English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cordon bleu U روبان آبی
cordon bleu U برجسته
cordon bleu U ممتاز
cordon bleu U نخبه
cordon bleu U دلاور روحالقدس
cordon bleu U دارندهی نشان روبان آبی
cordon bleu U آدم برجسته
cordon bleu U گوشتی که در میان آن ژامبون و پنیر قرار داده و سرخمیکنند و معمولا با سس سرو میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cordon U کمربند
cordon U حبس شاه شطرنج
cordon U قرنطینه
cordon U ازاره سنگی
cordon U سرپوش دیوار
cordon U یک عده پاسبان یانظامی که درفواصل معین محلی رااحاطه کنند خط قرنطینه
cordon U قیطان
cordon U سرپوش دیواره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com