English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
complement gate U دریچه متمم ساز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
complement U تبدیل یک عدد دودویی
complement U رقم دودویی که مکمل شده است
complement U معکوس یک عدد دودویی
complement U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
two's complement U مکمل 2
two's complement U افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
two's complement U متمم نسبت به دو
nine's complement U که با کم کردن هر رقم عدد از 9 بدست می آید
two's complement U متمم نسبت به دو متمم دو
one's complement U متمم یک
one's complement U مکمل یک
one's complement U معکوس یک عدد دودویی
one's complement U متمم نسبت به یک
nine's complement U متم نسبت به 9 متمم 9
nine's complement U مکمل 9
nine's complement U مکمل دهدهی
complement U که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
complement U مکمل دهدهی
complement U با اضافه کردن یک به نهمین مکمل یک عدد بدست می آید
complement U تعارفات معمولی
complement U متمم بودن
complement U متمم گرفتن
complement U متمم مکمل
complement U ضمائم
complement U تزئینی
complement U مکمل
complement U کامل کردن
complement U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement U تملق گویی کردن خوشامد گفتن تکمیل کردن
complement U حد مجاز مکمل
complement U عمل منط ق که حاصل آن NOT منط ق است
complement U با اضافه کردن یک به مکمل اول عدد بدست می آید
complement U پرسنل سازمانی
complement U ضمیمه
complement U ملحقات
complement U متمم
complement form U صورت متممی
complement form U فرم متمم شکل متمم
objective complement U مکمل موضوع
objective complement U اسم یا صفت یاضمیرمکمل صفت موضحه درمسندالیه
emergency complement U تعدیل یکانهابرای موارد اضطراری
nines complement U متمم نسبت به 9
complement form U صورت متمم
true complement U مکمل واقعی
emergency complement U جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
ten's complement U متمم نسبت به ده متمم ده
relative complement U تفاضل [مجموعه] [ریاضی]
true complement U متمم واقعی متمم مبنایی
true complement U مکمل صحیح
true complement U متمم مبنایی
true complement U متمم واقعی
ten's complement U مکمل 01
ten's complement U عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
ten's complement U متمم نسبت به 01
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
radix complement U مکمل مبنا
radix complement U متمم مبنایی
peace time complement U استعداد مجاز زمان صلح
diminished radix complement U نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
not or gate U دریچه نا- یا
or gate U دریچه OR
gate U راه تغذیه لشعلث
gate U گیت
saw gate U چارچوب اره
gate U قسمت فنری قلاب کوهنوردی
take out gate U دریچه ابگیر ابیاری
gate U دروازه شروع اسکی
gate U یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gate U محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gate U دریچه
or gate U دریچه یا
gate U قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
gate U زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
not gate U دریچه نقیض
not gate U دریچه نا
not and gate U دریچه نا- و
nor gate U دریچه نایا
nor gate U دریچه نقیض یا
gate U دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate U دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate U دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gate U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate U تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate U دروازه
gate U سوزن اتصال به یک FET
down gate U راهگاه پایین دست
gate U مدخل
and gate U دریچه و
and gate U مدار AND
Gate U ورودی به باند
gate U در بزرگ
and gate U دریچه و دریچه ضرب منطقی
gate U فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
gate U مدخل دریجه سد
gate U وسایل ورود ورودیه
gate U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate U دریچه تنظیم اب در مخزن سد
gate meeting U انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
gate money U پولبلیطورودیه
crash the gate <idiom> U بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
xor gate U دریچه یای ضمنی
He was approaching the gate. U او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
proselte of the gate U کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
lich-gate U راهرو سرپوشیده
threshold gate U دریچه استانهای
gate keeper U دروازه بان
wicket gate U دهانهدریچه
upper gate U دروازهبالایی
starting gate U دروازه شروع
sluice gate U دریچه
sluice gate U اب بند
sluice gate U ابگیره
gate-leg U پایهدروازهایشکل
roller gate U دریچه غلطان
lower gate U دروازهپائینی
railroad gate U درب ورودی راه اهن
ring gate U دهانهحلقوی
waste gate U مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
pouring gate U دریچه ریزش
spillway gate U درخروجآبسطحسد
tainter gate U دریچه قطائی
tainter gate U دریچه لولادار
bifurcation gate U دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
exclusive nor gate U دریچه نقیض یای انحصاری
exclusive or gate U دریچه یای انحصاری
flap gate U دریچه یک طرفه
flood gate U ابگیره
flood gate U بندسیلگیر
flood gate U سد دریچهای
exjunction gate U دریچه یای انحصاری
gate crasher U میهمان ناخوانده
gate electrode U الکترود دریچهای
gate hanger U التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
equivalence gate U دریچه معادل
equivalence gate U دریچه هم ارزی
blind gate U دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
burst gate U لامپ پیام گذار
caterpillar gate U دریچه چرخ زنجیری
check gate U دریچه تنظیم
color gate U دریچه پیام رنگی
cow gate U چراگاه گاو
discharge gate U دریچه تخلیه
elementary gate U دریچه مقدماتی
elementary gate U دریچه ابتدایی
equal gate U دریچه برابری
equality gate U برابر سازی
gate leaf U بدنه دریچه سد
pouring gate U تغذیه قالب
nand gate U دریچه ناو
nand gate U دریچه نقیض و
head gate U دریچه بالادست سد
inclusive or gate U دریچه یای شامل
majority gate U دریجه اکثریت
indicator gate U دریچه شاخص
logic gate U دروازه منطقی
lich gate U سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
head gate U دریچه فوقانی کانال
golden gate U پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
nonequality gate U دریچه نابرابری
gate post U تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
gate transition U شیر فلکه تبدیل
gate tube U لامپ دریچهای
gate valve U شیر قطع جریان
gate valve U شیر کشویی
gate vessel U شناور درب حوض تعمیرات ناو
lich gate U راهرو
mitre gate recess U دریچهتنفسشمار
The crowd was pressing against the gate . U جمعیت به درورودی فشار می دادند
jet flow gate U فشاراین دریچه زیاداست
fixed roller gate U دریچه چرخ قرقرهای ثابت
fixed wheel gate U دریچه قرقرهای با محورثابت
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
gate chamber wall U جایگاه حرکت دریچه
gate operating ring U حلقهورودیعملکننده
gate-leg table U میزپایهدروازهای
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
master gate valve U مدخلدریچهاصلی
jet flow gate U دریچه با سرلوله
bear tape shutter gate U دریچه شیروانی شکل
Fortune Knocks at least once at everymans gate. <proverb> U خوشبختى بالاخره یکبار در خانه هر کس را مى زند.
memory controller gate array U ارایه درگاه کنترل حافظه
maximum gate trigger voltage U ولتاژ احتراق حداکثر
maximum gate trigger current U جریان احتراق حداکثر
A creaking gate hang long. <proverb> U یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
insulated gate field effect transistor U ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com