Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
councillor of embassy
U
مستشار سفارتخانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
embassy
U
سفارت کبری
embassy
U
سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassy
U
سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
embassy
U
سفارت
embassy
U
ایلچی گری سفارت خانه
councillor
U
کنکاشگر
councillor
U
عضو شورا عضو انجمن
councillor
U
مشاور مستشار
councillor
U
رایزن
secretary of embassy
U
دبیر سفارت
secretary of embassy
U
منشی سفارت
councillor at ministry
U
مشاور یامستشار سفارتخانه
councillor at ministry
U
وزیر مشاور
councillor of legation
U
مستشار سفارتخانه
municipal councillor
U
عضو انجمن شهر
privy councillor
U
عضو هیئت رایزنان سلطنتی
charge d'affaires of the embassy
U
کاردار موقت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com