English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
concrete cover U پوشش بتنی روی فولاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
He has read the book from cover to cover . U کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
cover off U پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
cover U اماده برای برگرداندن توپ
cover U امادگی
cover U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover U بوته زار پناهگاه شکار
cover U سقف زدن
cover U روکش کردن پوشانیدن پوشش
cover U سطح برف
cover U اماده شدن برای دریافت توپ
cover up U در لاک دفاعی فرورفتن
cover U بسته بندی
cover U تامین زیان و خسارات بیمه
cover U نگهبان بگوش
cover U جلد سرپوش
cover U تامین
cover all U بارانی یا روپوش
take cover U حفاظ گرفتن
cover all U رولباسی
under cover <idiom> U پنهان شدن
cover up <idiom> U پنهان کاربدواشتباه
cover U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
cover U مخفی گاه [جامعه شناسی]
take cover U جان پناه گرفتن
cover-up U در لاک دفاعی فرورفتن
take cover U پشت جان پناه قرار گرفتن
to cover in U پرکردن
to cover in U پوشاندن
cover U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover U روپوش
cover U حاوی بودن درپوش
cover U تامین کردن
cover U طی کردن
cover U پنهان کردن
cover U جلد کردن
cover U پوشاندن
cover U بازی دفاعی
from cover to cover U ازاغازتا انجام کتاب
to cover up U پیچیدن
to cover up U پوشاندن
under cover U سربسته درپاکت
cover U پوشش
cover U جلد
cover U اختفاء
cover U انجام دادن
cover U جان پناه خفاگاه پوشاندن
cover U حایل شدن
cover U حفاظ
cover U سرپوش
cover U پاکت
cover U رویه لفاف
cover U مخفی در بر گرفتن
corset cover U لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
cover girl U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girl U ستارهی روی جلد
cover girls U زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girls U ستارهی روی جلد
first-day cover U پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
cover an angle U زاویهای را بستن
cover and concealment U پوشش و اختفاء
cover drive U ضربه در سمت نیمه معینی اززمین
contingency cover U بیمه حمل احتیاطی
under cover of letter no U ضمن نامه شماره
to cover much ground U رسابودن
to cover much ground U وسیع بودن
dust cover U سرپوش غبارگیر
to cover one's nakedness U ستر عورت کردن
sight cover U روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
toilet cover U رو میزی برای میز ارایش
saddle cover U غاشیه
saddle cover U زین پیچ
saddle cover U زین پوش
to cover much ground U جامع بودن
cover note U بیمه نامه موقت
cover note U گواهی بیمه نامه
fire cover U پوشش اتش
protective cover U روپوش حفاظ
protective cover U پوشش حفافتی
protective cover U جان پناه دفاعی
piston cover U پوشش پیستون
piston cover U کف پیستون
hatch cover U درب دهلیز
hatch cover U درپوش دوردریچه
overhead cover U پوشش بالای سر روپوش بالای سر
overhead cover U حفاظ بالای سر
hub cover U قالپاق چرخ
ice cover U یخپوش
open cover U بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
insurance cover U پوشش بیمه
open cover U بیمه نامه باز
fighter cover U پوشش با هواپیماهای شکاری
extra cover U پوشش اضافی برای بل گرفتن
fighter cover U پوشش هواپیماهای جنگنده
cover note U گواهی پوشش بیمه
cover plate U صفحه سرپوش
cover plate U پشت بندصفحه بست
cover point U عضو دفاع نزدیک
cover point U محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
cover shame U عذر
cover shame U بهانه
depleted cover U پوشش کاهسته
depleted cover U پوشش کاسته شده
dish cover U سرپوش
radiator cover U روکش رادیاتور
protective cover U روکش محافظ
extra cover U بازیگر بل گیر
magneto cover U سرپوش مگنت
battery cover U پوششباطری
cover charges U مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
duvet cover U روپوشقابلشستشو
valve cover U روپوشسرپاپ
cover-ups U در لاک دفاعی فرورفتن
cell cover U درپوش باتری
speaker cover U پوششصدا
cover charge U مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
sliding cover U پوششمتحرک
seat cover U پوششصندلی
loose cover U روکش
cover one's tracks <idiom> U پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
bed cover U روتختی
air cover U پوشش هوایی
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
horse cover U قالیچه زیر زین اسب
base cover U عکس برداری اولیه
basic cover U عکسبرداری اولیه هوایی
batterty cover U سرپوش باتری
binding cover U پوشش تعهد شده
divan cover U [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
pillow cover U ستونمخروطی
pan cover U پوششکنه
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
filter cover U پوششفیلتر
comparative cover U پوشش گاه بگاه منطقه یاوسایل پوشش نسبی منطقه
cloud cover U غلظت ابر اتمی
comparative cover U پوشش نسبی
cloud cover U سطح ابر زیرپوشش اتمی
column cover U پوشش ستون
glass cover U پوشششیشهای
head cover U محافظسر
lever cover U پوششدربازکن
mattress cover U گردنبندبلندمهمانی
communication cover U پوشش مخابراتی
concrete U بتن ساختن
concrete U ساروج کردن
concrete U بتنی کردن
concrete U عینی
concrete U ساروج شنی
concrete U محسوس
concrete U بتن
concrete U بابتن ساختن سفت شدن
concrete U بهم چسبیده
concrete U : سفت کردن باشفته اندودن یا ساختن بهم پیوستن
concrete U : واقعی
concrete U بتون
concrete U بتن ریختن با بتن اندود کردن
concrete U اسم ذات
concrete U سفت
to have compulsory insurance [cover] U اجباری [الزامی] بیمه بودن
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
excess cover treaty U قرارداد پوشش بیمهای ضایعات بیشتر
can not judge a book by its cover <idiom> U [چیزی را نمی شود صرفا از روی قیافه قضاوت کرد]
cut and cover shelter U سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
cheque book cover U پوششدفترچهچک
his hat cover his fanily U هیچکس را ندارد
under cover of frind ship U بعنوان دوستی
They escaped under cover of darkness. U درتاریکی شب فرار کردند
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
his hat cover his fanily U خودش است و کلاهش
perforated cover plates U صفحات مشبک
perforated cover plates U صفحات سوراخدار
plain concrete U بتن غیرمسلح
mass concrete U بتن معمولی
mass concrete U بتن توده
mass concrete U بتن حجیم
mass concrete U مرکز جرم
lime concrete U بتن اهک
nagasan concrete U بتن قابل میخ کوبی
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
plain concrete U بتن معمولی
placing concrete U بتن ریزی
plain concrete U بتن بدون ارماتور
ornamental concrete U بتن تزیینی
pozzolan concrete U بتن پوزولان
pozzolan concrete U بتن سیمان طبیعی
shock concrete U بتن ضرب دیده
site concrete U بتنی که در پای کار ساخته شود
spun concrete U بتن تنیده
spun concrete U بتن پیش تنیده
structural concrete U بتن ساختمانی
structural concrete U بتن سازهای
concrete drain U راهآببتون
vacuum concrete U ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
vacuum concrete U بتن مکیده
vibrated concrete U بتنی که توسط ویبراتورمتراکم شده است یا بتن ویبره شده
vibrated concrete U بتن لرزیده
concrete shielding U حافظبتونی
shock concrete U بتن ضربهای
saw dust concrete U بتن خاک اره
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com