Perdic | control mode | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	control mode U	باب کنترل

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	mode U	روش انجام کاری : روش عمل کردن کامپیوتر
	mode U	طرز طریقه
	mode U	مد
	mode U	حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
	mode U	باب
	TV mode U	رویتلوزیون
	mode U	وجه
	pi mode U	روش پی
	mode U	حالت کامپیوتر برای دریافت داده
	mode U	سبک
	mode U	رسم
	mode U	فرمان ODE
	mode U	وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
	mode U	عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
	mode U	حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
	mode U	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
	mode U	حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
	go around mode U	روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
	mode U	نما
	mode U	وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
	mode U	نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
	mode U	قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
	mode U	که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
	mode U	یات مربوطه را وارد میکند
	mode U	ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
	mode U	روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
	mode U	وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
	mode U	روش
	a la mode U	متداول
	a la mode U	مد روز
	mode U	شیوه
	mode U	حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
	mode U	طرز
	mode U	اسلوب
	burst mode U	حالت پیوسته
	conversational mode U	باب محاورهای
	chararcter mode U	حالت دخشهای
	browse mode U	حالت بررسی عمومی
	typeover mode U	حالت تایپ روی مطلب
	forward mode U	افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
	batch mode U	باب دستهای
	wheel mode U	ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
	whirling mode U	نوسان شفت
	conversational mode U	سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
	conversational mode U	مد محاورهای
	conversational mode U	حالت محاورهای
	coupled mode U	روش کنترل خودکار
	exposure mode U	دکمهتغیرفیلم
	coupled mode U	روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
	browse mode U	حالت ویرایش کامل
	glide mode U	روش پرواز ازاد
	iconic mode U	شیوه تصویرسازی حسی
	graphics mode U	حالت نگاره سازی
	theoretical mode U	نمای نظری
	governing mode U	روش کنترل
	governing mode U	روش کنترل خودکار
	byte mode U	وجه بایت حالت بایت
	calculator mode U	وجه حسابگر
	calculator mode U	مد ماشین حساب
	burst mode U	وضعیت پشت سرهم
	burst mode U	وجه پشت سرهم
	track mode U	روش تعقیب هدف
	track mode U	روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
	glide mode U	روش پرواز با مسیر باد
	answer mode U	حالت پاسخ
	mode of transport U	نوع حمل و نقل
	noisy mode U	باب پرخش
	noisy mode U	سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
	mode interval U	فاصله نما
	mode indicator U	نشانگر حالت
	overtype mode U	حالت تایپ روی مطلب
	overtype mode U	تایپ رویهم
	parataxic mode U	شیوه ادراکی خود- محوری
	mixed mode U	باب امیخته
	mathematical mode U	مدل ریاضی
	mode of execution U	طرز اجرا
	mode of execution U	روش انجام کاری
	navigation mode U	روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
	mode of vibration U	شیوه ارتعاش
	vibrational mode U	شیوه ارتعاش
	mode of progression U	چکونگی یا طرزپیشرفت
	mode of production U	وجه تولید
	mode of production U	طرز تولید
	move mode U	باب حرکت
	mode of production U	شیوه تولید
	multiplex mode U	حالت تسهیم
	multiplex mode U	وضعیت تسهیم
	master mode U	حالت راهبر
	privileged mode U	وجه ممتاز
	privileged mode U	حالت ممتاز
	command mode U	وضعیت دستوری
	command mode U	حالت فرماندهی
	slave mode U	حالت پیرو یا برده
	insert mode U	حالت درج
	insert mode U	حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
	input mode U	وضعیت ورودی
	input mode U	حالت ورودی
	climb mode U	روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
	noisy mode U	رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
	simplex mode U	باب سادک
	mode of transport U	روش حمل
	safe mode U	حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
	master mode U	وضعیت اصلی
	locate mode U	باب مکان یابی
	localizer mode U	روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
	protected mode U	حالت محفوظ
	prototaxic mode U	شیوه ادراکی ابتدایی
	local mode U	باب محلی
	reactive mode U	حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
	real mode U	حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
	real mode U	حالت واقعی
	immediate mode commands U	فرامین مد صریح
	answer mode U	حالت جواب
	mode selector U	انتخابگرحالت
	mode selectors U	انتخابگرحالت
	draft mode U	چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
	addressing mode U	وضعیت ادرس دهی
	addressing mode U	باب نشان دهی
	tuning mode U	حالتصدا
	VCR mode U	مدVCR
	byte mode U	وضعیت بایت
	access mode U	باب دستیابی
	snake mode U	روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
	edit mode U	حالت ویرایش وضعیت ویرایش
	edit mode U	مد ویرایش
	page mode ram U	حالت صفحه حافظه دستیابی مستقیم
	mode of operation [Technology] U	کارکرد
	land arm mode U	سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
	data entry mode U	حالت ثبت داده ها
	Sun mode position U	طریقهموقعیتخورشید
	memory addressing mode U	باب ادرس دهی حافظه
	they schemed a mode of escape U	راه گریزی اندیشیدند
	mixed mode experssion U	عبارت امیخته یاب
	graphic display mode U	مد نمایش گرافیکی
	preferred cognitive mode U	شیوه شناختی مرجح
	mixed mode macro U	درشت دستور امیخته باب
	mode of operation [Technology] U	عاملیت
	manual/automatic mode U	سبکدستی
	automatic mode switching U	راه گزینی حالت خودکار
	multiple exposure mode U	چندحالته
	all points addressable mode U	حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
	copy output mode U	روکشخروجیکپی
	film advance mode	دکمه رد کردن فیلم
	focus mode selector U	انتخابگرکانون
	current mode logic U	منطق جریانی
	manual/automatic mode U	اتوماتیک
	Attitude of mind . Mode of thought . U	طرز فکر
	control U	توپزن دقیق
	control U	نظارت و ممیزی کردن
	control U	نظارت کردن
	control U	بازرسی کردن
	self-control U	خودگردانی
	control U	کنترل کردن فرمان
	self-control U	خویشتنداری
	self control U	خودداری
	self-control U	خودداری
	control U	مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
	control U	واپاد
	control U	بازدید
	self control U	قوه خودداری
	control U	اختیار
	control U	اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
	self control U	کف نفس
	self control U	مسک نفس
	control U	بازرسی نظارت جلوگیری
	control U	کاربری
	control U	کنترل بازبینی
	control U	کنترل کردن مهار کردن
	control U	بازرسی
	control U	نظارت کردن تنظیم کردن
	control U	کنترل کردن
	control U	سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
	control U	مهار
	control U	نظارت
	control U	فرمان
	to keep under control U	تحت نظارت نگه داشتن
	control U	وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
	I cant help it. It is beyond my control. U	دست خودم نیست
	control U	کنترل
	linearity control U	نافم خطی
	light control U	کنترل نور
	manpower control U	کنترل نیروی انسانی
	mixture control U	کنترل مخلوط
	lighting control U	کنترل روشنایی
	lift control U	کنترل اسانسور
	manual control U	کنترل دستی
	minor control U	کنترل کم
	magnetci control U	کنترل فرمان مغناطیسی
	loop control U	کنترل حلقه زنی
	electronic control U	کنترل الکترونیکی
	electronic control U	فرمان الکترونیکی
	load control U	تنظیم با بار خارجی
	material control U	کنترل مواد
	emission control U	کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
	line control U	کنترل خط
	light control U	کنترل روشنایی
	electronic control U	تنظیم الکترونیکی
	inventory control U	کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
	minor control U	کنترل ضعیف
	engagement control U	کنترل درگیری توپخانه پدافندهوایی با دشمن