Perdic | compression link | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 183 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	compression link U	حلقهاتصال

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	compression U	نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
	compression U	فشردگی
	compression U	درهم فشردگی
	compression U	هم فشارش
	compression U	بهم فشردگی متراکم سازی
	compression U	روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
	zero compression U	روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
	compression U	تراکم
	compression U	اختصار
	compression U	فشار
	compression ingition U	احتراق توسط فشار
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	compression rib U	ریب کمپرسی
	compression index U	شاخص فشارپذیری
	compression riveter U	دستگاه پرچ فشاری
	compound compression U	فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
	compression coupling U	فشردگیرابط
	compression fitting U	اتصالاتفشرده
	compression/induction U	القایمکش
	cerebral compression U	فشردگی مغزی
	axial compression U	فشار محوری
	compression flange U	عضو فشاری
	compression flange U	سپر فشاری
	compression guage U	فشارسنج
	compression guage U	مانومتر
	compression ignition U	احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
	compression molding U	ریخته گری فشاری
	compression ignition U	تراکم احتراقی
	compression mold U	قالب ریختن تراکمی
	inclined compression U	فشار مایل
	compression strength U	استحکام فشاری
	compression stress U	تنش فشاری
	compression stroke U	ضربه تراکم
	compression wave U	موج فشاری
	data compression U	متراکم سازی داده ها
	data compression U	متراکم سازی داده ها فشردگی داده ها
	simple compression U	فشار ساده
	lossy compression U	مشابه 6-23
	lossless compression U	روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
	longitudinal compression U	فشار طولی
	compression strength U	تاب فشاری
	compression strength U	توان فشاری
	compression strength U	مقاومت فشاری
	compression pressure U	فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
	compression molding U	قالبگیری فشاری
	compression ratio U	ضریب ترکم
	compression ratio U	نسبت تراکم
	compression ring U	رینگ
	compression ratio U	ضریب تراکم
	compression spring U	فنر فشاری
	compression specimen U	نمونه ازمایش فشاری
	compression ring U	کمپرسی
	unconfined compression test U	ازمایش فشار ساده
	air compression unit U	محلتراکمهوا
	frequency band compression U	تراکم باند فرکانس
	differential compression check U	ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
	compression molding process U	فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
	file compression utility U	برنامه کمکی فشرده کردن فایل
	compression molding compound U	قالب گیری تراکمی
	asymmetric video compression U	تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
	asymmetric video compression U	استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
	compression test specimen U	نمونه ازمون فشاری
	triaxial compression test U	ازمایش فشار سه محوری
	compression ignition engine U	موتور تراکم احتراقی
	compression molded article U	بخش پرسی
	T link U	اتصال سریع و طولانی داده
	T link U	که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
	link U	دانه زنجیر پیوند
	link U	حلقه زنجیر نوار فشنگ
	link U	اتصال
	link U	الحاق ملحق
	link U	نقطه الحاق
	link U	ملحق شدن دو یکان
	link U	رابط
	link U	عضو اتصال
	link U	برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
	link U	طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
	link U	نوار
	link U	بند
	link U	میدان گلف
	link U	زنجیر قلاب
	link U	متصل کردن
	link U	بهم پیوستن
	link U	جفت کردن
	link U	پیونددادن
	link U	حلقه
	link U	رکابی
	link U	شاخه رابط
	link U	قوانین بیان ارسال داده روی کانال
	link U	دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
	link-up U	پیوستن
	link-up U	عمل الحاق
	link up U	پیوستن
	link up U	عمل الحاق
	link U	حلقه زنجیر
	link U	پیوند دادن
	link U	به هم پیوستن
	link U	دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
	link U	لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
	link U	تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
	link U	تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
	link U	مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
	link U	اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
	link U	پیوند
	link U	ارتباط
	link belt U	تسمه اتصال
	cuff link U	دکمهسرآستین
	link belt U	تسمه رابط
	link belt U	نوار حلقهای جداشونده فشنگ
	link belt U	نوار فشنگ
	link bar U	میله اتصال
	link attached U	راه دور
	link attached U	دور دست
	link register U	ثبات پیوند
	link attached U	دور
	link trainer U	دستگاه پروازاموز
	link road U	راه فرعی
	cutter link U	اتصال
	link boy U	مشعل دار
	link chain U	زنجیر رابط
	to link hands U	دست بهم دادن
	the connecting link U	علت
	sleeve link U	دکمه زنجیری
	saddle link U	حلقه زین دار
	radio link U	پیوند رادیویی
	link verb U	افعالربطیمثلAppear,Be,Seem
	track link U	اتصالشیار
	split link U	چاکشاخهایرابط
	lifting link U	اتصالدنده
	link fuse U	فیوز باز
	link encryption U	خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
	link chain U	زنجیر اتصال
	warm link U	پیوند گرم
	link-ups U	عمل الحاق
	communications link U	پیوند مخابراتی
	coupler link U	لینک اتصال
	coupler link U	عضو اتصال
	data link U	پیوند دادهای
	data link U	ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
	data link U	راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
	data link U	تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
	data link U	پیوند داده
	data link U	محور مخابرات
	communication link U	اتثال ارتباطی
	communication link U	رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
	link-ups U	پیوستن
	missing link U	حلقه مفقوده
	acetylene link U	پیوند استیلنی
	acetylenic link U	پیوند استیلنی
	cold link U	پیوند سرد
	cold link U	پیوند دستی
	common link U	حلقه معمولی
	communication link U	پیوند ارتباطی
	communication link U	تسلسل مخابراتی
	data link U	اتصال داده
	fuse link U	رابط فیوز
	fusible link U	عضو ذوب شونده
	fuse link U	فشنگ فیوز
	fusible link U	اتصال گداختنی
	causal link U	رابطه سببیت
	end link U	حلقه پایانی
	end link U	حلقه انتهایی
	dynamic link U	پیوند پویا
	fusible link U	اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
	fuse link U	فیوز باز
	line link U	خط اصلی
	intermediate link U	حلقه میانی
	drag link U	اتصال کششی
	drag link U	عضو کشش
	link route segments U	راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
	infra red link U	روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
	infra red link U	سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
	link lift vehicle U	حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
	permissive action link U	ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
	micro to mainframe link U	اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
	data link control U	کنترل اتصال داده
	data link escape U	گریز اتصال دادهای
	open link fuse U	فیوز باز
	radio data link U	ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
	dynamic link library U	در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
	synchronous data link control U	کنترل پیوند دادهای همگام
	high level data link control U	کنترل پیوند دادههای سطح بالا