English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
concurrent programming U برنامه نویسی همزمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
concurrent U دریک وقت واقع شونده موافق
non concurrent U نا همراه
non concurrent U نا موافق
concurrent U تقریباگ همزمان
concurrent U نرم افزار سیستم عامل که به چندین برنامه یافعالیت اجازه اجرای همزمان میدهد
concurrent U اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
concurrent U چند منظوره
concurrent U همزمان
concurrent U همرو همزمان
concurrent U متقارن
concurrent processing U پردازش همزمان
concurrent force U نیروی همرس
concurrent execution U اجرای همزمان
concurrent jurisdiction U رسیدگی قضایی همزمان به چند جرم دادگاه الحاقی یاهمزمان
concurrent operation U عملکرد همزمان
concurrent reinforcement U تقویت همزمان
concurrent training U اموزش همزمان
concurrent validity U اعتبار همزمان
concurrent variation U تغییر همزمان
concurrent program execution U اجرای همزمان برنامه
programming U نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming U برنامه نویسی کامپیوتر
programming U برنامه ریزی
programming U قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming U نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming U برنامه نویسی
programming U GOLORP
programming U نوشتن داده در وسیله PROM
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
optimum programming U برنامه نویسی بهینه
programming aids U ادوات برنامه نویسی
programming aids U کمک برنامه نویسی
programming language U زبان برنامه نویسی
nonlinear programming U برنامه ریزی غیر خطی
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
non numeric programming U برنامه ریزی غیر عددی
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای
programming librarian U بایگان برنامه نویسی
programming linguistics U زبان شناسی برنامه نویسی
systems programming U برنامه نویسی سیستم
symbolic programming U برنامه نویسی سمبلیک
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
system programming U برنامه نویسی سیستم
structured programming U برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming U برنامه ریزی کمی
quadratic programming U تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming U برنامه ریزی غیرخطی
programming team U تیم برنامه نویسی
programming statement U حکم برنامه نویسی
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
programming methods U روشهای برنامه ریزی
top down programming U برنامه سازی از بالا به پایین
goal programming U برنامه ریزی ارمانی
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
conversational programming U برنامه سازی محاورهای
integer programming U برنامه ریزی عدد صحیح
mathematical programming U برنامه نویسی ریاضی
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
discrete programming U برنامه سازی گسسته
functional programming U برنامه نویسی تابعی
elegant programming U نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
dynamic programming U برنامه ریزی پویا
dynamic programming U برنامه سازی پویا
integer programming U برنامه سازی صحیح
interactive programming U برنامه سازی فعل و انفعالی
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
application programming U برنامه نویسی کاربردی
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
logic programming U برنامه نویسی منطقی
linear programming U برنامه نویسی خطی
linear programming U برنامه ریزی خطی
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
bottom up programming U ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
certificate in computer programming U CCP
ego loss programming U تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
turning programming language U زبان برنامه نویسی تورینگ
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
planning programming budgetting U system
object oriented programming U برنامه نویسی مقصود گرا
object language programming U برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface U مجموعه استانداردها
low level programming language U زبان برنامه نویسی سطح پایین
object oriented programming language U زبان برنامه نویسی موضوعی
special purpose programming language U زبان برنامه نویسی تک منظوره
high level programming language U زبان برنامه نویسی سطح بالا
input output programming system U سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com