English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
community policing U سیستمکار محلیپلیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
policing U حفظنظموآرامشکشور
policing district U ایستگاه پلیس [در منطقه ای که پلیس پاسخگو باشد]
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
community U انجمن
community U جامعه
community U اجتماع
community U عوام
community service U تعاونویاریعمومی
community service U کمک
community charge U گونهایمالیات
community centre U محلاجتماعات
therapeutic community U اجتماع درمانی
peripheral community U جامعه پیرامونیperipeteia
muslim community U امت
community relations U روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
community psychology U روانشناسی اجتماع نگر
community chest U صندوق اعانه برای امورخیریه
community relations U قسمت روابط عمومی
ecological community U جامعه
eruropean community U جامعه اروپایی
community center U مرکزاجتماع
community center U ساختمان محل انجمن
Community architecture U [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
community property U اموال مشترک زن وشوهر اموال همگانی
european economic community U market common
urban centre of a community U مرکز شهرک
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
european community competition rules U مقررات رقابت در جامعه اروپا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com