English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
contract shipment number U شماره بارنامه کالای ارسالی
contract shipment number U شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
shipment U کالای در حال حمل
shipment U ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
shipment U مال التجاره
shipment U کالای حمل شده باکشتی
shipment U محموله
over shipment U ارسال بار بیش از حد فرفیت کشتی بارگیری بیش از حد
shipment U حمل
through shipment U حمل یکسره
shipment unit U یکان مسئول ارسال کالاها
terms of shipment U شرایط حمل
shipment sponsor U مسئول ارسال کالاها
shipment by instalments U حمل به دفعات
found shipment U بار بدون بارنامه
found shipment U کالای بدون بارنامه یا رسید
date of shipment U تاریخ حمل
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
received for shipment U تحویل شده برای حمل
shipment [American] U مرسوله
partial shipment U حمل به دفعات
partial shipment U حمل در چندمرحله
shipment [American] U محموله
partial shipment U حمل تدریجی
shipment [American] U کالای ارسالی
carload shipment U حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
block shipment U ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
pilefered shipment U کالای حراج شده
shipment [American] U کالای ارسال شده
pilefered shipment U کالای فرسوده حراج شده
impact shipment U کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
recevied for shipment bill of exchange U بارنامهای که مبین وصول کالا برای حمل است
contract with U عقد کردن
by contract U بطور مقاطعه
in contract U طبق قرارداد
all in contract U قراداد کلی
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract U قرارداد بستن
contract U دچارشدن
contract U منقبض شدن
contract U :قرارداد
contract U مقاطعه
contract U کنترات پیمان .
contract U مقاطعه کاری کردن
contract U : پیمان بستن
contract U قرردادبستن
contract U قرارداد
contract U پیمان
contract U همکشیدن
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U منقبض کردن
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract U تعهد
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
contract U عقد
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
marriage contract U عقد نامه
license contract U قرارداد اجازه استفاده
marriage contract U عقد نکاح
contract work U پیمانکاری
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
illegal contract U قرارداد غیر قانونی
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract quantity U حجم قرارداد
optional contract U غیر واجب
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
contract specification U مشخصات قرارداد
optional contract U خیاری
optional contract U مجازی
optional contract U عقد خیاری
operation of contract U نفوذ قرارداد
open contract U قرارداد غیر معین
open contract U قرارداد باز
inoperative contract U عقد غیر نافذ
lease contract U عقد اجاره
lease contract U اجاره نامه
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
formula of contract U صیغه عقد
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
forced contract U عقد مکره
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
executory contract U عقد موجل
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
dishonour a contract U قرارداد را محترم نشمردن
futures contract U قرارداد اینده
futures contract U قرارداد سلف
law of contract U قانون قرارداد
labor contract U قرارداد کار
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
irrevocable contract U عقد لازم
invalid contract U عقد فاسد
gratuitous contract U عقد غیر معوض
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
haulage contract U قرارداد حمل و نقل
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
the life of a contract U مدت یک قرارداد
the contract is still valid U خودباقی است
the contract is still valid U قراردادباعتبار
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract U قرارداد اجتماعی
unauthorized contract U عقد فضولی
unconditional contract U عقد منجز
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract U پیمان نامه
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract U عقد باطل
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
validity of contract U صحت قرارداد
validity of a contract U اعتبار قرارداد
valid contract U عقد صحیح
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
unilateral contract U قراردادایقاعی
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
social contract U قرار داد اجتماعی
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
privity of contract U رابطه متعاقدین
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
prime contract U قرارداد اصلی
performance of a contract U اجرای قرارداد
parties to the contract U طرفین عقد
parties to the contract U متعاقدین
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract U متعاملین
parties to a contract U طرفین قرارداد
parties to a contract U طرفین متعاهدین
provisions of a contract U شرایط قرار داد
provisions of a contract U مواد قرار داد
quasi contract U شبه عقد
simple contract U قرارداد شفاهی
service contract U قرارداد خدماتی
service contract U قرارداد انجام خدمت
service contract U قرارداد خدمت
sales contract U قرارداد فروش
reward contract U عقد جعاله
revocable contract U عقد مجاز
revocable contract U عقد جایز
requirements of a contract U مقتضای عهد
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
quasi contract U شبه قرارداد
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
breach of contract U نقض قرارداد
conditional contract U عقد مشروط
conclusion of a contract U مبایعه
conclusion of a contract U parties two between asale of
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
enter into a contract U منعقد کردن عقد
contract note U سند قرارداد
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
enter into a contract U عقد بستن
conclude a contract U منعقد کردن عقد
based on a contract U قراردادی
contract curve U منحنی مبادله
conditions of contract U شرایط قرارداد
contract guarantee U ضمانت قرارداد
breach of contract U نقض مفادقرارداد
contract clause U شرط متعارف در هر قرارداد
contract control U کنترل تغایر
contract control U کنترل دینامیکی
contract curve U منحنی قرارداد
breach of contract U تخلف از قرارداد
assignment of contract U واگذاری قرارداد
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
assignment of contract U انتقال قرارداد
completion of a contract U انجام یک قرارداد
contract of guarantee U ضمان عقدی
contract of guarantee U عقد ضمان
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
contract of reward U جعاله
contract of sale U قرارداد فروش
completion of contract U امضای قرارداد
contract of sale U عقد بیع
contract of sales U قرارداد فروش
contract period U دوره قرارداد
contract period U مدت قرارداد
completion of a contract U انجام دادن قرارداد
conditional contract U عقد معلق
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract of farmletting U مزارعه
contract of affreightment U قراردادحمل
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
conclude a contract U عقد بستن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com