English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
computer code U رمز کامپیوتری
computer code U رمز کامپیوتر
computer code U کد کامپیوتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
computer U ماشین متفکر
computer U کامپیوتر
computer U حسابگر الکترونی
computer U رایانه
computer U ماشین حساب کامپیوتر
computer U شمارنده
computer U اکامپیوتر
computer U ماشین حساب
computer U ماشین الکترونیکی
My Computer U نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
op code U بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
two out of five code U رمز دو از پنج
op code U code OPeration
op code U رمز عمل
M out of N code U هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
code name U اسمرمز
code value U ارزش رمز
M out of N code U سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
op code U رمزالعمل
code U شماره
code U قانون قاعده مقرر
code U نشانه قراردادی
code U مجموعه قوانین
code U علامت
code U نظام نامه
code U قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
code U کد
code U کتاب قانون قرارداد
code U رمز کردن
code U قانون
code U تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
code U سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
code U برنامه دستورالعملها
p code U روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
code U رمزی کردن
code U رمز
code U برنامه دستورالعمل ها
computer museum U موزه کامپیوتری
computer music U موسیقی کامپیوتری
computer jargon U لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
computer language U زبان کامپیوتری
computer literacy U دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
computer language U زبان کامپیوتر
computer literacy U دانش کامپیوتر
computer letter U حرف کامپیوتری
computer logic U منطق کامپیوتر
computer network U شبکه کامپیوتری
office computer U کامپیوتر اداری
computer printout U مطالبی که توسط کامپیوتر چاپ شده است
computer printout U چاپ کامپیوتری
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer U کامپیوتر یک نشانی
computer oriented U کامپیوتر گرا
computer operator U اپراتور کامپیوتر
one address computer U کامپیوتریک ادرسه
computer operation U عملیات کامپیوتر
computer operation U عملکرد کامپیوتری
computer on a chip U کامپیوتر روی یک تراشه
one chip computer U کامپیوتر یک تراشهای
computer nik U استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
computer professional U متخصص کامپیوتر
computer drawing U ترسیم کامپیوتری
computer design U طراحی کامپیوتری
computer crime U جرم کامپیوتری
computer conferencing U کنفرانس کامپیوتری
computer center U مرکز کامپیوتر
computer architecture U معماری کامپیوتر
computer art U هنر کامپیوتر
computer artist U هنرمند کامپیوتر
computer awarness U دانش کامپیوتر
computer based U بر مبنای کامپیوتر
computer camp U اردوی کامپیوتر
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
computer circuits U مدارهای کامپیوتری
computer engineer U مهندس کامپیوتر
computer engineering U مهندسی کامپیوتر
computer instruction U دستورالعمل کامپیوتر
computer industry U صنعت کامپیوتر
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری
computer graphicist U گرافیست کامپیوتری
computer generations U نسلهای کامپیوتر
computer generations U روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computer game U بازی کامپیوتری
computer enclosure U محفظه کامپیوتر
computer flicks U فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer family U خانواده کامپیوتر
guest computer U کامپیوتر مهمان
digital computer U کامپیوتردیجیتال
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital computer U کامپیوتر دیجیتالی
digital computer U کامپیوتر
digital computer U کامپیوتر عددی
digital computer U کامپیوتر رقمی
mainframe computer U استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
desktop computer U کامپیوتر رومیزی
mainframe computer U مانند تعداد عملوند همزمان
microprogrammable computer U کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
dedicated computer U کامپیوتر اختصاصی
duplex computer U کامپیوتر مضاعف
electronic computer U کامپیوتر الکترونیکی
four address computer U کامپیوتر چهار نشانی
flight computer U کامپیوتر پرواز
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
first generation computer U کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
hybrid computer U کامپیوتر دو رگه
hybrid computer U کامپیوترترکیبی
ibm computer U کامپیوتر ای بی ام
ibm computer U ماشین حساب ای بی ام
incremental computer U وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer U کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
laptop computer U کامپیوتر دستی یا کیفی
multiaccess computer U کامپیوتر با دسترسی چند گانه
network computer U نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
nonesequential computer U کامپیوتر غیر ترتیبی
computer simulation U کامپیوتری
computer simulation U شبیه سازی
object computer U OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
computer security U امنیت کامپیوتر
computer science U علوم کامپیوتر
computer science U علم کامپیوتر
computer salesman U فروشنده کامپیوتر
computer revolution U تحول کامپیوتر
computer readable U آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
computer programmer U برنامه نویس کامپیوتر
computer program U برنامه کامپیوتر
computer program U برنامه کامپیوتری
computer simulation U شبیه سازی کامپیوتری
computer store U فروشگاه کامپیوتر
control computer U کامپیوتر کنترل
notebook computer U کامپیوتر کوچک قابل حمل
notebook computer U که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer U یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
computer word U کلمه کامپیوتری
computer vendor U فروشنده کامپیوتر
computer utility U خدمات کامپیوتری
computer utility U سودمندی کامپیوتر
object computer U کامپیوتر مقصود
computer user U استفاده کننده کامپیوتر
computer typesetting U حروف چینی کامپیوتری
computer time U وقت کامپیوتر
computer system U سیستم کامپیوتری
computer specialist U متخصص کامپیوتر
board computer U یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
serial computer U کامپیوتر سری
asynchronous computer U کامپیوتر غیرهمزمان
personal computer U کامپیوتر شخصی
a stand-alone computer U یک رایانه مستقل
self adapting computer U کامپیوتر خود وفق
second generation computer U کامپیوتر نسل دوم
satellite computer U کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer U کامپیوتر بادوام
synchronous computer U کامپیوترهمزمان
talking computer U کامپیوتر سخنگو
serial computer U کامپیوتر نوبتی
automatic computer U کامپیوتر خودکار
serial computer U کامپیوترنوبتی
sequential computer U کامپیوتر ترتیبی
computer table U میزکامپیوتر
synchronous computer U کامپیوتر همگام
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer U کامپیوتر منبع
briefcase computer U کامپیوتر چمدانی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
micro-computer U ریزکامپیوتر
analogue computer U کامپیوتر انالوگ
stand alone computer U کامپیوتر مستقل
slave computer U کامپیوتر برده
micro-computer U ریزرایانه
micro-computer U خرد کامپیوتر
pocket computer U کامپیوتر جیبی
There's a jinx on this computer. U این رایانه جادو شده.
home computer U کامپیوتر خانگی
three address computer U کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
computer architect U معمار کامپیوتر
virtual computer U کامپیوتر مجازی
portable computer U کامپیوتر قابل حمل
apple computer U کامپیوتر اپل
host computer U کامپیوتر میزبان
computer aided U بکمک کامپیوتر
computer assisted U بکمک کامپیوتر
analog computer U کامپیوتر انالوگ
analog computer U کامپیوترقیاسی
analog computer U کامپیوتر سنجشی
parallel computer U کامپیوتر موازی
computer animation U ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
computer animation U تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
analog computer U کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
analog computer U کامپیوتر تحلیلی
transportable computer U پس و پیش کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com