Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
compression stroke
U
ضربه تراکم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compression
U
فشردگی
compression
U
درهم فشردگی
compression
U
فشار
compression
U
اختصار
compression
U
بهم فشردگی متراکم سازی
compression
U
تراکم
compression
U
هم فشارش
zero compression
U
روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
compression
U
نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
compression
U
روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
compression strength
U
توان فشاری
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
axial compression
U
فشار محوری
compression strength
U
استحکام فشاری
compression ratio
U
نسبت تراکم
compression strength
U
مقاومت فشاری
cerebral compression
U
فشردگی مغزی
compound compression
U
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
compression molding
U
ریخته گری فشاری
compression pressure
U
فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
compression ratio
U
ضریب تراکم
compression ratio
U
ضریب ترکم
compression rib
U
ریب کمپرسی
compression ring
U
رینگ
compression ring
U
کمپرسی
compression riveter
U
دستگاه پرچ فشاری
compression molding
U
قالبگیری فشاری
compression mold
U
قالب ریختن تراکمی
compression flange
U
عضو فشاری
compression flange
U
سپر فشاری
compression guage
U
فشارسنج
compression guage
U
مانومتر
compression ignition
U
تراکم احتراقی
compression strength
U
تاب فشاری
compression index
U
شاخص فشارپذیری
compression ingition
U
احتراق توسط فشار
compression specimen
U
نمونه ازمایش فشاری
compression stress
U
تنش فشاری
simple compression
U
فشار ساده
inclined compression
U
فشار مایل
compression spring
U
فنر فشاری
lossless compression
U
روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
lossy compression
U
مشابه 6-23
compression coupling
U
فشردگیرابط
compression fitting
U
اتصالاتفشرده
data compression
U
متراکم سازی داده ها فشردگی داده ها
compression link
U
حلقهاتصال
data compression
U
متراکم سازی داده ها
compression wave
U
موج فشاری
compression/induction
U
القایمکش
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
longitudinal compression
U
فشار طولی
compression molded article
U
بخش پرسی
triaxial compression test
U
ازمایش فشار سه محوری
unconfined compression test
U
ازمایش فشار ساده
air compression unit
U
محلتراکمهوا
compression ignition engine
U
موتور تراکم احتراقی
compression test specimen
U
نمونه ازمون فشاری
file compression utility
U
برنامه کمکی فشرده کردن فایل
compression molding process
U
فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
asymmetric video compression
U
استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
asymmetric video compression
U
تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
frequency band compression
U
تراکم باند فرکانس
compression molding compound
U
قالب گیری تراکمی
differential compression check
U
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
stroke
U
ضربه
[ماشین تحریر]
down stroke
U
ضربه رو به پایین
on the stroke
U
سر وقت
to stroke any one down
U
کسیراازقهریاغضب درپایین اوردن
to stroke any one down
U
خشم کسیرافرونشاندن
on the stroke
U
بموقع
stroke
U
مرحله
stroke
U
سکته
stroke
U
نوازش کردن
stroke
U
زدن
stroke
U
سرکش گذاردن
stroke
U
راندن کمتر از فرفیت
stroke
U
ضربه خفیف
stroke
U
ضربه با کنترل
stroke
U
کوبه
stroke
U
کورس
stroke
U
زمان
stroke
U
فشار با پا
stroke
U
ضربه باکنترل
stroke
U
ضربه مهارشده
stroke
U
لمس کردن دست کشیدن روی
stroke
U
1-ضخامت
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
لطمه
stroke
U
ضربه
stroke
U
ضربت
stroke
U
ضرب حرکت
stroke
U
یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroke
U
ضربه زدن
stroke
U
تکان
under arm stroke
U
ضربه پایین دست
free stroke
U
کشیدن ساده سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
rest stroke
U
کشیدن سیم گیتار
[کلاسیک]
[انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
stroke play
U
مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
pump stroke
U
حرکت پمپ
pump stroke
U
ضربه پمپ
power stroke
U
مرحله قدرت
stroke hole
U
بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
stroke writer
U
ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
two stroke engine
U
موتور دو زمانه
trudgen stroke
U
دست کرال و پای قیچی
stroke
[guitar]
U
زدن
[گیتار]
[موسیقی]
trudgen stroke
U
شنای کرال
butterfly stroke
U
شنایپروانهبرگشت
crawl stroke
U
مراحلکلار
stroke judge
U
حرکتتوام بادستوپایحرفهای
variable stroke
U
پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
piston stroke
U
ضربه پیستون
overhead stroke
U
ضربه از بالای سر
exhaust stroke
U
ضربه خروجی
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
downward stroke
U
ضربه رو به پایین
heat stroke
U
گرمازدگی
cutting stroke
U
ضربه برش
cutting stroke
U
امتداد برش
cross stroke
U
فشار روی پا برای ازدیادسرعت یا چرخش
heat stroke
U
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
heat-stroke
U
گرمازدگی
heat-stroke
U
گرماگرفتگی غش در اثر گرما
back stroke
U
ضربه برگشت پیستون
backhand stroke
U
ضربت چوگان از پشت سر
butt stroke
U
ضربه با ته قنداق
butt stroke
U
سخمه ته قنداق
four stroke engin
U
موتور چهارزمانه
intake stroke
U
مرحله مکش
master stroke
U
استادی
master stroke
U
هنر نمایی
master stroke
U
شاهکار
intake stroke
U
مرحله تنفس
induction stroke
U
مرحله تنفس
hair stroke
U
نازک کاری درخوشنویسی
hair stroke
U
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
ground stroke
U
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
induction stroke
U
مرحله مکش
four stroke engine
U
موتور چهار زمانه
four stroke cycle
U
سیکل چهار زمانه
four stroke cycle
U
دوره چهار زمانه
key stroke
U
ضربه زدن به کلید
single stroke bell
U
زنگ تک ضربه
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
U
بلیط دوسره
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
U
سر ساعت هشت
gallery hit or stroke
U
ضربه یاضربت نمایان
opposit stroke pistons
U
پیستون مقابل گرد
A blood horse needs only one stroke of the whip .
<proverb>
U
اسب نجیب را یک تازیانه بس است .
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com