English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contingent profit U منفعت احتمالی
contingent profit U سود اتفاقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contingent U مشروط
contingent U محتمل الوقوع
contingent U تصادفی مشروط
contingent U موکول
contingent U وابسته
contingent U سهم یک منطقه یا یک شهر در دادن بیگار و سرباز
contingent U موکول یا موقوف به
contingent liability U بدهی اتفاقی
contingent liability U بدهی احتمالی
contingent liabilities U بدهیهای احتمالی
contingent fund U اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
contingent annuity U پرداخت مقرری به علت اتفاق غیر مترقبه
contingent [accidental] <adj.> U برحسب تصادف
contingent [accidental] <adj.> U شانسی
contingent [accidental] <adj.> U اتفاقی
contingent [accidental] <adj.> U تصادفی
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
for-profit <adj.> U تجارتی
for-profit <adj.> U تجاری
to profit from something U سود بردن از چیزی
to his own profit U بفایده خودش
for-profit <adj.> U بازرگانی
just profit U سود منصفانه
she your profit with him U سودخودرابا اوتقسیم کنید
it did not profit me U فایدهای بمن نرساند
it did not profit me U مرا سودمند نبود
what will it profit you U چه سودی برای شما خواهدداشت
just profit U سود عادلانه
profit U سود بردن
profit U سود بردن منفعت کردن
profit U فایده
profit U نفع
profit U منفعت
profit U فایده منفعت
profit U مزیت
profit U برتری
profit U منفعت بردن
profit U فایده رساندن
profit U عایدی داشتن
profit U سود
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
target profit U سود مورد نظر
profit cannibalism U افراط در تخفیف و ارزان فروشی
profit centre U مرکز سود
undivided profit U سود تقسیم نشده
retained profit U سود تقسیم نشده
reasonable profit U منفعت عقلایی
profit centre U واحد دخل و خرج کننده
profit tax U مالیات بر سود
profit motive U انگیزه سود
profit maximization U به حداکثر رسانیدن سود
pure profit U سود خالص
target profit U سود مطلوب
taxable profit U سود مشمول مالیات
yearly profit U سود سالانه
maximum profit U حداکثر سود
What was your net profit? U خرج دررفته چقدر منفعت کردی ؟
profit-taking U فروشسهام
profit-making U درآمدزائیکردن
non-profit-making U غیرانتفاعی
to profit by the accasion U موقع را مغتنم شمردن
to profit by the accasion U از موقع استفاده کردن
to make a profit U منفعت کردن
to make a profit U سود بردن
thoughtful of profit U سود
thoughtful of profit U در فکر
accumulated profit U پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
profit and loss a U حساب سودوزیان
accounting profit سود از دیدگاه حسابداری
profit-sharing U مشارکت در سود
profit-sharing U سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
corporate profit U سود شرکت سهامی
distributed profit U سود تقسیم شده
make a profit U سود بردن
economic profit U سود اقتصادی
excess profit U سود اضافی
distributed profit U سود توزیع شده
gross profit U سود ناخالص
profit-sharing U تسهیم در سود
profit-sharing U سهم کارگران از سود
profit margin U درصد سود از فروش خالص
anticipated profit U سود مورد انتظار
best profit output U محصول در بیشترین مقدارسود
best profit output U profit best
best profit point U نقطه بیشترین مقدار سود
best profit point U best
accounting profit U سود حسابداری
profit margins U حاشیه سود
profit margins U درصد سود از فروش خالص
profit margin U حاشیه سود
interest profit U عایدی حاصل از بهره
normal profit U سود متعارف
normal profit U سود عادی
operating profit U سود عملیاتی
operating profit U سود ناخالص
principal and profit U مایه و سود
profit and loss U حساب سود وزیان
profit and loss U سود و زیان
net profit U سود ویژه
loss of profit U عدم النفع
profit sharing U تسهیم در سود
profit sharing U مشارکت در سود
profit sharing U سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
net profit U سود خالص
profit sharing U سهم کارگران از سود
I made a decent profit. U سود خوبی بر دم
wage profit ratio U نسبت دستمزد به سود
short run profit U سود در کوتاه مدت
profit and loss account U حساب سود و زیان
pre tax profit U سود قبل از پرداخت مالیات
falling rate of profit U نرخ نزولی سود
Did you make any profit in this deal ? U آیا دراین معامله استفاده ای داشتید ؟
undistributed corporate profit U سود تقسیم نشده شرکتها
I made a lot of profit in the deal . U دراین معامله فایده زیادی بردم
I shall personally undertake tht you make a profit. U من شخصا" به عهده می گیرم که شما سود ببرید
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. U برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com