Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
computer engineer
U
مهندس کامپیوتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
engineer
U
مهندسی کردن
we are in need of two engineer
U
ما بدو تن مهندس نیازمندنیستیم
first engineer
U
مهندس اول
engineer
U
افسر مهندس
engineer
U
قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer
U
مهندسی
engineer
U
مهندس
engineer
U
اداره کردن طرح کردن و ساختن
engineer battalion
U
گردان مهندسی
customer engineer
U
مهندس سخت افزاز
railway engineer
U
مهندس راه اهن
metallogical engineer
U
مهندس متالوژی
consulting engineer
U
مهندس مشاور
resident engineer
U
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
road engineer
U
مهندس جاده سازی
road engineer
U
مهندس راه
mechanical engineer
U
مکانیک دان
electronic engineer
U
کارشناس الکترونیک
electronic engineer
U
مهندس الکترونیک
communication engineer
U
مهندس مخابرات
chief engineer
U
سرمهندس
chief engineer
U
مدیر ماشین
division engineer
U
یکان مهندسی لشگر
automotive engineer
U
مهندس مکانیک
design engineer
U
مهندس طراح
division engineer
U
مهندسی لشگر
electric engineer
U
مهندس برق
customer engineer
U
مهندس سخت افزار
electric engineer
U
کارشناس برق
combat engineer
U
مهندسی رزمی
mechanical engineer
U
مهندس مکانیک
engineer battalion
U
گردان مهندس
engineer division
U
قسمت مهندسی
civil engineer
U
مهندس شهرسازی
civil engineer
U
مهندس ساختمان
civil engineer
U
مهندس راه و ساختمان
civil engineer
U
مهندس راه وساختمان
systems engineer
U
مهندس سیستم
telecommunication engineer
U
مهندس ارتباطات
He works as engineer.
U
او
[مرد]
به عنوان مهندس کار می کند.
system engineer
U
مهندس سیستم
flight engineer
U
مهندس پرواز
flight engineer
U
مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
software engineer
U
مهندس نرم افزار
engineer in chief
U
سر مهندس
engineer's scale
U
خط کش محاسبه مهندسی
field engineer
U
مهندس پایکار
knowledge engineer
U
مهندسی دانش
knowledge engineer
U
مهندسی اگاهی
field engineer
U
مهندس پای کار
production engineer
U
مهندس تولید
supervisor engineer
U
مهندس نافر
engineer's scale
U
خط کش مهندسی
locomotive engineer
[American E]
U
راننده قطار
railroad engineer
[American E]
U
راننده قطار
applied economics engineer
U
مهندس اقتصاد صنعتی
rolling mill engineer
U
نوردکار
rolling mill engineer
U
مهندس نوردکاری
My Computer
U
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer
U
کامپیوتر
computer
U
ماشین متفکر
computer
U
حسابگر الکترونی
computer
U
اکامپیوتر
computer
U
رایانه
computer
U
ماشین الکترونیکی
computer
U
ماشین حساب
computer
U
شمارنده
computer
U
ماشین حساب کامپیوتر
guest computer
U
کامپیوتر مهمان
first generation computer
U
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
computer user
U
استفاده کننده کامپیوتر
computer utility
U
سودمندی کامپیوتر
computer typesetting
U
حروف چینی کامپیوتری
computer utility
U
خدمات کامپیوتری
three address computer
U
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
transportable computer
U
پس و پیش کردن
two address computer
U
کامپیوتر دو ادرسه
four address computer
U
کامپیوتر چهار نشانی
flight computer
U
کامپیوتر پرواز
two address computer
U
کامپیوتربا دو نشانی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
digital computer
U
کامپیوتر عددی
digital computer
U
کامپیوتر دیجیتالی
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital computer
U
کامپیوتردیجیتال
desktop computer
U
کامپیوتر رومیزی
duplex computer
U
کامپیوتر مضاعف
dedicated computer
U
کامپیوتر اختصاصی
electronic computer
U
کامپیوتر الکترونیکی
control computer
U
کامپیوتر کنترل
virtual computer
U
کامپیوتر مجازی
computer vendor
U
فروشنده کامپیوتر
computer word
U
کلمه کامپیوتری
digital computer
U
کامپیوتر
serial computer
U
کامپیوترنوبتی
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
one chip computer
U
کامپیوتر یک تراشهای
one address computer
U
کامپیوتریک ادرسه
one address computer
U
کامپیوتر یک نشانی
one address computer
U
ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on board computer
U
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer
U
کامپیوتر اداری
object computer
U
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer
U
کامپیوتر مقصود
notebook computer
U
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
pocket computer
U
کامپیوتر جیبی
serial computer
U
کامپیوتر سری
serial computer
U
کامپیوتر نوبتی
