Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
controlled sampling
U
نمونه گیری کنترل شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
sampling
U
نمونه
sampling
U
نمونه برداری
sampling
U
نمونه برداری مزه کردن
sampling
U
نمونه گیری
controlled
U
مهار شده
controlled
U
کنترل شده
self controlled
U
خوددار
self-controlled
U
خوددار
sampling error
U
خطای نمونه گیری
sampling error
U
اشتباه نمونه گیری
sampling equipment
U
دستگاه نمونه گیر
sampling distribution
U
توزیع نمونه گیری
sampling bias
U
سوداری نمونه گیری
random sampling
U
نمونه گیری تصادفی
quota sampling
U
نمونه گیری سهمیهای
fractional sampling
U
نمونه گیری مکانیکی
double sampling
U
نمونه گیری چندگانه
domal sampling
U
نمونه گیری خانواری
sampling variability
U
تغییر پذیری نمونه گیری
sampling in motion
U
نمونه برداری در حال انتقال
time sampling
U
نمونه گیری زمانی
stratified sampling
U
نمونه گیری لایهای
sampling unit
U
واحد نمونه گیری
sampling theory
U
نظریه نمونه گیری
sampling tests
U
ازمایشهای نمونهای
sampling test
U
ازمون نمونهای
sampling servo
U
دستگاه نمونه گیری خودکار
sampling rate
U
نرخ نمونه برداری
sampling population
U
جامعه نمونه گیری
sampling offer
U
عرضه ازمایشی
two stage sampling
U
نمونه گیری دو مرحلهای
accumulative sampling
U
نمونه گیری پیاپی
behavior sampling
U
نمونه گیری از رفتار
area sampling
U
نمونه گیری منطقهای
area sampling
U
نمونه گیری منطقه یی
activity sampling
U
نمونه گیری از فعالیت
cluster sampling
U
نمونه گیری خوشهای
acceptance sampling
U
پذیرش کالاپس از نمونه برداری
acceptance sampling
U
نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
biased sampling
U
نمونه برداری غیرتصادفی
controlled atmosphere
U
گاز محافظ
controlled atmosphere
U
اتمسفر کنترل شده
controlled area
U
منطقه کنترل شده
remote-controlled
U
دستگاهکنترلازراهدور
controlled atmosphere
U
جو واپاده
controlled atmosphere
U
هواسپهر واپاده
controlled burning
U
اتش زنی کنترل شده
controlled area
U
منطقه ممنوعه
controlled airspace
U
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
controlled airspace
U
فضای هوایی کنترل شده
controlled variable
U
متغیر کنترل شده
close controlled
U
رهگیری بروش کنترل نزدیک
close controlled
U
همکاری نزدیک
controlled mosaic
U
موزاییک کنترل شده
controlled interception
U
رهگیری کنترل شده
radio-controlled
U
وسیلهایکهبوسیلهسیگنالهایرادیوییکارکند
display controlled
U
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
controlled war
U
جنگ پیش تنظیم
controlled war
U
جنگ محدود
controlled net
U
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
controlled mosaic
U
موزاییک تنظیم شده
controlled company
U
شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
controlled inventory
U
موادکنترل شده اقلام بررسی شده
controlled inventory
U
اقلام ذخیره کنترل شده
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
controlled exercise
U
تمرین کنترل شده
controlled exercise
U
مانور کنترل شده
controlled environment
U
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
controlled effects
U
جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
controlled effects
U
اثرات کنترل شده
controlled economy
U
اقتصادارشادی
controlled economy
U
اقتصاد تحت کنترل
controlled passing
U
عبور کنترل شده
controlled rectifier
U
یکسوکننده تنظیم پذیر
controlled passing
U
عبور ومرور کنترل شده
controlled burning
U
اتش زنی واپاده
controlled pattern
U
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
controlled port
U
بندر نظامی کنترل شده
controlled port
U
بندرکنترل شده
controlled reprisal
U
انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
stratified random sampling
U
نمونه گیری لایهای تصادفی
multi stage sampling
U
نمونه گیری چند مرحلهای
simple randon sampling
U
نمونه گیری تصادفی ساده
bed load sampling
U
نمونه برداری از بار کف
systematic random sampling
U
نمونه گیری تصادفی منظم
remote-controlled points
U
نقطهکنترلازراهدور
automatically-controlled door
U
درکنترلخودکار
controlled stick steering
U
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
controlled stick steering
U
دسته دنده خودکار
controlled thermonuclear reaction
U
جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
solenoid controlled valve
U
سوپاپ الکترومغناطیسی
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
silicon controlled restifier
U
یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
controlled access road
U
راه با ورودی محدود
raven's controlled projection test
U
ازمون فرافکنی کنترل شده ریون
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
It must be left to the future to repeat the study under better controlled conditions
U
این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com