکهای نقش وار
cold cracking
U
ترک خوردگی فلز سرد
advance cracking
U
ترکهای عمیق
cat cracking
U
کراکینگ با کاتالیزور
To set to work. To get cracking.
U
دست بکار شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com