self adapting computer
U
کامپیوتر خود وفق
second generation computer
U
کامپیوتر نسل دوم
satellite computer
U
کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer
U
کامپیوتر بادوام
sequential computer
U
کامپیوتر ترتیبی
programmed computer
U
کامپیوتر برنامه ریزی شده
portable computer
U
کامپیوتر قابل حمل
notebook computer
U
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer
U
کامپیوتر کوچک قابل حمل
nonesequential computer
U
کامپیوتر غیر ترتیبی
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer
U
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
synchronous computer
U
کامپیوتر همگام
synchronous computer
U
کامپیوترهمزمان
ibm computer
U
ماشین حساب ای بی ام
ibm computer
U
کامپیوتر ای بی ام
hybrid computer
U
کامپیوترترکیبی
hybrid computer
U
کامپیوتر دو رگه
human computer
U
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
talking computer
U
کامپیوتر سخنگو
incremental computer
U
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
independent computer
U
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
stand alone computer
U
کامپیوتر مستقل
network computer
U
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
multiaccess computer
U
کامپیوتر با دسترسی چند گانه
slave computer
U
کامپیوتر برده
microprogrammable computer
U
کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
mainframe computer
U
مانند تعداد عملوند همزمان
mainframe computer
U
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer
U
استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
source computer
U
کامپیوتر منبع
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
laptop computer
U
کامپیوتر دستی یا کیفی
infected computer
U
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
target computer
U
کامپیوتر هدف
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری
computer conferencing
U
کنفرانس کامپیوتری
computer code
U
کد کامپیوتر
computer code
U
رمز کامپیوتر
computer code
U
رمز کامپیوتری
computer classifications
U
طبقه بندی کامپیوتر
computer circuits
U
مدارهای کامپیوتری
computer center
U
مرکز کامپیوتر
computer camp
U
اردوی کامپیوتر
computer based
U
بر مبنای کامپیوتر
computer awarness
U
دانش کامپیوتر
computer artist
U
هنرمند کامپیوتر
computer art
U
هنر کامپیوتر
a stand-alone computer
U
یک رایانه مستقل
computer graphicist
U
گرافیست کامپیوتری
computer generations
U
نسلهای کامپیوتر
computer generations
U
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computer game
U
بازی کامپیوتری
computer flicks
U
فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer family
U
خانواده کامپیوتر
computer engineering
U
مهندسی کامپیوتر
computer enclosure
U
محفظه کامپیوتر
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
computer design
U
طراحی کامپیوتری
computer crime
U
جرم کامپیوتری
computer architecture
U
معماری کامپیوتر
computer architect
U
معمار کامپیوتر
computer memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
apple computer
U
کامپیوتر اپل
analogue computer
U
کامپیوتر انالوگ
analog computer
U
کامپیوتر سنجشی
analog computer
U
کامپیوترقیاسی
analog computer
U
کامپیوتر انالوگ
analog computer
U
کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
analog computer
U
کامپیوتر تحلیلی
home computer
U
کامپیوتر خانگی
personal computer
U
کامپیوتر شخصی
host computer
U
کامپیوتر میزبان
host computer
U
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
host computer
U
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
computer animation
U
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
computer animation
U
ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
computer assisted
U
بکمک کامپیوتر
computer aided
U
بکمک کامپیوتر
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
briefcase computer
U
کامپیوتر چمدانی
board computer
U
یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
automatic computer
U
کامپیوتر خودکار
asynchronous computer
U
کامپیوتر غیرهمزمان
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
asynchronous computer
U
کامپیوتر ناهنگام
appliance computer
U
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
host computer
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
computer time
U
وقت کامپیوتر
computer programmer
U
برنامه نویس کامپیوتر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com