English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
comunications parameters U پارامترهای ارتباطات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parameters U نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
parameters U مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
parameters U نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
parameters U استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی
parameters U کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameters U شرح اندازه
parameters U وزن
parameters U ولتاژ یا توان یک سیستم
parameters U اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameters U زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند
parameters U ویژگی بنیادی قابل تعریف پارامتر
parameters U مقداری از یک مدار
parameters U پارامتر
parameters U مقادیر ثابت درمعادلات
parameters U اماره جامعه
parameters U عامل
parameters U مقدار ثابت
parameters U ضریب ثابت
action parameters U پارامترهای عملیاتی
design parameters U پارامترهای طرح
orbital parameters U پارامترهای اربیتالی
passing parameters U پارامترهای عبور پارامترهای گذر
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com