Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
convergence zone
U
منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
convergence
U
تقارب
convergence
U
همگرائی
convergence
U
تقارب نصف النهارات کج کردن کجی
convergence
U
کجی شبکه
convergence
U
انحراف
convergence
U
همگرایی
d.c. convergence
U
همگرایی استاتیک
angle of convergence
U
زاویه انحراف
dynamic convergence
U
همگرایی دینامیک
true convergence
U
سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
true convergence
U
انحراف جغرافیایی
convergence factor
U
ضریب همگرایی
convergence factor
U
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
convergence factor
U
ضریب کجی شبکه
convergence coil
U
پیچک همگرا
grid convergence
U
تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
radius of convergence
U
شعاع همگرایی
[ریاضی]
angle of convergence
U
زاویه تقرب زاویه پارالاکس
static convergence
U
همگرایی استاتیک
inner zone
U
منطقه اتش داخلی
zone
U
بخش
inner zone
U
منطقه داخلی
zone
U
قلمرو
zone
U
منطقه عمل
zone
U
مدارات
zone
U
منطقه
zone
U
ناحیه
zone
U
ناحیهای شدن
zone
U
محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone
U
حوزه
zone
U
منطقه ناحیه
zone
U
کمربند
zone
U
مدار
zone
U
محوطه
zone
U
ناحیه دسته بندی
zone
U
منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone
U
ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone
U
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone
U
منطقه دفاعی
zone
U
دفاع منطقهای
zone
U
زون
zone
U
نوار
zone
U
حیطه محدوده
zone
U
کمربند حبه باروت
safety zone
U
بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
red zone
U
دایره قرمز صفحه هدفگیری
plastic zone
U
منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
strike zone
U
منطقه خط سیر
sensitive zone
U
منطقه حساس
life zone
U
منطقه زیست شناسی
separation zone
U
منطقه حد
saturated zone
U
منطقه اشباع
shadow zone
U
منطقه کور عمق اب
skip zone
U
منطقه کور رادیویی
somatosensory zone
U
منطقه حسهای تنی
prohibited zone
U
حریم
prohibited zone
U
منطقه ممنوعه
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
منطقه فرود
kill zone
U
منطقه کشتاردشمن
kill zone
U
کشتارگاه
joint zone
U
منطقه مشترک
intertidal zone
U
نوار کشندی
intertidal zone
U
نوار جذر و مدی
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
life zone
U
منطقه حیاتی
plastic zone
U
منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
neutral zone
U
منطقه بی طرف
pickup zone
U
منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
photic zone
U
نوار نوری
oral zone
U
ناحیه دهانی
neutral zone
U
منطقه بیطرف
neutral zone
U
منطقه خنثی
limnetic zone
U
لایه نورگیر اب
intermediate zone
U
ناحیه ی میانی
strike zone
U
سیرمجاز گوی چوگان زن
zone of contact
U
ناحیه تماس
zone of contact
U
محل برخورد
zone of dispersion
U
منطقه پراکندگی گلوله ها
zone of fire
U
منطقه تیر
zone of fire
U
منطقه اتش منطقه تیراندازی
zone punch
U
سوراخ دسته بندی
zone purification
U
تصفیه منطقهای
zone refining
U
پالایش منطقهای
zone ride
U
کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone time
U
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
attacking zone
U
منطقهحمله
defending zone
U
نقطهدفاعی
service zone
U
بخشسرویسزدن
battle zone
U
منطقهجنگی
exclusion zone
U
مکانممنوعه
smokeless zone
U
مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
zone of aeration
U
منطقه هواگیر
zone of action
U
منطقه عملیات یکان
zone of action
U
منطقه عمل
sublittoral zone
U
نوار زیر کرانهای
sublittoral zone
U
زون زیرکرانهای
tensile zone
U
منطقه کششی
the frigid zone
U
منطقه افسرده
the frigid zone
U
منطقه منجمده
torrid zone
U
منطقه حاره
weight zone
U
مربع وزن گلوله
school zone
U
قلمرومدرسه
zone bits
U
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
zone bits
U
بیت منطقه بیت دسته بندی
zone decimal
U
دسته بندی اعشاری
