English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clamping device U وسایل قید و بست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clamping U بست کامل
clamping U مهار گیره عقربک
clamping U بندزدن فشار دادن
clamping U مهار کردن
clamping U محکم کردن
clamping U قید
clamping U چفت
clamping U با قید ومنگنه محکم بستن
clamping U باگیره نگاهداشتن
clamping U انبرک
clamping U گیره
clamping U بند
clamping U بیرون کشیدن
clamping U در قید گذاشتن ترمینال
clamping U بست
clamping jaw U فکهای مهار کننده گیره
clamping screw U پیچگیره
clamping chuck U سه نظام بست دار
clamping circuit U مدار محدودکننده
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
clamping fixture U وسایل قید و بست
clamping fixture U گیره مهار کننده
clamping jaw U فک گیره
clamping tool U قید و بست
device name U نام دستگاه
v , device U ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
I/O device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
device U اپارات
device U تمهید
device U حیله
device U الت
device U دستگاه اسباب وسیله
device U تجهیزات
device U فزاره
device U شیوه
device U چاشنی
device U خارضامن
device U عامل
device U ضامن
device U وسیله
device U ابزار
device U اسباب
device U شعار دستگاه
device U اختراع
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device U اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device U PRN برای پورت چاپگر
device U CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device U دستگاه
device U ماشین یا وسیله کارا
device U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device U وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device U روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
device U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device U وسیله جانبی
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
pull device U عامل کششی
pull device U ماسوره کشش مین
point device U بی عیب
pressure device U عامل فشاری مین
pressure device U ماسوره فشاری
pointing device U دستگاه اشاره گر
MCI device U وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
point device U کاملا راست
pointing device U وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
point device U بسیار درست
picking device U دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
illuminating device U تجهیزات روشنایی
input device U دستگاه ورودی
logic device U دستگاه منطقی
mapping device U دستگاه نگاشت
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
nonohmic device U دستگاه غیر اهمی
output device U دستگاه خروجی
overcurrent device U دستگاه حفافت
overload device U فیوز گرمایی
passive device U دستگاه منفعل
peripheral device U دستگاه جنبی
ignition device U وسیله احتراق
safety device U دستگاه ضامن
safety device U ضامن
synchronous device U دستگاه همزمان
fastening device U پوچگیره
locking device U ابزار
warning device U وسیلههشدار
timing device U وسیله
timing device U ساعتی
So dont try to device yourself . U سعی نکن خودت را گول بزنی
To take someone in . to device ( fool ) someone . U کسی را گول زدن
physical device U ابزار مادی
military device U اسباب ارتشی
lifting device U ابزار بالا بر
synchronous device U دستگاه همگام
symbolic device U دستگاه سمبلیک
safety device U خارضامن
semiconductor device U دستگاه نیمه هادی
send only device U دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
sequential device U دستگاه ترتیبی
sighting device U وسیله نشانه روی
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
spooling device U وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
storage device U دستگاه انبارش
storage device U دستگاه ذخیره
storage device U دستگاه ذخیره سازی
storage device U انباره
storage device U دستگاه انباره
switching device U تجهیزات سوئیچینگ
gripping device U متعلقات گیره و بست
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
electroreceptive device U وسیله برقی
audio device U دستگاه سمعی
dedicated device U دستگاه اختصاصی
device cluster U گروه دستگاه
device code U کد دستگاه
device dependent U وابسته به دستگاه
antifriction device U وسیله ضد اصطکاک
device driver U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver U محرک دستگاه
device driver U برنامه راه اندازی دستگاه
device flag U پرچم دستگاه
communication device U دستگاه ارتباطی
combination device U ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
antifriction device U مکانیسم ضد اصطکاک
asynchronous device U دستگاه غیرهمزمان
asynchronous device U دستگاه ناهمگام
bending device U کج گیر
binary device U دستگاه دو حالته
bistable device U دستگاه دوپایا
antiwithdrawal device U وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
antiwatching device U ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
antisweep device U ضامن ضد جمع اوری مین
antisweep device U ضامن ضد مین روبی
antirecovery device U ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
antilift device U ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
anticountermining device U وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
device handler U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device handler U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
firing device U عامل منفجرکننده
analog device U دستگاه انالوگ
firing device U ماسوره مین
firing device U ماسوره
analog device U دستگاه قیاسی
active device U دستگاه کنشی
active device U دستگاه فعال
dressing device U دستگاه مستقیم کنی
display device U دستگاه نمایش
discrete device U دستگاه گسسته
device independence U استقلال دستگاه
device independence U مستقل از دستگاه
microcoding device U دستگاه ریزبرنامه نویسی
device status U وضعیت دستگاه
device number U شماره دستگاه
drawing device U دستگاه ترسیمه
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
acoustic resonance device U دستگاه همنوایی صوتی
slat tilt device U وسیلهسرازیریمیله
peripheral device port U قسمتاصلیتنظیماتمحیط
audio response device U دستگاه جواب دهنده سمعی
anti interference device U دستگاه ضد تداخل
input/output device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
mass storage device U دستگاه انبوه ذخیره
output [of a circuit or device] U خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
metal detecting device U دستگاه فلزیاب
metal detection device U دستگاه فلزیاب
coupling guide device U دستگاهحافظاتصال
data entry device U دستگاه داده دهی
high lift device U وسایل برای زیاد
secondary storage device U دستگاه حافظه ثانوی
data preparation device U دستگاه اماده سازی داده
data storage device U دستگاه ذخیره داده
positional protection device U دستگاه حفافت درگاه
pipe bending device U لوله خمکن
head cleaning device U وسیله هد پاک کن
optical recognition device U دستگاه تشخیص نوری
mass storage device U دستگاه تل انبارش
installable device driver U درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود
input output device U دستگاه ورودی و خروجی
firing pressure device U ماسوره فشاری مین
ingot conveying device U تجهیزات انتقال شمش
firing pull device U ماسوره کششی مین
graphic input device U دستگاه ورودی گرافیکی
graphic output device U دستگاه خروجی گرافیکی
current consuming device U وسیله برقی
sequential access device U دستگاه با دستیابی ترتیبی
control panel device U ابزار تابلوی کنترل
air navigation device U دستگاههدایتهوایی
voice operated device U دستگاه با کار افت صدایی
automatic steering device U سکان خودکار
unit record device U دستگاه ضبط واحد
time delay device U دستگاه تاخیردار
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com