Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strikes
U
زدن
strikes
U
ضربت
strikes
U
ضربت زدن یورش
strikes
U
حمله کردن
strikes
U
حمله ضربه زدن به دشمن
strikes
U
توپ زن بودن
strikes
U
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strikes
U
تصادف و نصادم کردن اعتصاب
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
have two strikes against one
<idiom>
U
توطئه چیدن
strikes
U
چادر را از جا کندن
strikes
U
تک ناگهانی
strikes
U
تصادم
strikes
U
ضربه زدن
strikes
U
ضربت زدن خوردن به
strikes
U
بخاطرخطورکردن
strikes
U
سکه ضرب کردن
strikes
U
اعتصاب کردن
strikes
U
اصابت اعتصاب کردن
strikes
U
اعتصاب ضربه
strikes
U
برخورد
strikes
U
اعتصاب
strikes
U
تک هوایی
general strikes
U
اعتصاب عمومی
hunger strikes
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
civil
U
حقوق
civil
U
غیرنظامی
civil
U
مدنی
civil
U
شخصی
civil
U
خدمات شهری
civil
U
کشوری
civil
U
درونی
civil
U
داخلی حقوقی
civil
U
شهری
civil
U
غیر نظامی
civil liability
U
مسئوولیت مدنی
civil code
U
قانون مدنی
civil death
U
محرومیت از حقوق مدنی
civil degradation
U
محرومیت از حقوق مدنی
civil defense
U
پدافند غیر نظامی
civil defense
U
دفاع غیر نظامی
civil defense
U
پدافند ازمناطق شهری
civil low
U
سیستم حقوقی رم باستان
civil department
U
تشکیلات کشوری
civil disturbances
U
اغتشاشات داخلی
civil disturbances
U
اغتشاشات غیرنظامی
civil injury
U
خسارت مدنی
civil injury
U
اضرار مدنی
civil liability
U
ضمان
civil low
U
حقوق مدنی
civil litigation
U
دادرسی مدنی
civil censorship
U
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
civil partnership
U
شرکت مدنی
liberty civil
U
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
civil defence
U
موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
civil marriages
U
ازدواج محضری
civil marriage
U
ازدواج محضری
civil disobedience
U
مقاومت منفی و مسالمت آمیز
code civil
U
قانون مدنی
civil year
U
سال عرفی
civil wrong
U
خطای مدنی
civil works
U
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
civil twilight
U
شفق و فلق غیرنظامی
civil time
U
زمان عرفی
civil time
U
ساعت معمولی
civil time
U
ساعت محلی
civil services
U
خدمات دولتی
civil disobedience
U
نافرمانی شهروندان
civil proceedings
U
اقدامات حقوقی
civil procedure
U
ایین دادرسی مدنی
civil procedure
U
اصول محاکمات حقوقی
civil divorce
U
موسسهایکهجنبهایالتیدارد
civil servants
U
مستخدم یا کارمند دولت
civil engineers
U
مهندس ساختمان
civil engineers
U
مهندس شهرسازی
civil engineering
U
مهندسی راه و ساختمان
civil engineering
U
مهندسی ساختمان
civil war
U
جنگ داخلی
civil engineer
U
مهندس راه و ساختمان
civil engineers
U
مهندس راه و ساختمان
civil engineers
U
مهندس راه وساختمان
civil servants
U
مستخدم دولتی
civil engineer
U
مهندس راه وساختمان
civil servants
U
مستخدم کشوری
civil servant
U
مستخدم یا کارمند دولت
civil servant
U
مستخدم دولتی
civil engineer
U
مهندس ساختمان
civil engineer
U
مهندس شهرسازی
civil servant
U
مستخدم کشوری
civil advisor
U
مستشار غیرنظامی
civil action
U
دعوی مدنی
civil action
U
دعوی مدنی یا حقوقی
civil advisor
U
مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
civil law
U
حقوق مدنی
civil affairs
U
امور غیرنظامیان
civil affairs
U
عملیات مردم یاری
civil liberty
U
ازادی مدنی
civil liberties
U
ازادی مدنی
Civil Service
U
خدمات کشوری
civil rights
U
حقوق اجتماعی
civil rights
U
حقوق مدنی
Civil Service
U
خدمات اجتماعی
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
civil aircraft
U
هواپیمای غیر نظامی
civil wars
U
جنگ داخلی
civil court division
U
بخش دادگاه مدنی
civil servant
[British E]
U
کارمند دولت
Keep a civil tongue in your head.
U
حرف دهنت رابفهم
Deprivation of ones civil rights .
U
محرومیت از حقوق مدنی
Civil Aviation Organization
U
سازمان هواپیمایی کشور
riot and civil commotion
U
اعتصاب و تظاهرات
civil damage assessment
U
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
civil defence service
U
خدمات کشوری
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
civil engineering works
U
بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
civil military action
U
عملیات مردم یاری
civil military action
U
عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil military relations
U
روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
civil nuclear powers
U
کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
civil procedure code
U
قانون ایین دادرسی مدنی
civil status office
U
دفتر سجل و احوال
civil nuclear powers
U
کشوردارای قدرت اتمی
entitle to civil rights
U
متمتع از حقوق مدنی
law of civil procedure
U
ائین دادرسی مدنی
principle of civil litigation
U
اصول محاکمات مدنی
principle of civil litigation
U
ایین دادرسی مدنی
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
assistant chief of staff,g(civil affair
U
معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com