English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contract note U سند قرارداد
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
note U توجه
note U تفسیر
note U تبصره قبض
note U نامه رسمی
note U یادداشت
note U pro-memoria
take note of U اتخاف سند کردن
d. note U درخواست پرداخت
note U درنظر گرفتن
note U اسکناس
note U توجه کردن ذکر کردن
note U نت موسیقی نوشتن
note U ملاحظه کردن
note U بخاطرسپردن
note U یادداشت کردن
note U تبصره یادداشت ها
note U تذکر
note U کلید پیانو
note U سند
take note U اتخاذ سند کردن
note U نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
note of a U علامت تعجب
note of a U نشان شگفت
note U ثبت کردن
whole note U گرد
note U خاطرات یادداشت
note U اهنگ صدا نت موسیقی
Please note [that] ... U قابل توجه است که
i will note it down U یاد داشت میکنم
to take note of U ملاحظه کردن
consignment note U سند ارسال کالا
borrower's note U قبض بدهکاری
to make a note of U یاد داشت کردن
to sund a note U نواختن یک نت
sick note U گواهیپزشکیاستعلاجی
callective note U بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
note values U انواعنت
worthy of note U قابل ملاحظه
delivery note U فهرست کالاهای در حال حمل
treasury note U اسکناس صادره از طرف خزانه
verbal note U شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
contents note U فهرست محتوای بسته بندی
consignment note U بارنامه
time note U سند یا قبض مدت دار
consignment note U اعلامیه حمل
key note U مایه نما
foot note U زیرنویس
quarter note U نت یک چهارم
freight note U صورتحساب هزینه حمل
freight note U سندکرایه و بارکشی
grace note U نتی که به اهنگ برای زیبایی اصلی اضافه میگردد
ground note U نت زمینه
note paper U کاغذ نویسی
issue note U برگه صدور
key note U معرف مایه
packing note U گواهی بسته بندی
packing note U فهرست بسته بندی
marginal note U حاشیه
note verbal U verbal
note paper U کاغذ رقعهای
note book U دفتریاد داشت
note book U دفتر کتابچه
foot note U پانوشت
foot note U پی نوشت
cover note U بیمه نامه موقت
cover note U گواهی بیمه نامه
cover note U گواهی پوشش بیمه
covering note U بیمه نامه موقت
debit note U سند هزینه
debit note U صورتحساب بدهی
debit note U رسید بدهکار
delivery note U حواله تحویل
demand note U مطالبه نامه
demand note U سفته
demand note U چک تمسک
rectification note U اصلاحیه
recommendatory note U پی نوشت
eighth note U نت اکتاو
eighth note U نت یک هشتم
note of hand U قبض عندالمطالبه
sixteenth note U نت یک شانزدهم
promissory note U فته طلب
half note U نیم پرده
half-note U نیم پرده
promissory note U سفته
advice note U یادداشت اطلاع
advice note U دستورپیش پرداخت
advice note U حواله پیش پرداخت
credit note U سند بدهی
credit note U برگ بستانکار
credit note U صورت وضعیت اعتباری
credit note U اعلامیه بستانکاری
promissory note U سند ذمهای
bank note U اسکناس
bank note U چک تضمین شده سند در وجه حامل
promissory note U سند بدهی
promissory note U برگه بدهی
bank note U پول
promissory note U اسناد اعتباری
bank note U چک تضمین شده
promissory note U فته طلب یا پته طلب قبض عندالمطالبه
I must make a special note of that. U من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
railway consignment note U سند ارسال کالا با راه اهن
materials returned note U برگه مواد برگشتی
materials returned note U یادداشت مواد عودت داده شده
block note paper U دسته کاغذیاد داشت
A sharp note(reply). U نامه (جواب ) تند ( شدید اللحن )
goods received note U برگه دریافت کالا
air consignnment note U قبض حمل هوایی
inland waterway consignment note U صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
To make an apt remark . To stpike the right note. U بجا سخن گفتن
contract U عقد
contract U :قرارداد
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract U منقبض کردن
in contract U طبق قرارداد
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract U قرارداد بستن
contract U : پیمان بستن
contract U قرردادبستن
contract U کنترات پیمان .
contract U مقاطعه
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract U همکشیدن
contract U پیمان
contract U قرارداد
contract U مقاطعه کاری کردن
contract U منقبض شدن
contract U دچارشدن
contract U تعهد
contract with U عقد کردن
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
by contract U بطور مقاطعه
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
all in contract U قراداد کلی
parties to a contract U طرفین متعاهدین
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
performance of a contract U اجرای قرارداد
parties to a contract U طرفین قرارداد
parties to the contract U متعاملین
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
unilateral contract U قراردادایقاعی
parties to the contract U متعاقدین
parties to the contract U طرفین عقد
valid contract U عقد صحیح
validity of a contract U اعتبار قرارداد
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
written contract U پیمان نامه
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract U عقد باطل
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
open contract U قرارداد باز
open contract U قرارداد غیر معین
operation of contract U نفوذ قرارداد
optional contract U عقد خیاری
optional contract U مجازی
validity of contract U صحت قرارداد
optional contract U خیاری
optional contract U غیر واجب
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
prime contract U قرارداد اصلی
the contract is still valid U خودباقی است
the contract is still valid U قراردادباعتبار
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
social contract U قرارداد اجتماعی
social contract U قرار داد اجتماعی
simple contract U قرارداد شفاهی
service contract U قرارداد خدماتی
service contract U قرارداد انجام خدمت
service contract U قرارداد خدمت
sales contract U قرارداد فروش
reward contract U عقد جعاله
revocable contract U عقد مجاز
revocable contract U عقد جایز
the life of a contract U مدت یک قرارداد
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
unconditional contract U عقد منجز
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract U رابطه متعاقدین
provisions of a contract U شرایط قرار داد
provisions of a contract U مواد قرار داد
unauthorized contract U عقد فضولی
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
quasi contract U شبه عقد
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
quasi contract U شبه قرارداد
requirements of a contract U مقتضای عهد
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com