English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
connection line U خط اتصال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
connection U ارتباط
connection U اتصال زمین
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U اتصال یا چیزی که متصل میشود
y connection U اتصال ستاره
v connection U اتصال مثلث
y connection U اتصال شلواری
connection U اتصال
connection U انشعاب
connection U اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connection U پیوستگی اتصال
connection U وابستگی
connection U بستگی نسبت
connection U مقام
connection U خویش
connection U رابطه
connection U پیوند
cascade connection U تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
microphone connection U اتصال میکروفن
connection diagram U دیاگرام مداری
connection diagram U دیاگرام اتصال
connection box U جعبه اتصال
three phase connection U اتصال سه فازه
trunk connection U اتصال مشترکین از طریق ترانک
cascade connection U دو یا چندین دستگاه مشابه که پشت سر هم مرتب شده اند وخروجی یکی به ورودی دیگری وصل میشود
cascade connection U خروجی یکی ورودی برای دیگری است
connection fuse U ماسوره اتصال دهنده
connection fuse U فیوزاتصال
main connection U اتصال اصلی
delta connection U سیم پیچ مثلث
zigzag connection U اتصال زیگزاگ
two phase connection U اتصال یا مدار دو فازه
connection factor U ضریب انشعاب
connection terminal U پایانه اتصال
connection survey U نقشه برداری منطقه ربط
connection plug U دو شاخه
connection of the vaginal U passages anal and افضاء
mesh connection U اتصال توری
cascade connection U اتصال کاسکاد اتصال پلهای
earth connection U اتصالزمینی
electrical connection U متصلکنندهالکتریکی
connection to ventilator U اتصال به هواکش
solderless connection U اتصال بدون لحیم
physical connection U اتصال مادی
Is there a connection to Glasgow? U آیا به شهر گلاسگو تعویض دارد؟
mains connection U اتصالاصلی
overhead connection U اتصالبالایی
I missed the connection. U من اتوبوس [قطار هواپیمای] رابط را از دست دادم.
faulty connection U رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
cascade connection U اتصال ابشاری
building connection U انشعاب ساختمان
chimney connection U دودکشمرتبطکننده
coach connection U کلاجمتصل
connection point U مرکزاتصال
to make a connection U رابطه ای برقرار کردن
to catch the connection U وسیله نقلیه رابط را گرفتن
connection cable U کابل اتصال
ground connection U اتصال زمین
taylor connection U اتصال تیلور
outer connection U اتصال خارجی
plug connection U کنتاکت پریز
tandom connection U اتصال ابشاری
plug connection U اتصال دوشاخه
exhaust connection U اتصال خروجی
tandem connection U اتصال ابشاری
parallel connection U اتصال موازی
star connection U اتصال ستاره
internal connection U اتصال داخلی
pipe connection U اتصال لوله
electric connection U اتصال الکتریکی
telephone connection U اتصال تلفنی
interrupt a connection U قطع شدن یک اتصال
delta connection U اتصال دلتا
hardwired connection U می بجای ورودی و سوکت
star connection U اتصال ستارهای
haunched connection U اتصال ماهیچهای
delta connection U اتصال مثلث
outer connection U پیوند برونی
series connection U اتصال دنبالهای
series connection U اتصال زنجیری
series connection U اتصال سری
tandom connection U اتصال دنبال هم
phonograph connection U پریز مخصوص پیکاپ
air hose connection U اتصالشلنگهوا
inlet pipe connection U اتصال لوله ورودی
fits units with ... connection U مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
zig zag connection U اتصال زیگزاگی
idling current connection U اتصال جریان بی باری
video connection panel U صفحهاتصالبهنمایشگر
series parallel connection U اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection U اتصال سری- موازی
post-insulated connection U پس از پیوند عایق دار شده
rear [front] connection U اتصال [جلوئی] پشتی
flexible hose connection U رابطانعطافپذیرلوله
electrical connection panel U صفحهاتصالبهبرق
idle current connection U اتصال جریان بی باری
He talked in this connection (vein). U دراین زمینه صحبت کرد
three phase bridge connection U اتصال پل سه فازه
telephone test connection U اتصال ازمایش تلفن
open delta connection U اتصال مثلث باز
double delta connection U اتصال مثلث دوبل
connection of loom pieces U متصل کردن قطعات دار [قالی]
main circuit connection U اتصال مدار اصلی
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed U چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
equipotential bonding conductor connection U ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
line by line milling U فرز کردن سطر به سطر
line by line analysis U تجزیه سطر به سطر
line to line voltage U ولتاژ بین دو خط
line by line milling U فرز کردن سطری
line to line voltage U ولتاژ زنجیر شده
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
line to line spacing U فاصله سطور
line to line fault U تماس خطوط
line to line fault U اتصال کوتاه دوقطبی
line to line fault U اتصال کوتاه بین دو فاز
the line U صف
to come in to line U موافقت کردن
to come in to line U در صف امدن
down the line <idiom> U درآینده
in line U شمشیر در وضع حمله
mean line U خط میان
along line U در خط
along line U در امتداد خطوط
all along the line U در همه جا
all along the line U درامتدادهمه خط
line up <idiom> U به صف کردن
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
below the line U درامد یا هزینه غیر مترقبه
line by line U سطر به سطر
in line U همراستا
on line help U کمک مستقیم
out of line U جملاتی مربوط به یک برنامه کامپیوتری که در خط اصلی برنامه نیستند
old line U دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
down the line U ضربه از کنار زمین
o o line U خط دیدبانی سپاه
down line U بار کردن پایین خطی
on the line U هواپیمای اماده پرواز
o o line U خط تقسیم دیدبانی
out of line U خارج از خط جبهه
old line U محافظه کار
necessary line U خط یاری که تیم مهاجم بایدبه فاصله چهار تماس به ان برسد
line up <idiom> U به درستی میزان کردن
on line U در خط
by-line U خط فرعی راه اهن
by-line U خط دوم یافرعی
by line U کار یاشغل اضافی وزائد
by line U خط فرعی راه اهن
by line U خط دوم یافرعی
line U اتصال فیزیکی به ارسال داده
line U شعبه
line U محصول
line U لاین
line U رشته
by-line U کار یاشغل اضافی وزائد
line of d. U مرز
line-up U ردیف ایستادن تیم
line-up U به ترتیب ایستادن
line-up U به خط شدن
line up U ردیف ایستادن تیم
line up U به ترتیب ایستادن
off line U منفصل
off line U قطع
off line U غیر متصل
off line U برون خطی
off line U وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
Are you still on the line? U هنوز پشت تلفن هستی؟
Are you still on the line? U خط را قطع نکردی؟
line of d. U حد فاصل
line U طرز
line U ترازکردن
line U اراستن
line U بخط کردن
line U خط دار کردن
line U خط انداختن در
line U : خط کشیدن
line U دهنه
line U جاده
line U طناب سیم
line U رسن
line U ریسمان
line U رشته بند
line U ردیف
line U سطر
line U : خط
line U استرکردن
line U پوشاندن
line U حدود رویه
line U خط زدن
line U نسب
line U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
line U لوله منفردی در سیستم سیالات
line U جبهه جنگ
line U سیم
line U در سمت
line U صفی در خط
line U خط صف
line U طناب خط
line U خط
line up U به خط شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com