English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
connect in parallel U بطور موازی اتصال دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
connect U پیوستن
connect U مدت زمانی که کاربر دارد یک سیستم محاورهای میشود
connect U وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
connect U هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
connect U اتصال دو نقط ه مدار یا شبکه ارتباطی
to connect [to] U وصل کردن [به]
connect through U از وسط اتصال دادن
connect U اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
connect U وصل کردن
connect U مربوط کردن
connect U بستن
connect U متصل کردن
connect U حرکت موفقیت امیز
connect U ضربه موفق در پایگاه دوم
connect U ضربه کارساز
connect U ارتباط رخها
connect time U زمان اتصال
connect in series U بطور سری اتصال دادن
connect node U کد اتصال
to connect to frame U اتصال به بدنه
Do the trains connect? U [خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار]
to connect with a flight U به پرواز [دیگری] وصل شدن
direct connect modem U مدم اتصال مستقیم
parallel U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel U اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel U مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
parallel U که همزمان ارسال می شوند
parallel U ارسال داده بین دو وسیله چندبیتی
is not parallel to U مساوینیست
parallel U اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel U تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
is parallel to U مساویاست
without parallel U بی مانند بی نظیر
parallel U که دو یا چند پردازنده همزمان یک یا چند موضوع داده کار می کنند. 2-دو یا چند بیت کلمه ارسالی روی خط جداگانه در یک زمان
parallel U 1-
parallel U تعداد پردازنده ها انجام شده همزمان روی تعدادی ورودی
parallel U آدرس و سیگنال وقفه را ارسال میکند که پس طبق ارجحیت وسیله توسط کامپیوتر قابل پردازش است
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel U موازی
parallel U متوازی
parallel U برابر خط موازی
parallel U موازی کردن برابر کردن
parallel U همزمان
parallel U شنت
parallel U انشعاب
parallel U همگام قرینه
parallel U همتا
parallel U موازی کردن اسکیها
parallel U بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد
parallel U مدار مجتمع مخصوص که تمام تصدیق ها
parallel U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel U ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallel U خط ارسال که داده موازی را کنترل میکند
parallel U کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel U که همزمان ارسال شود
parallel U داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel U تعداد آدرسهای متصل به هم
parallel U وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallel U نظیر مطابق بودن با
parallel U همسو
parallel processor U پردازنده موازی
parallel reading U خواندن موازی
parallel ruler U خط کش موازی
parallel run U اجرای موازی
parallel processor U موازی پرداز
parallel processing U پردازش موازی
parallel printing U چاپ موازی
parallel printer U چاپگر موازی
parallel port U درگاه موازی
parallel operation U عملیات موازی
parallel sheaf U مروحه موازی
parallel storage U انباره موازی
two parallel lines U دو خط موازی
to decline from the parallel U از حالت موازی خارج شدن
running in parallel U پردازش موازی
parallel transmission U ارسال موازی
parallel transmission U انتقال موازی
parallel transmission U مخابره موازی
parallel tests U ازمونهای همتا
parallel system U شبکه موازی
parallel storage U انبارش موازی
parallel operation U عملکرد موازی
parallel operation U عمل موازی
axially parallel U موازی محوری
parallel circuit U مدار شنتی
parallel cells U یاختههای موازی
parallel bars U میلههای پارالل
parallel bars U مانع در پرش اسب
parallel bars U پارالل ژیمناستیک
parallel aerofoil U ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
parallel adder U جمع کننده موازی
parallel adder U افزایشگر موازی
parallel access U دستیابی موازی
parallel access U با دست یابی موازی
parallel perspective U پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel series U مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
bit parallel U طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
axially parallel U در راستای محوری
parallel circuit U مدار موازی
parallel clamp U گیره پیچی موازی
parallel law U قانون توازی
parallel items U سوالهای همتا
parallel interface U رابط موازی
parallel feed U خورد موازی
parallel conversion U تبدیل موازی
parallel computer U کامپیوتر موازی
parallel connection U اتصال موازی
parallel column U ستونهای موازی
uneven parallel bars U پارالل زنان
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
force displaced in parallel U [بردار] نیروی بطور موازی جابجا شده
random parallel tests U ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
parallel input output U ورودی و خروجی موازی
retrospective parallel running U اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
parallel trussed girder U تیر شبکهای موازی
series parallel connection U اتصال زنجیری- موازی
series parallel connection U اتصال سری- موازی
series parallel dimming U اتصال زنجیری- موازی لامپها
parallel gap welder U جوشگر شکاف موازی
parallel resonant circuit U مدار همنوای موازی
ball and parallel roller bearings U یاطاقان غلطکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com