zone decimal
U
دسته بندی ده دهی
zone defence
U
دفاع منطقهای
zone fire
U
اتش درو
zone fire
U
اتش درو در عمق
zone of acceptability
U
منطقه قابل قبول
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
interference zone
U
ناحیه ی تداخل امواج
buffer zone
U
منطقه پیشگیری
coastal zone
U
منطقه ساحلی
combat zone
U
منطقه رزم
combat zone
U
منطقه رزمی منطقه نبرد
communication zone
U
منطقه مواصلات
commutation zone
U
ناحیه کموتاسیون
contiguous zone
U
منطقه مجاور
contiguous zone
U
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
control zone
U
منطقه کنترل هوایی
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
danger zone
U
منطقه خطر
dead zone
U
زاویه بیروح
defense zone
U
منطقه پدافند
demilitarized zone
U
منطقه بی طرف
demilitarized zone
U
منطقه غیرنظامی
blind zone
U
منطقه کور
beatten zone
U
منطقه مضروبه
buffer zone
U
منطقه تامین
buffer zone
U
منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
time zone
U
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zone
U
منطقه ساعتی جهانی
active zone of well
U
حوزه فعال چاه
erogenous zone
U
ناحیه شهوتزا
active zone of well
U
حوزهای که چاه را تغذیه میکند
aeration zone
U
منطقه هواگیر
aphotic zone
U
طبقه تاریک اقیانوس
aphotic zone
U
لایه تاریک اقیانوس
attack zone
U
منطقه حمله
attacting zone
U
منطقه دروازه
back zone
U
منطقه عقب زمین والیبال
beatten zone
U
منطقه مورد اصابت
depletion zone
U
ناحیه تخلیه
drop zone
U
منطقه فرود
grid zone
U
منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
end zone
U
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
equisignal zone
U
منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
exchange zone
U
فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
genital zone
U
ناحیه تناسلی
extraction zone
U
منطقه پرتاب بار
floral zone
U
منطقه گیاهی
identification zone
U
منطقه تشخیص هدف
forbidden zone
U
ناحیه ممنوع
free zone
U
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone
U
منطقه ازاد تجاری
frigid zone
U
منطقه منجمده
heating zone
U
منطقه یا ناحیه حرارتی
end zone
U
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
drop zone
U
منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
indifference zone
U
ناحیه خنثی
intemperate zone
U
منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
drop zone
U
منطقه فرود چترباز
free zone
U
منطقه ازاد
identification zone
U
منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
edge zone
U
اطراف لبه
edge zone
U
ناحیه لبه
hypnogenic zone
U
ناحیه خواب زا
hot zone
U
ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
heat affected zone
U
ناحیه پیوند
air surface zone
U
منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
air surface zone
U
منطقه عملیات ضد زیردریایی
hot temperature zone
U
ناحیه بسیار گرم
heat affected zone
U
منطقه حرارت دیده
root-hair zone
U
بخشموییریشه
exclusive economic zone
U
منطقه اقتصادی انحصاری
zone of rock fracture
U
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
desired ground zone
U
صفر زمین مورد نظر
depth of hardening zone
U
عمق ناحیه سخت گردانی
depth of hardening zone
U
عمق سختی
warm substeppic zone
U
نوار نیمه جلگهای گرم
effective beaten zone
U
منطقه ضربت موثر
effective beaten zone
U
منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
desired ground zone
U
نقطه ترکش اتمی مطلوب
zone of rock flowage
U
منطقه سنگهای روان
the loose the maiden zone
U
ازاله بکارت کردن
blind bombing zone
U
منطقه بمباران محدود
forbidden energy zone
U
ناحیه انرژی ممنوع
contingent zone of fire
U
منطقه اتش احتمالی توپخانه
drop zone control center
U
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
runway touchdown zone marking
U
علامتتماسهواپیمابازمین
Few reporters dared to enter the war zone.
U
چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com